حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

به واسطه‌ی عقد ازدواج، زن را به مرد، حلال بشمارید و ازدواج را بر دو قسم بدانید: ازدواج دائم و ازدواج غیر دائم. ازدواج دائم را آن بدانید که مدت زناشویى در آن معین نشود، و زنى را که به‏ این قسم عقد مى‏کنید، «دائمه» گویند. و ازدواج غیر دائم را آن بدانید که مدت زناشویى در آن معین شود، مثلاً زن را به مدت یک ساعت‏ یا یک روز یا یک ماه یا یک سال یا بیشتر عقد نمایید، و زنى را که به این قسم عقد کنید، «متعه» یا «صیغه» نامند.
احکام عقد
مسأله‌ی 2363: در زناشویی ـ چه دائم و چه غیر دائم ـ باید صیغه بخوانید و تنها راضی بودن زن و مرد را کافی ندانید. و صیغه‌ی عقد را یا خودتان (زن و مرد) بخوانید، یا شخص دیگری را وکیل کنید که از طرف شما بخواند.
مسأله‌ی 2364: مرد بودن وکیل را لازم ندانید بلکه منهاجیات را هم می‌توانید برای خواندن صیغه‌ی عقد، وکیل کنید.
مسأله‌ی 2365: تا یقین نکنید که وکیلتان صیغه را خوانده است، نباید به همسرتان نگاه محرمانه نمایید، و نباید به گمان این که وکیل، صیغه را خوانده است، کفایت کنید، ولی اگر وکیل بگوید: «صیغه را خوانده‌ام» و از گفته‌اش اطمینان حاصل کنید، کافی بدانید.
مسأله‌ی 2366: هر گاه زنی شما را وکیل کند که مثلاً ده روز او را به عقد مردی درآورید، باید ابتدای ده روز را معین کنید.
مسأله‌ی 2367: می‌توانید برای خواندن صیغه‌ی عقد دائم یا غیر دائم از طرف دو نفر وکیل شوید و نیز می‌توانید از طرف زن وکیل شوید و او را برای خود به طور دائم یا غیر دائم عقد کنید، و همچنین منهاجیات می‌توانند از طرف مرد وکیل شوند که خود را به عقد او در آورند، ولی بهتر است که عقد را دو نفر بخوانند.
دستور خواندن عقد دائم
مسأله‌ی 2368: هر گاه خودتان (زن و مرد) بخواهید صیغه‌ی عقد دائم را بخوانید، اول زن باید بگوید: «زَوَّجْتُک نَفْسی عَلی الصِّدَاقِ الْمَعْلوُم» (یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده)، پس از آن بدون فاصله بگویید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ» (یعنی ازدواج را قبول کردم). و اگر وکیل شده باشید که صیغه‌ی عقد را بخوانید، چنانچه مثلاً اسم مرد، احمد و اسم زن فاطمه باشد، هر گاه وکیل زن باشید باید بگویید: «زَوَّجْتُ مُوَکلَتی فَاطِمَةَ مُوَکلَک اَحْمَدَ عَلی الصِّدَاقِ الْمَعْلوُمِ» پس بدون فاصله، وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکلی اَحْمَدَ عَلی الصِّدَاقِ الْمَعْلوُمِ». و باید لفظی که خود یا وکیلتان می‌گویید، با لفظی که زن یا وکیلش می‌گوید، مطابق باشد، مثلاً اگر زن یا وکیلش «زَوَّجْتُ» می‌گوید، یا وکیلتان هم «قَبِلْتُ التَّزوِیج» بگویید.
دستور خواندن عقد غیر دائم
مسأله‌ی 2369: هر گاه خودتان (زن و مرد) بخواهید صیغه‌ی عقد غیر دائم را بخوانید، باید نخست، مدت و مهریه را معین کنید، سپس زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ» (یعنی خود را برای مدتی که مشخص شده، زن تو نمودم به مهری که معین گردیده)، بعد شما بدون فاصله بگویید: «قَبِلْتُ» (قبول کردم). و اگر وکیل شده باشید که صیغه‌ی عقد موقت را بخوانید، هر گاه وکیل زن باشید باید بگویید: «مَتَّعْتُ مُوَکلَتِی مُوَکلَک فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ» (به ازدواج موقت موکل تو در آوردم، موکل خودم را برای مدتی که مشخص شده، به مهری که معین گردیده) پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ لِمُوَکلِی هَکذا».
