مسألهی 2051: باید قبل از معامله، احکام معاملات را فرا بگیرید. بهتر است در قیمت جنس بین مشتریها فرق نگذارید مگر به لحاظ علم و تقوا. بهتر است چیزی را که میفروشید زیادتر بدهید و آنچه را که میخرید کمتر بگیرید. همچنین در قیمت جنس، سختگیری نکنید. و خوب است کسی که با او معامله کردهاید اگر پشیمان شود و تقاضای به هم زدن معامله داشته باشد، بپذیرید.
مسألهی 2052: هر گاه به جهت ندانستن حکم مسألهای ندانید معاملهای که کردهاید را باید صحیح بدانید یا باطل، نباید در مالی که گرفتهاید تصرف نمایید، مگر آنکه بدانید طرف معامله، راضی به تصرف شما در آن مال است، هر چند معامله باطل باشد.
مسألهی 2053: اگر مال ندارید و مخارجی مثل خرج زن و بچه بر عهدهتان است، باید از راهی شرعی و قانونی، کسب درآمد کنید.
معاملات و شغلهایی که بهتر است ترک کنید
مسألهی 2054: بهتر است این معاملات و شغلها را ترک کنید: اول: برده فروشی. دوم: قصابی. سوم: کفن فروشی. چهارم: معامله با مردمان پَست. پنجم: معامله بین اذان صبح تا طلوع آفتاب. ششم: آنکه کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهید. هفتم: آنکه برای خریدن جنسی که دیگری میخواهد بخرد، داخل معاملهی او شوید.
معاملاتی که باید باطل بدانید
مسألهی 2055: در چند مورد، معامله را باطل بشمارید:
اول: خرید و فروش عین نجس، مثل ادرار و مدفوع و مسکرات.
دوم: خرید و فروش مال غصبی، مگر آنکه صاحبش معامله را اجازه دهد.
سوم: خرید و فروش چیزهایی که مال نیست.
چهارم: معاملهی چیزی که منافع معمولی آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسیقی.
پنجم: معاملهای که در آن ربا باشد.
ششم: غش در معامله، یعنی فروختن جنسی که با چیز دیگری مخلوط است، در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کردهاید.
مسألهی 2056: میتوانید چیز پاکی که نجس شده و آب کشیدن آن ممکن است را بفروشید، ولی باید نجس بودن آن را به مشتری بگویید.
مسألهی 2057: هر گاه چیز پاکی مانند روغن و نفت که آب کشیدن آن ممکن نیست، نجس شود، باید نجس بودنش را به خریدار بگویید.
مسألهی 2058: نباید دارویی که از عین نجاست مانند شراب و مردار تهیه شده است را معامله کنید، ولی معاملهی دارویی که عینش نجس نیست، اگر به آن احتیاج داشته باشید را دارای اشکال ندانید.
مسألهی 2059: خرید و فروش روغنها و داروهای روان و عطرهایی که از کشورهای غیر اسلامی میآورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد، را دارای اشکال ندانید، ولی روغنی که از حیوان، بعد از جان دادن آن میگیرند، چنانچه در شهر کفار از دست کافر بگیرید و ازحیوانی باشد که اگر رگ آن را ببُرند، خون از آن جستن میکند، نجس بدانید و معاملهاش را باطل بشمارید، بلکه اگر در شهر مسلمانان هم از دست کافر بگیرید، معاملهاش را باطل بشمارید، مگر آنکه بدانید آن کافر از مسلمان خریده است.
مسألهی 2060: اگر روباه را به غیر دستوری که در شرع معین شده کشته باشند یا خودش مرده باشد، خرید و فروش پوست آن را حرام و معاملهی آن را باطل بشمارید.
مسألهی 2061: گوشت، پیه و چرمی که از کشورهای غیر اسلامی میآورند را نخرید. همچنین اینها را از دست کافر در بازار اسلام هم نخرید مگر این که یقین داشته باشید از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده است.
مسألهی 2062: میتوانید گوشت، پیه و چرمی که به دست مسلمان در بازار اسلام فروخته میشود را بخرید ولی اگر بدانید که آن مسلمان، آن را از دست کافر گرفته و تحقیق نکرده که از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده یا نه، معاملهی آن را باطل بشمارید.
مسألهی 2063: نباید مسکرات را خرید و فروش کنید.
مسألهی 2064: نباید مال غصبی را خرید و فروش کنید، ولی اگر مالک، آن معامله را قبول کند، معامله را صحیح بدانید و پولی که از خریدار گرفتهاید را به مالک بدهید.