شرایط عقد
مسأله‌ی 2370: باید در عقد ازدواج، چند چیز را ملاحظه کنید:
اول: آنکه صیغه‌ی عقد را به عربی صحیح بخوانید.
دوم: قصد انشاء داشته باشید، چه برای خودتان باشد و چه وکیل شده باشید که صیغه را بخوانید، یعنى اگر خودتان (مرد و زن) صیغه را مى‏خوانید، زن به گفتن «زَوَّجْتُک نَفْسِی» قصدش این باشد که خود را زن شما قرار دهد، و شما به گفتن «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ» زن بودن او را براى خود قبول نمایید، و اگر وکیل شده باشید، به گفتن «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» قصدتان این باشد که مرد و زنى که شما را وکیل کرده‏اند، زن و شوهر شوند.
سوم: کسى را که وکیل می‌کنید تا صیغه را بخواند، باید بالغ و عاقل باشد، و صیغه‌ای که بچه یا دیوانه می‌خواند را معتبر ندانید.
چهارم: هر گاه وکیل زن یا مرد برای خواندن صیغه شده باشید، باید در عقد، زن و مرد را معین کنید، مثلاً اسم آنها را ببرید یا به آنها اشاره نمایید.
پنجم: زن و مرد باید به ازدواج راضى باشند.
مسأله‌ی 2371: هر گاه در صیغه‌ی عقد، یک حرف یا یک کلمه را غلط بخوانید به طوری که معنی آن را عوض کند، باید عقد را دوباره با عبارات صحیح، بخوانید.
مسأله‌ی 2372: می‌توانید کسی که دستور زبان عربی را نمی‌داند، ولی قرائتش صحیح است و معنای هر کلمه از عقد را جداگانه می‌داند و از هر لفظی معنای آن را قصد می‌نماید را برای خواندن صیغه‌ی عقدتان وکیل کنید.
مسأله‌ی 2373: هر گاه زنی را برای مردی بدون اجازه‌ی آنان عقد کنید و بعداً زن و مرد به آن عقد راضی شوند، عقد را صحیح بدانید.
مسأله‌ی 2374: هر گاه زن و مرد یا یکی از آن دو را به ازدواج مجبور نمایند ولی بعد از خواندن عقد، راضی شوند، عقد را صحیح بدانید، گر چه بهتر است صیغه‌ی عقد را دوباره بخوانید.
مسأله‌ی 2375: هر گاه پدر یا پدربزرگ پدری باشید، می‌توانید برای فرزند یا نوه‌ی نابالغ یا دیوانه‌ی خود که به حال دیوانگی بالغ شده است، همسر بگیرید. و هر گاه پدر یا پدربزرگ پدری‌تان در کودکی یا دیوانگی شما برایتان زن گرفته باشد، اگر ازدواجی که برایتان کرده‌اند، مصلحت داشته و مفسده‌ای نداشته، نباید بعد از بالغ یا عاقل شدن، آن را به هم بزنید، ولی اگر مفسده‌ای داشته، می‌توانید آن را به هم بزنید.
مسأله‌ی 2376: منهاجیاتی که به حد بلوغ رسیده و رشیده هستند، یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهند، اگر بخواهند شوهر اختیار کنند، چنانچه باکره باشند، باید از پدر یا پدربزرگ پدری خود اجازه بگیرند، ولی اجازه‌ی مادر و برادر را لازم ندانند.