مسألهی 2065: معاملهای را که در آن، خریدار قصد ندارد پول جنس را بدهد، باطل بدانید.
مسألهی 2066: نباید نیت داشته باشید پول جنسی که نسیه میخرید را از حرام بدهید، ولی اگر در حال معامله چنین نیتی داشتهاید، بعد از استغفار، از پول حلال بپردازید.
مسألهی 2067: نباید آلات لهو و لعب مثل تار و ساز، حتی سازهای کوچک که بازیچهی بچههاست، خرید و فروش کنید.
مسألهی 2068: نباید چیزهایی که میشود استفادهی حلال از آن ببرید را به قصد استفاده در حرام بفروشید، مثلاً نباید انگور را به قصد ساختن شراب بفروشید.
مسألهی 2069: نباید مجسمهی انسان یا حیوان درست کنید یا نقاشی نمایید و همچنین از خرید و فروش آن پرهیز کنید، ولی خرید و فروش اجناسی مانند صابون که روی آن مجسمه است را دارای اشکال ندانید.
مسألهی 2070: چیزی که از قمار یا دزدی یا از معاملهی باطل تهیه شده را نباید بخرید و نباید در آن تصرف کنید و اگر بخرید، باید به صاحب اصلیاش برگردانید.
مسألهی 2071: هر گاه بخواهید روغن، عسل و مانند آن که با چیز دیگری مخلوط شده را بفروشید، باید میزان ناخالصیاش را به مشتری بگویید.
مسألهی 2072: نباید مقداری از جنسی که با وزن یا پیمانه میفروشید را به زیادتر از همان جنس بفروشید، مثلاً نباید یک کیلو گندم را به یک کیلو و نیم گندم بفروشید، و باید چنین معاملهای را ربا و حرام بدانید، و گناه یک درهم ربا را بزرگتر از هفتاد مرتبه زنا با محرم خود بشمارید. بلکه اگر یکی از دو جنس، سالم و دیگری معیوب، یا جنس یکی خوب و جنس دیگری بد باشد یا با یکدیگر تفاوت قیمت داشته باشد، چنانچه بیشتر از مقداری که میدهید بگیرید، باز هم باید ربا و حرام بدانید، پس نباید مس درست را بدهید و بیشتر از آن مس شکسته بگیرید، یا برنج اعلی را بدهید و بیشتر از آن برنج نامرغوب بگیرید، یا طلای ساخته را بدهید و بیشتر از آن طلای نساخته بگیرید.
مسألهی 2073: اگر چیزی را که اضافه میگیرید، غیر از جنسی باشد که میفروشید، مثلاً یک کیلو گندم را به یک کیلو گندم و ده تومان پول بفروشید، ربا و حرام بدانید، بلکه اگر چیزی زیادتر نگیرید ولی شرط کنید که خریدار، عملی برایتان انجام دهد، باز هم ربا و حرام بدانید.
مسألهی 2074: هر گاه بخواهید دو جنس را با هم مبادله کنید، باید جنستان را به طرف بفروشید و جنس او را بخرید و از معاملهی جنس به جنس پرهیز نمایید.
مسألهی 2075: میتوانید چیزهایی که با متر فروخته میشود، مثل پارچه و لوله یا چیزهایی که با شماره معامله میشود، مثل کفش و لباس را به زیادتر یا کمتر بفروشید، مثلاً پنج متر پارچهی مرغوب بدهید و ده متر پارچهی نامرغوب بگیرید یا ده جفت کفش بزرگ بدهید و دوازده جفت کفش بچهگانه بگیرید.
مسألهی 2076: هر گاه جنسی را در بعضی از شهرها به وزن یا پیمانه بفروشند و در بعضی از شهرها با شماره معامله کنند، چنانچه در شهرتان با وزن یا پیمانه فروخته میشود، نباید به زیادتر یا کمتر بفروشید.
مسألهی 2077: اگر چیزی را که میفروشید و عوضی را که میگیرید از یک جنس نباشد، میتوانید به زیادی بفروشید، مثلاً میتوانید یک کیلو برنج را به دو کیلو گندم معامله کنید.
مسألهی 2078: هر گاه جنسی را که میفروشید و عوضی را که میگیرید از یک چیز گرفته شده باشد، نباید در معاملهاش زیاد بگیرید، پس نباید یک کیلو روغن حیوانی را به دو کیلو پنیر بفروشید، و همچنین نباید میوهی رسیده را به زیادتر یا کمتر از میوهی نارس بفروشید.