مسأله‌ی 2377: هر گاه پدر و پدربزرگ پدری منهاجیات غایب باشند، به طوری که نتوانند از آنان اجازه بگیرند و احتیاج به شوهر کردن داشته باشند، می‌توانند بدون اجازه گرفتن از آنان، ازدواج کنند. و نیز اگر باکره نباشند، در صورتی که بکارتشان به واسطه‌ی شوهر دائم یا موقت از بین رفته باشد، اجازه‌ی پدر و پدربزرگ پدری را لازم ندانند، ولی اگر به واسطه‌ی دستکاری یا پرش یا وطی به شبهه یا زنا از بین رفته باشد، باید اجازه بگیرند.
مسأله‌ی 2378: هر گاه پدر یا پدربزرگ پدری‌تان در دوران کودکی شما، برایتان زن بگیرند، باید بعد از بالغ شدن، خرج آن زن را بدهید، و همچنین اگر پیش از بلوغ بتوانید از زنتان بهره‌ی جنسی بگیرید و زنتان هم حاضر به بهره‌دهی جنسی باشد، باید خرجش را بدهید.
مسأله‌ی 2379: هر گاه پدر یا پدربزرگ پدری‌تان در دوران کودکی شما، برایتان زن بگیرند، چنانچه در موقع عقد، مالی داشته باشید، خودتان باید مهریه‌ی زنتان را بدهید. و هر گاه پدر یا پدربزرگ پدری باشید و برای فرزند یا نوه‌ی نابالغتان زن بگیرید، اگر او در موقع عقد، مالی نداشته باشد، خودتان باید مهریه‌ی زنش را بدهید.
عیبهایی که به واسطه‌ی آنها می‌توانید عقد را به هم بزنید
مسأله‌ی 2380: هر گاه بعد از عقد بفهمید که زنتان یکی از هفت عیب را پیش از عقد داشته، می‌توانید عقد را به هم بزنید؛ اول: دیوانگی. دوم: مرض جذام. سوم: مرض پیسی. چهارم: کوری. پنجم: زمین گیر بودن. ششم: افضاء یعنی راه ادرار و حیض او یکی شده باشد. ولی اگر راه حیض و مدفوع او یکی شده باشد، چنانچه زن را نخواهید، طلاقش بدهید و برای مهریه با او مصالحه نمایید. هفتم: آنکه گوشت یا غدّه یا استخوانی در فرج او باشد که مانع از نزدیکی شود.
مسأله‌ی 2381: هر گاه منهاجیات بعد از عقد بفهمند که شوهرشان پیش از عقد، دیوانه بوده است، یا بعد از عقد دیوانه شود، یا بفهمند شوهرشان آلت مردی ندارد، یا آلتش بعد از عقد و قبل از نزدیکی بریده شود، یا بفهمند مرضی دارد که نمی‌تواند نزدیکی نماید، یا بفهمند بیضه‌های او را پیش از عقد کشیده‌اند، یا بیضه‌هایش را بعد از عقد بکشند، می‌توانند به زندگی با او راضی شوند و می‌توانند از او طلاق بگیرند، ولی اگر طلاق گرفتند، مهریهشان را مطالبه نکنند.
مسأله‌ی 2382: هر گاه بخواهید به واسطه‌ی یکی از عیبهایی که در دو مسأله پیش گفته شد، عقد را به هم بزنید، طلاق دادن را لازم ندانید، ولی چنانچه منهاجیات بخواهند به واسطه‌ی یکی از عیبهایی که در مسأله‌ی پیش گفته شد، عقد را به هم بزنند، باید طلاق بگیرند ولی مهریهشان را نگیرند.
مسأله‌ی 2383: هر گاه زنتان به واسطه‌ی آن که نمی‌توانید نزدیکی کنید، از شما جدا شود، باید نصف مهریه‌اش را بدهید. ولی اگر به واسطه‌ی یکی از عیب‌های دیگری که گفته شد، عقد را به هم بزنید یا زنتان عقد را به هم بزند، چنانچه نزدیکی نکرده باشید، پرداخت مهریه را لازم ندانید، ولی اگر نزدیکی کرده‌اید، باید تمام مهریه را بدهید.
زنهایی که نباید با آنها ازدواج کنید
مسأله‌ی 2384: نباید با زنهایی مثل مادر، خواهر و مادر زن که محرم هستند، ازدواج کنید.