مسألهی 2079: در معاملههای جنس به جنس، باید جو و گندم را یک جنس حساب کنید، پس نباید مثلاً ده کیلو گندم بدهید و یازده کیلو جو بگیرید، همچنین نباید ده کیلو گندم بگیرید که سر خرمن، یازده کیلو جو بدهید، چون گندم را نقد گرفته و بعد از مدتی جو را میدهید، مثل آن است که زیادی گرفته باشید.
مسألهی 2080: میتوانید از کافری که در پناه اسلام نیست ربا بگیرید، ولی نباید از پدر یا فرزند یا زنتان ربا بگیرید، و نیز منهاجیات نباید از شوهرشان ربا بگیرند.
شرایط فروشنده و خریدار
مسألهی 2081: هر گاه بخواهید فروشنده یا خریدار باشید، باید هفت شرط را دارا باشید:
اول: آنکه بالغ باشید.
دوم: آنکه عاقل باشید.
سوم: آنکه سفیه نباشید، یعنی مال خود را در کارهای بیهوده مصرف نکنید.
چهارم: آنکه حاکم شرع، شما را از تصرف در اموالتان جلوگیری نکرده باشد.
پنجم: آنکه قصد خرید و فروش داشته باشید، پس اگر مثلاً به شوخی بگویید: «مال خود را فروختم»، معامله را باطل بشمارید.
ششم: آنکه کسی شما را مجبور نکرده باشد.
هفتم: آنکه جنس و عوضی که میدهید را مالک باشید، یا مثل پدر و پدربزرگ صغیر، اختیار مال صغیر در دست شما باشد، یا از طرف مالک، وکیل باشید.
و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
مسألهی 2082: نباید با بچهی نابالغ معامله کنید، اگر چه پدر یا پدربزرگ آن بچه به او اجازهی معامله داده باشد، ولی اگر کودک، وسیله باشد که پول را به فروشنده بدهد و جنس را به خریدار برساند، یا جنس را به خریدار بدهد و پول را به فروشنده برساند، چون در حقیقت دو نفر بالغ با یکدیگر معامله کردهاید، معامله را صحیح بدانید، ولی باید فروشنده و خریدار یقین داشته باشید که کودک، جنس و پول را به صاحب آن میرساند.
مسألهی 2083: نباید با بچهی نابالغ معامله کنید، چون اگر از بچهی نابالغ چیزی بخرید یا چیزی به او بفروشید، باید جنس یا پولی که از او گرفتهاید را به صاحبش بدهید یا از صاحبش رضایت بخواهید، و اگر صاحب آن را نمیشناسید و برای شناختن او هم وسیلهای ندارید، باید چیزی را که از بچه گرفتهاید، به عنوان رد مظالم به حاکم شرع بدهید.
مسألهی 2084: هر گاه در جایی که نباید با بچهی نابالغ معامله کنید، معامله کنید و جنس یا پولی که به بچه دادهاید از بین برود، نباید از بچه یا سرپرست او مطالبه کنید.
مسألهی 2085: هر گاه خریدار یا فروشنده را مجبور به معامله کنید، چنانچه بعد از معامله راضی شود، باید دوباره صیغهی معامله را بخوانید.
مسألهی 2086: نباید مال کسی را بدون اجازهی او بفروشید، ولی اگر چنین کردید، چنانچه صاحب مال به فروش آن راضی نشود و اجازه ندهد، معامله را باطل بشمارید.
مسألهی 2087: هر گاه پدر یا پدربزرگ پدری کودک باشید، در صورتی میتوانید مال کودک را بفروشید که برای کودک مصلحت داشته باشد، همچنین اگر وصی پدر یا وصی پدربزرگ پدری یا حاکم شرع باشید، فقط در صورتی میتوانید مال کودک را بفروشید که مصلحت کودک در آن باشد.
مسألهی 2088: نباید مال دیگران را غصب کنید و اگر غصب کردید، باید به صاحبش برگردانید و نباید آن را بفروشید، ولی اگر مالی را غصب کردید و فروختید و بعد از فروش، صاحب مال، معامله را برای خودش اجازه داد، معامله را صحیح بدانید.
مسألهی 2089: نباید مال دیگران را غصب کنید و اگر غصب کردید، باید به صاحبش برگردانید و نباید آن را بفروشید ولی اگر مالی را غصب کردید و فروختید و بعد از فروش، صاحب مال، معامله را برای شما (غاصب) اجازه داد، معامله را باطل بشمارید.
شرایط جنس و عوض آن
مسألهی 2090: پنج شرط را باید در جنسی که میفروشید و چیزی که عوض آن میگیرید، ملاحظه کنید:
اول: آنکه مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد.
دوم: آنکه بتوانید آن را تحویل دهید، بنا بر این فروختن اسبی که فرار کرده را صحیح ندانید.
سوم: خصوصیاتی که در جنس و عوض هست و به واسطهی آنها میل مردم به معامله فرق میکند را معین نمایید.
چهارم: آنکه کسی در جنس، یا در عوض آن حقی نداشته باشد، پس نباید مالی را که گرو گذاشتهاید، بدون اجازهی او بفروشید.
پنجم: آنکه خود جنس را بفروشید نه منفعت آن را، پس نباید مثلاً منفعت یک سالهی خانهی خود را بفروشید، ولی میتوانید به جای پول، منفعت مِلک خود را بدهید، مثلاً میتوانید فرشی را از کسی بخرید و عوض آن، منفعت یک سالهی خانهتان را به او واگذار کنید، و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
مسألهی 2091: جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند، باید در آن شهر با وزن یا پیمانه بخرید، ولی میتوانید همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند، با دیدن خریداری نمایید.
مسألهی 2092: چیزی را که با وزن خرید و فروش میکنید، با پیمانه هم میتوانید معامله کنید، به این صورت که اگر مثلاً میخواهید ده کیلو گندم بفروشید، با پیمانهای که یک کیلو گندم میگیرد، ده پیمانه بدهید.
مسألهی 2093: هر گاه یکی از شرطهایی که گفته شد، در معامله نباشد، معامله را باطل بشمارید، ولی اگر خریدار و فروشنده راضی باشند که در مال یکدیگر تصرف کنند، تصرف آنها را بدون اشکال بدانید.
مسألهی 2094: نباید مال وقفشده را خرید و فروش کنید، ولی اگر به طوری خراب شود که نتوانید استفادهای که برای آن وقف شده را از آن ببرید، مثلاً حصیر مسجد به طوری پاره شود که نتوانید روی آن نماز بخوانید، میتوانید آن را بفروشید ولی باید پولش را در همان مسجد به مصرفی برسانید که به مقصود وقفکننده، نزدیکتر باشد.
مسألهی 2095: هرگاه بین کسانی که مالی برای آنان وقف شده به طوری اختلاف پیدا شود که اگر مال وقف را نفروشند، گمان آن برود که مال یا جانی تلف شود، میتوانید آن مال را بفروشید و به مصرفی که به مقصود واقف نزدیکتر است برسانید. ولی چنانچه اختلافشان با فروختن و تهیهی مکان دیگری برطرف میشود، فقط میتوانید آن موقوفه را به محل دیگر تبدیل کنید و یا با پول فروش آن، محل دیگری بخرید و به جای مکان اول و در همان جهتِ وقف اول، وقف نمایید.
مسألهی 2096: میتوانید مِلکی که در اجاره است را بخرید یا بفروشید، ولی استفادهی آن مِلک در مدت اجاره، برای مستأجر است، و هر گاه خریدار باشید و ندانید که آن ملک را اجاره دادهاند یا به گمان این که مدت اجارهاش کم است، مِلک را خریده باشید، پس از اطلاع میتوانید معامله را به هم بزنید.
صیغهی خرید و فروش
مسألهی 2097: خواندن صیغهی خرید و فروش را به عربی، لازم ندانید، بلکه اگر مثلاً فروشنده به فارسی بگوید: «این مال را در عوض این پول فروختم» و مشتری بگوید: «قبول کردم» معامله را صحیح بدانید، ولی خریدار و فروشنده باید قصد انشاء داشته باشند، یعنی مقصودشان از گفتن این دو جمله، خرید و فروش باشد.
مسألهی 2098: هر گاه در موقع معامله، صیغه نخوانید ولی فروشنده در مقابل مالی که از شما میگیرد، مال خود را مِلک شما کند و شما بگیرید، معامله را صحیح بدانید و هر دو، خود را مالک جنس و بهایش بدانید.
خرید و فروش میوهها
مسألهی 2099: میتوانید میوهای که گُل آن ریخته و دانه بسته، به طوری که معمولاً از آفت گذشته باشد، پیش از چیدن، و نیز غوره بر درخت را خرید و فروش کنید.
مسألهی 2100: اگر بخواهید میوهای را که بر درخت است، پیش از آن که گُلش بریزد و دانه ببندد بفروشید، باید چیزی که دارای مالیّت و قابل فروش جداگانه و مِلک فروشنده باشد، با آن ضمیمه نمایید.
مسألهی 2101: میتوانید خرمایی که زرد یا سرخ شده را بر درخت بفروشید ولی نباید عوض آن را خرما بگیرید.