مسأله‌ی 2385: هر گاه زنی را برای خود عقد نمایید، اگر چه با او نزدیکی نکنید، مادر و مادرِ مادر آن زن و مادر پدر او و هر چه بالا بروند را برای خود محرم شمارید.
مسأله‌ی 2386: هر گاه زنی را عقد کنید و با او نزدیکی نمایید، دختر و نوه‌ی دختری و نوه‌ی پسری آن زن و هر چه پایین روند، چه در وقت عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند را برای خود محرم بدانید.
مسأله‌ی 2387: هر گاه با زنی که برای خود عقد کرده‌اید، نزدیکی نکرده باشید، تا وقتی که آن زن در عقدتان است، نباید با دختر او ازدواج کنید.
مسأله‌ی 2388: عمه و خاله‌ی پدر، و عمه و خاله‌ی پدر پدر، و عمه و خاله‌ی مادر و عمه و خاله‌ی مادر مادر، و هر چه بالا بروند را بر خود محرم بدانید.
مسأله‌ی 2389: منهاجیات، بعد از عقد، پدر و پدربزرگ شوهر، و هر چه بالا بروند را محرم بدانند و پسر و نوه‌ی پسری و دختری شوهر و هر چه پایین آیند را بعد از نزدیکی، محرم بدانند، چه در موقع عقد باشند، یا بعداً به دنیا بیایند.
مسأله‌ی 2390: هر گاه زنی را برای خود عقد کنید، چه عقد دائم باشد و چه عقد موقت، تا وقتی که آن زن در عقدتان است، نباید با خواهر آن زن ازدواج دائم یا موقت نمایید.
مسأله‌ی 2391: هر گاه زن دائمتان را ـ به ترتیبی که در کتاب طلاق گفته خواهد شد ـ طلاق رجعی دهید، نباید در بین عدّه، خواهر او را عقد دائم یا موقت نمایید، همچنین هر گاه مدت زن موقتتان به پایان رسد یا باقیمانده‌اش را ببخشید، نباید در ایام عدّه‌ی او، خواهرش را عقد دائم یا موقت نمایید. همچنین از ازدواج با خواهر زن، در عده‌ی طلاق بائن بپرهیزید.
مسأله‌ی 2392: نباید بدون اجازه‌ی زن خود، با خواهرزاده یا برادرزاده‌ی او ازدواج کنید، و اگر بدون اجازه‌ی زنتان، آنان را عقد نمایید و بعداً زنتان راضی شود، باید صیغه‌ی عقد را دوباره بخوانید.
مسأله‌ی 2393: نباید بدون اجازه‌ی زن خود با خواهرزاده یا برادرزاده‌ی او ازدواج کنید، ولی اگر ازدواج کردید و زنتان فهمید و حرفی نزد، یا رضایتش را به صراحت اعلام نکرد، باید از خواهرزاده یا برادرزاده‌اش جدا شوید و چنانچه رضایتش را به صراحت اعلام کرد، باید صیغه‌ی عقد را دوباره بخوانید.
مسأله‌ی 2394: هر گاه پیش از ازدواج با دختر عمه یا دختر خاله‌ی خود، به زنا با مادر آنان مبتلا شده ‌باشید، هیچگاه نباید با آنان ازدواج دائم یا موقت نمایید.
مسأله‌ی 2395: هر گاه با دختر عمه یا دختر خاله‌ی خود ازدواج نمایید و پیش از آن که با آنان نزدیکی کنید، مبتلا به زنا با مادرشان گردید، باید با طلاق از آنان جدا شوید.
مسأله‌ی 2396: هر گاه مبتلا به زنا با زنی غیر از عمه و خاله‌ی خود گردید، نباید هرگز با دختر او ازدواج کنید، ولی اگر زنی را عقد نمایید و با او نزدیکی کنید، بعد مبتلا به زنا با مادر آن زن شوید، آن زن را بر خود حرام ندانید، اما اگر بعد از عقد و پیش از آن که با آن زن نزدیکی کنید، مبتلا به زنا با مادرش شوید، باید زن را طلاق دهید و دیگر با او ازدواج نکنید.