مسألهی 2102: میتوانید خیار، بادمجان، سبزیجات و مانند اینها ـ که سالی چند مرتبه چیده میشود ـ را در صورتی که ظاهر و نمایان شده باشد و معین کنید که مشتری، چند دفعه در سال آن را بچیند، خرید و فروش کنید.
مسألهی 2103: میتوانید خوشهی گندم و جو را بعد از آن که دانه بسته، به چیز دیگری غیر از گندم و جو بفروشید.
نقد و نسیه
مسألهی 2104: هر گاه جنسی را نقد بفروشید، خریدار و فروشنده بعد از معامله میتوانید جنس و پول را از یکدیگر مطالبه نموده و تحویل بگیرید، و تحویل دادن خانه و زمین و مانند اینها را به این بدانید که آن را در اختیار خریدار بگذارید تا بتواند در آن تصرف کند، و تحویل دادن فرش و لباس و مانند اینها را به این بدانید که آن را طوری در اختیار خریدار بگذارید که اگر بخواهد آن را به جای دیگر ببرد، جلوگیری نکنید.
مسألهی 2105: در معاملهی نسیه، باید مدت، کاملاً معلوم باشد، پس اگر جنسی را بفروشید که سر خرمن پول آن را بگیرید، چون مدت نسیه کاملاً معین نشده، معامله را باطل بشمارید.
مسألهی 2106: هر گاه جنسی را نسیه بفروشید، نباید پیش از تمام شدن مدتی که قرار گذاشتهاید، عوض آن را از خریدار مطالبه نمایید، ولی اگر خریدار بمیرد و از خودش مال داشته باشد، میتوانید پیش از تمام شدن مدت، طلبتان را از ورثهی او مطالبه نمایید.
مسألهی 2107: هر گاه جنسی را نسیه بفروشید، میتوانید بعد از تمام شدن مدتی که قرار گذاشتهاید، عوض آن را از خریدار مطالبه نمایید، ولی اگر خریدار نتواند بپردازد، باید او را مهلت دهید.
مسألهی 2108: هر گاه بخواهید جنسی را به نسیه بفروشید، باید قیمتش را واضح به مشتری بگویید.
مسألهی 2109: هر گاه جنسی را نسیه بفروشید و برای گرفتن پول آن مدتی قرار دهید، میتوانید بعد از گذشتن مدتی، مثلاً نصف مدت تعیینشده، با موافقت بدهکار، مقداری از طلب خود را کم کنید و بقیه را نقد بگیرید.
معاملهی سلف
مسألهی 2110: معاملهی سلف را چنین بدانید که مشتری پول را بدهد که بعد از مدتی جنس را تحویل بگیرد، پس اگر بگویید: «این پول را میدهم که مثلاً بعد از شش ماه، فلان جنس را بگیرم» و فروشنده بگوید: «قبول کردم»، یا فروشنده پول را بگیرد و بگوید: «فلان جنس را فروختم که بعد از شش ماه تحویل بدهم»، معامله را صحیح بدانید.
مسألهی 2111: نباید پول طلا و پول نقره یا طلا و نقره را به صورت سلف به پول طلا و پول نقره یا به طلا و نقره معامله کنید و معاملهی سلف را فقط در جنس با پول بدانید و از معاملهی سلف جنس با جنس نیز پرهیز کنید.
شرایط معاملهی سلف
مسألهی 2112: هفت شرط را در معاملهی سلف معتبر بدانید:
اول: خصوصیاتی را که قیمت جنس به واسطهی آنها فرق میکند معین نمایید. ولی دقت زیاد هم لازم ندانید، بلکه همین قدر که مردم بگویند خصوصیات آن معلوم شده را کافی بشمارید. پس معاملهی سلف در نان و گوشت و پوست حیوان و مانند اینها در صورتی که نشود خصوصیاتشان را کاملاً معین کرد را باطل بشمارید.
دوم: پیش از آن که خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد.
سوم: مدت را کاملاً معین کنید، پس اگر مثلاً بگویید: «تا اول خرمن، جنس را تحویل میدهم»، چون مدت، کاملاً معلوم نشده، معامله را باطل بدانید.
چهارم: وقتی را برای تحویل جنس معین کنید که در آن وقت، جنس به قدری کمیاب نباشد که فروشنده نتواند آن را تحویل دهد.
پنجم: محل تحویل جنس را معین نمایید.
ششم: وزن یا پیمانه یا شمارهی آن را معین کنید. البته جنسی که معمولاً با دیدن معامله میشود را میتوانید سلف بفروشید، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ، تفاوت افراد آن به قدری کم باشد که مردم به آن اهمیت ندهند.