مسأله‌ی 2397: نباید با زن غیر مسلمان، به صورت دائم ازدواج کنید، ولی می‌توانید به صورت موقت با زن مسیحی و یهودی ازدواج نمایید و از ازدواج موقت با ناصبی، وهابی، غلات و خوارج بپرهیزید. همچنین منهاجیات نباید به عقد غیر مسلمان درآیند.
مسأله‌ی 2398: هر گاه مبتلا به زنا با زن شوهردار یا زنی که در عده‌ی طلاق رجعی است، گردید، هرگز نباید با آن زن ازدواج کنید و همچنین اگر مبتلا به زنا با زنی شوید که در عده‌ی ازدواج موقت یا عده‌ی طلاق بائن یا عده‌ی وفات است، از ازدواج با او بپرهیزید.
مسأله‌ی 2399: هر گاه مبتلا به زنا با زن بیشوهری شوید که در عدّه نیست، می‌توانید آن زن را برای خود عقد نمایید، ولی باید صبر کنید تا حیض ببیند. همچنین اگر بخواهید با زن بی‌شوهری که در عدّه نبوده و زنا داده ازدواج کنید، باید صبر کنید تا حیض ببیند.
مسأله‌ی 2400: هر گاه زنی را که در عده‌ی دیگری است، برای خود عقد کنید، چنانچه بدانید عده‌ی زن تمام نشده و بدانید نباید زن را در عدّه عقد کنید، هر چند با او نزدیکی نکرده باشید،‌ هرگز او را بر خود حلال ندانید. همچنین اگر زن توجه داشته که عده‌اش تمام نشده و نباید در عدّه به عقد کسی در آید.
مسأله‌ی 2401: هر گاه زنی را برای خود عقد کنید و بعد معلوم شود که در عدّه بوده، در صورتی که با او نزدیکی کرده باشید، باید جدا شوید و هرگز با او ازدواج نکنید.
مسأله‌ی 2402: هر گاه بفهمید زنی که با او ازدواج کرده‌اید، شوهر دارد، باید فوراً از او جدا شوید و بعداً هم هیچگاه او را برای خود عقد نکنید.
مسأله‌ی 2403: هر گاه زنتان زنا داد، او را بر خود حرام ندانید، ولی اگر توبه نکند و بر عمل خود باقی باشد، باید او را طلاق دهید و مهریه‌اش را بپردازید.
مسأله‌ی 2404: هر گاه منهاجیاتی که طلاق گرفته‌اند یا مدت عقد موقتشان به پایان رسیده یا باقیمانده‌ی آن توسط شوهرشان بخشیده شده، ازدواج کنند و شک نمایند که عده‌ی شوهر اولشان تمام شده بوده یا نه، به شک خود اعتنا نکنند.
مسأله‌ی 2405: نباید با مادر، مادربزرگ، خواهر، دختر و نوه‌ی پسری که مبتلا به لواط با او شده‌اید، ازدواج کنید، هر چند لواط مربوط به قبل از بلوغتان باشد ولی اگر شک کنید که دخول صورت گرفته یا نه، می‌توانید ازدواج کنید.
مسأله‌ی 2406: هر گاه با مادر یا خواهر یا دختر کسی ازدواج نمایید و بعد از ازدواج و دخول به زوجه، مبتلا به لواط با آن کس گردید، زنتان را بر خود حرام ندانید ولی اگر بعد از عقد و پیش از دخول به زن، مبتلا به لواط گردید، باید با طلاق از زنتان جدا شوید و هرگز با او ازدواج نکنید.
مسأله‌ی 2407: هر گاه در حال احرام ـ که یکی از کارهای حج است ـ با زنی ازدواج نمایید، اگر نمی‌دانسته‌اید که نباید در حال احرام ازدواج کنید، عقدتان را باطل بشمارید، ولی چنانچه می‌دانسته‌اید که نباید در حال احرام زن بگیرید یا نمی‌دانسته‌اید ولی با آن زن نزدیکی کرده باشید، باید از او جدا شوید و هرگز با او ازدواج نکنید.