هفتم: جنسی را که میفروشید، در مقابل پول باشد نه در مقابل جنس.
احکام معاملهی سلف
مسألهی 2113: نباید جنسی را که سلف خریدهاید، پیش از تمام شدن مدت بفروشید، و بعد از تمام شدن مدت، اگر چه آن را تحویل نگرفته باشید، میتوانید بفروشید، گر چه بهتر است غلات مانند گندم و جو را پیش از تحویل گرفتن نفروشید.
مسألهی 2114: در معاملهی سلف، هر گاه فروشنده، جنسی را که قرارداد کرده، در موعدش تحویل بدهد، شما که مشتری هستید، باید قبول کنید و نیز اگر بهتر از آنچه قرار گذاشته، بدهد، یعنی همان اوصاف را با زیادتی کمال دارا باشد، باید قبول نمایید، ولی اگر این طور نباشد، میتوانید قبول نکنید.
مسألهی 2115: هر گاه جنسی را که فروشنده میدهد، پستتر از جنسی باشد که قرارداد کرده، میتوانید قبول نکنید.
مسألهی 2116: اگر فروشنده به جای جنسی که قرارداد کرده، جنس دیگری بدهد، در صورتی که خریدار باشید و راضی شوید، میتوانید قبول کنید.
مسألهی 2117: اگر جنسی را که سلف فروختهاید، در موقعی که باید آن را تحویل دهید نایاب شود و نتوانید آن را تهیه کنید، این حق را به مشتری بدهید که صبر کند تا تهیه نمایید یا معامله را به هم بزند و چیزی را که داده، پس بگیرد.
مسألهی 2118: هر گاه جنسی را بفروشید و قرار بگذارید که بعد از مدتی تحویل دهید و پول آن را هم بعد از مدتی بگیرید، معامله را باطل بشمارید.
فروش طلا و نقره به طلا و نقره
مسألهی 2119: هر گاه طلا را به طلا، یا نقره را به نقره بفروشید، سکهدار باشد یا بیسکه، درصورتی که وزن یکی از آنها زیادتر از دیگری باشد، معامله را حرام و باطل بشمارید و ترک کنید.
مسألهی 2120: میتوانید طلا را به نقره، یا نقره را به طلا بفروشید، هر چند وزن آنها مساوی نباشد.
مسألهی 2121: هر گاه طلا یا نقره را به طلا یا نقره بفروشید، باید فروشنده و خریدار پیش از آنکه از یکدیگر جدا شوید، جنس و عوض آن را به یکدیگر تحویل دهید، و اگر هیچ مقدار از چیزی را که قرار گذاشتهاید، تحویل ندهید، معامله را باطل بشمارید.
مسألهی 2122: هر گاه فروشنده یا خریدار تمام چیزی را که قرار گذاشته، تحویل دهد و دیگری مقداری از آن را تحویل دهد و از یکدیگر جدا شوید، اگر چه باید معامله به آن مقدار را صحیح بدانید، ولی کسی که تمام مال به دست او نرسیده، میتواند معامله را به هم بزند.
مسألهی 2123: هر گاه مقداری خاک نقرهی معدن را به همان مقدار نقرهی خالص، و یا مقداری خاک طلای معدن را به همان مقدار طلای خالص بفروشید، معامله را باطل بشمارید، ولی میتوانید خاک نقره را به طلا، و خاک طلا را به نقره بفروشید.
مواردی که میتوانید معامله را به هم بزنید
مسألهی 2124: حق به هم زدن معامله را «خیار» گویند و چه خریدار باشید و چه فروشنده، در یازده صورت میتوانید معامله را به هم بزنید:
اول: آنکه از مجلس معامله متفرق نشده باشید. (خیار مجلس)
دوم: آنکه مغبون شده باشید. (خیار غَبن)
سوم: در معامله قرارداد کنید که تا مدت معینی هر دو یا یکی از شما بتوانید معامله را به هم بزنید. (خیار شرط)
چهارم: فروشنده یا خریدار مال خود را بهتر از آنچه هست نشان داده باشد و طوری کرده باشد که قیمت مال در نظر مردم زیادتر شود. (خیار تدلیس)
پنجم: چه فروشنده باشید و چه خریدار، شرط کنید که کاری انجام دهید یا شرط کنید مالی را که میدهید به طور مخصوصی باشد و به آن شرط عمل نکنید، که در این صورت، دیگری میتواند معامله را به هم بزند. (خیار تخلف شرط)
ششم: در جنس یا عوض آن عیبی باشد. (خیار عیب)
هفتم: معلوم شود مقدارى از جنسى را که فروختهاید، مال دیگرى است. پس اگر صاحب آن به معامله راضى نشود، خریدار مىتواند معامله را به هم بزند یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد، و نیز اگر معلوم شود مقدارى از چیزى را که خریدار عوض قرار داده، مال دیگرى است و صاحب آن راضى نشود، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند یا عوض آن مقدار را از خریدار بگیرد. (خیار شرکت)
هشتم: فروشنده، خصوصیات جنس معینى را که مشترى ندیده به او بگوید، بعد معلوم شود طورى که گفته، نبوده است، که در این صورت مشترى مىتواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر مشترى خصوصیات عوض معینى را که مىدهد بگوید، بعد معلوم شود طورى که گفته، نبوده است، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند. (خیار رؤیت)
نهم: مشترى، پول جنسى که نقدی خریده را تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحویل ندهد، که اگر مشترى شرط نکرده باشد که دادن پول را به تأخیر اندازد و شرط تأخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند. ولى اگر جنسى را که خریده مثل بعضى از میوهها باشد که اگر یک روز بماند ضایع مىشود، چنانچه تا شب، پول آن را ندهد و شرط نکرده باشید که دادن پول را تأخیر اندازد و شرط تأخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند. (خیار تأخیر)
دهم: حیوانى را فروخته باشید، که خریدار تا سه روز مىتواند معامله را به هم بزند. (خیار حیوان)
یازدهم: نتوانید جنسى که فروختهاید را تحویل دهید، مثلاً اسبى که فروختهاید فرار نماید، که در این صورت مشترى مىتواند معامله را به هم بزند. (خیار تعذّر تسلیم)
و احکام اینها در مسایل آینده گفته خواهد شد.
مسألهی 2125: هر گاه قیمت جنس را ندانید یا در موقع معامله غلفت کنید و جنس را گرانتر از قیمت معمولی آن بخرید، چنانچه به قدری گران خریده باشید که مردم، شما را مغبون بدانند و به کمی و زیادی آن اهمیت بدهند، میتوانید معامله را به هم بزنید، و نیز اگر در وقت فروش، قیمت جنس را ندانید یا موقع معامله غلفت کنید و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشید، در صورتی که مردم به مقداری که ارزان فروختهاید اهمیت بدهند و شما را مغبون بدانند، میتوانید معامله را به هم بزنید.
مسألهی 2126: در بیع شرط، که مثلاً خانهی صد میلیون تومانی را به چهل میلیون تومان بفروشید و قرار بگذارید که اگر فروشنده، سر مدت پول را بدهد، بتواند معامله را به هم بزند، در صورتی که خریدار و فروشنده قصد خرید و فروش داشته باشند، معامله را صحیح بدانید.
مسألهی 2127: در بیع شرط، اگر چه فروشنده اطمینان داشته باشد که هرگاه سر مدت، پول را ندهد، خریدار ملک را به او میدهد، معامله را صحیح بدانید، ولی اگر سر مدت پول را ندهید، نباید ملک را از خریدار مطالبه کنید و اگر خریدار بمیرد، نباید ملک را از ورثهی او مطالبه نمایید.
مسألهی 2128: اگر جنس اعلا را با جنس پَست مخلوط کنید و به اسم جنس اعلا بفروشید، مثلاً چای اعلا را با چای پَست مخلوط کنید و به اسم چای اعلا بفروشید، در صورتی که مشتری، هنگام معامله نداند و بعد بفهمد، میتواند معامله را به هم بزند.
مسألهی 2129: هر گاه بفهمید مال معینی را که خریدهاید عیبی دارد، مثلاً هر گاه حیوانی را بخرید و بفهمید یک چشمش کور است، چنانچه آن عیب پیش از معامله در مال بوده ولی نمیدانستهاید، میتوانید معامله را به هم بزنید یا فرق قیمت سالم و معیوب آن را معین کنید و به نسبت تفاوت قیمت سالم و معیوب، از پولی که به فروشنده دادهاید پس بگیرید، مثلاً مالی را که به چهار هزار تومان خریدهاید، اگر بفهمید معیوب است، در صورتی که قیمت سالم آن هشت هزار تومان و قیمت معیوب آن شش هزار تومان باشد، چون فرق قیمت سالم و معیوب، یکچهارم میباشد، میتوانید یک چهارم پولی که دادهاید، یعنی یک هزار تومان را از فروشنده بگیرید.