مسأله‌ی 2408: هر گاه زنی که در حال احرام است، با مردی که در حال احرام نیست ازدواج کند، عقدشان را باطل بشمارید، ولی اگر زن می‌دانسته که نباید در حال احرام ازدواج کند یا نمی‌دانسته ولی شوهرش با او نزدیکی کرده باشد، باید از آن شوهر جدا شود و هرگز با او ازدواج نکند.
مسأله‌ی 2409: هر گاه طواف نساء ـ که یکی از کارهای حج است ـ را بجا نیاورید، زنتان که به واسطه‌ی مُحرِم شدن بر شما حرام شده بود را حلال نشمارید، و نیز اگر منهاجیات طواف نساء نکنند، شوهرشان را حلال ندانند، ولی اگر بعداً طواف نساء را انجام دهید، یکدیگر را حلال بدانید.
مسأله‌ی 2410: هر گاه دختر نابالغی را برای خود عقد کنید و پیش از آنکه نُه سال دختر تمام شود، با او نزدیکی و دخول کنید، باید طلاقش دهید و هرگز با او ازدواج نکنید و اگر او را افضاء کرده‌اید، علاوه بر مهریه، دیه‌ی افضاء نیز بدهید و نفقه‌ی او را تا زنده است بپردازید.
مسأله‌ی 2411: نباید با زنی که سه مرتبه طلاقش داده‌اید، ازدواج کنید، ولی اگر با شرایطی که در کتاب طلاق گفته خواهد شد، با مرد دیگری ازدواج کند، بعد از مرگ یا طلاق شوهر دوم و گذشتن مقدار عدّه، می‌توانید دوباره او را برای خود عقد نمایید.
احکام عقد دائم
مسأله‌ی 2412: منهاجیاتی که عقد دائمی شده‌اند، نباید بدون اجازه‌ی شوهرشان ـ حتی اگر با حقوق شوهرشان منافاتی نداشته باشد ـ‌ از خانه بیرون بروند و باید خود را برای هر لذتی که او می‌خواهد، تسلیم نمایند و بدون عذر شرعی (مانند حیض یا بارداری‌ای که نزدیکی برای جنین خطر دارد) از نزدیکی کردن او جلوگیری نکنند. و اگر زنتان در اموری که گفته شد اطاعت کند، باید برایش غذا، لباس، مسکن و لوازم ضروری زندگی تهیه کنید و اگر تهیه نکنید، چه توانایی داشته باشید و چه توانایی نداشته باشید، خود را مدیون زنتان بدانید.
مسأله‌ی 2413: هر گاه منهاجیات در بیرون رفتن از منزل و تسلیم شدن برای لذت، از شوهرشان اطاعت نکنند، خود را گناهکار بدانند و نباید از غذا و لباس شوهر استفاده کنند و برای ماندن در منزل، با او مصالحه کنند. و هر گاه زنتان در امور یاد شده از شما اطاعت نمی‌کند، حضور هر چهار شب یک بار در نزد او را لازم ندانید، ولی در هر حال، مهریه‌اش را باید بپردازید.
مسأله‌ی 2414: نباید زنتان را به خدمت کردن در خانه مجبور کنید.
مسأله‌ی 2415: هر گاه مایل باشید زنتان را به سفر ببرید، باید خرج سفرش را بدهید. ولی منهاجیات نباید مخارج سفرهای غیرضروری خود را از شوهرشان بگیرند، بویژه اگر بیشتر از مخارج وطن باشد، مگر این که شوهرشان مایل باشد آنان را به سفر ببرد.