مسألهی 2130: هر گاه فروشنده باشید و بفهمید در عوض معینی که گرفتهاید، عیبی هست، چنانچه آن عیب پیش از معامله در عوض بوده و شما نمیدانستهاید، میتوانید معامله را به هم بزنید یا تفاوت قیمت سالم و معیوب را به دستوری که در مسألهی پیش گفته شد بگیرید.
مسألهی 2131: هر گاه بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن مال، عیبی در آن پیدا شود، خریدار میتواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر در عوض مال، بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن، عیبی پیدا شود، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند، ولی نباید تفاوت قیمت بگیرید.
مسألهی 2132: هر گاه بعد از معامله، عیب مال را بفهمید، یا باید فوراً معامله را به هم بزنید و یا این که به معامله راضی شوید، و نباید بعد از مدتی، خواستار به هم زدن معامله شوید.
مسألهی 2133: هرگاه بعد از خریدن جنس، عیب آن را بفهمید، اگر چه فروشنده حاضر نباشد، میتوانید معامله را به هم بزنید.
مسألهی 2134: در چهار صورت اگر بفهمید مالی که خریدهاید، عیبی دارد، نباید معامله را به هم بزنید یا تفاوت قیمت بگیرید:
اول: آنکه موقع خریدن، عیب مال را بدانید.
دوم: به عیب مال راضی شوید.
سوم: در وقت معامله بگویید: «اگر مال، عیبی داشته باشد، پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم».
چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید: «این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم». ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، میتوانید برای عیبی که فروشنده معین نکرده، مال را پس دهید یا تفاوت قیمت بگیرید.
مسألهی 2135: در سه صورت اگر بفهمید مالی که خریدهاید، عیبی دارد، نباید معامله را به هم بزنید، ولی میتوانید تفاوت قیمت بگیرید:
اول: آنکه بعد از معامله، در مال تصرف کنید به طوری که مال به حال اول نباشد و تغییر کرده باشد، مثل آن که پارچه را ببرید، یا گندم را آرد کنید.
دوم: بعد از معامله بفهمید مال عیب دارد و فقط حق برگرداندن آن را ساقط کنید.
سوم: بعد از تحویل گرفتن مال، عیب دیگری در آن پیدا شود، ولی اگر حیوان معیوبی را بخرید و پیش از گذشتن سه روز، عیب دیگری پیدا کند، اگر چه آن را تحویل گرفته باشید، باز هم میتوانید آن را پس دهید، و نیز اگر فقط خریدار تا مدتی حق به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدت، مال عیب دیگری پیدا کند، اگر چه آن را تحویل گرفته باشید، میتوانید معامله را به هم بزنید.
مسألهی 2136: اگر مالی داشته باشید که خودتان آن را ندیده باشید و کس دیگری خصوصیات آن را برایتان گفته باشد، چنانچه همان خصوصیات را به مشتری بگویید و آن را بفروشید و بعد از فروش بفهمید که بهتر از آن بوده که برایتان وصف شده، میتوانید معامله را به هم بزنید.
مسائل متفرقهی خرید و فروش
مسألهی 2137: هر گاه فروشنده باشید و قیمت خرید جنس را به مشتری بگویید، باید تمام چیزهایی که به واسطهی آنها قیمت مال، کم یا زیاد میشود را بگویید، اگر چه به همان قیمت یا به کمتر از آن بفروشید، مثلاً باید بگویید که نقد خریدهاید یا نسیه. و چنانچه بعضی از آن خصوصیات را نگویید و بعداً مشتری بفهمد، میتواند معامله را به هم بزند.
مسألهی 2138: هر گاه جنسی را به کسی بدهید و قیمت آن را معین کنید و بگویید این جنس را به این قیمت بفروش و هر چه زیادتر فروختی مال خودت باشد، هرچه زیادتر از آن قیمت بفروشد را به دلال بدهید. و همچنین اگر بگویید این جنس را به این قیمت به تو فروختم، و او بگوید: «قبول کردم»، یا به قصد فروختن، جنس را به او بدهید و او هم به قصد خریدن بگیرد، هر چه زیادتر از آن قیمت بفروشد مال خود اوست.
مسألهی 2139: اگر قصاب هستید، نباید به اسم گوشت نر، گوشت ماده بفروشید و اگر چنین کنید باید استغفار نمایید و مشتری را راضی نمایید.
مسألهی 2140: هر گاه پارچهفروش باشید و مشتری از شما پارچهای بخواهد که رنگ آن نرود، ولی شما پارچهای به او بفروشید که رنگش برود، مشتری میتواند معامله را به هم بزند.
مسألهی 2141: نباید در معامله، قسم دروغ بخورید، بلکه از قسم راست هم پرهیز کنید.