مسأله‌ی 2416: منهاجیاتی که از شوهرشان اطاعت می‌کنند، هر گاه مطالبه‌ی خرجی کنند و شوهر خرجشان را ندهد، می‌توانند جهت مجبور کردن شوهر بر پرداخت نفقه، به حاکم شرع و اگر ممکن نباشد به مؤمنین عادل و اگر آن هم ممکن نباشد به مؤمنین گنهکار مراجعه نمایند. و چنانچه نتوانند شوهرشان را بر دادن نفقه مجبور کنند، اگر ممکن باشد می‌توانند با اجازه‌ی حاکم شرع، در هر روز به اندازه‌ی خرجی آن روز را بدون اجازه از مال او بردارند و اگر ممکن نباشد، چنانچه ناچار باشند که معاش خود را تهیه کنند، اگر نتوانند با اطاعت شوهر تهیه‌ی معاش کنند، می‌توانند در موقعی که مشغول تهیه‌ی معاش هستند، اطاعت از شوهر نکنند.
مسأله‌ی 2417: باید هر چهار شب، یک شب در نزد زن دائمی‌تان باشید، ولی نزدیکی کردن را لازم ندانید.
مسأله‌ی 2418: نباید بیش از چهار ماه، نزدیکی با زن دائم خود را ترک کنید، مگر این که پیر و بی‌رغبت باشد و از حق خود گذشت نماید.
مسأله‌ی 2419: باید در عقد دائم، مقدار مهریه را معین کنید ولی اگر تعیین نکردید، عقد را صحیح بدانید، و چنانچه با او نزدیکی کنید، باید مهریه‌اش را مطابق مهریه‌ی زنهایی که مثل او هستند، بدهید. ولی هر گاه در عقد موقت، مهریه را تعیین نکنید، ازدواج را باطل بدانید و دوباره بعد از تعیین مهریه، صیغه را بخوانید.
مسأله‌ی 2420: هر گاه موقع خواندن عقد دائمی، برای دادن مهریه مدتی را معین نکرده باشید، منهاجیات می‌توانند پیش از گرفتن مهریه ـ چه شوهرشان توانایی دادن مهریه را داشته باشد و چه نداشته باشد ـ از نزدیکی کردن شوهرشان جلوگیری کنند، ولی اگر پیش از گرفتن مهریه، به نزدیکی راضی شوند و شوهر با آنان نزدیکی کند، دیگر نباید بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهرشان جلوگیری نمایند.
ازدواج موقت (متعه یا صیغه)
مسأله‌ی 2421: ازدواج موقت را ـ اگر چه برای لذت بردن هم نباشد ـ صحیح بدانید، ولی بهتر است خالی از لذت جنسی نباشد.
مسأله‌ی 2422: نباید بیش از چهار ماه، نزدیکی با زن موقت خود را ترک کنید، مگر این که پیر و بی‌رغبت باشد و از حق خود گذشت نماید.
مسأله‌ی 2423: هر گاه زنی که با او ازدواج موقت می‌کنید، در عقد شرط نماید که با او نزدیکی نکنید، عقد و شرطش را صحیح بدانید و فقط لذت‌های دیگر از او ببرید، ولی اگر بعداً به نزدیکی راضی شد، می‌توانید با او نزدیکی نمایید.
مسأله‌ی 2424: منهاجیاتی که ازدواج موقت می‌کنند ـ اگر چه حامله شوند ـ نباید از شوهرشان خرجی بگیرند، مگر این که در ضمن عقد، شرط کرده باشند.
مسأله‌ی 2425: هر گاه زن موقتتان بمیرد، نباید از ارث او بگیرید، مگر این که در ضمن عقد، شرط کرده باشید. همچنین منهاجیاتی که ازدواج موقت می‌کنند، نباید از شوهرشان تقاضای همخوابی داشته باشند و نباید از ارث شوهرشان بگیرند، مگر این که در ضمن عقد، این موارد را شرط کرده باشند.
مسأله‌ی 2426: هر گاه با زنی ازدواج موقت کنید که نمی‌دانسته در ازدواج موقت، حق خرجی و همخوابی ندارد، عقد او را صحیح بدانید ولی بهتر است به نحوی با او رفتار کنید که رضایتش حاصل شود، یا مدت را به او ببخشید و رهایش کنید.
مسأله‌ی 2427: منهاجیاتی که ازدواج موقت کرده‌اند، نباید بدون اجازه‌ی شوهر، از خانه بیرون بروند.
مسأله‌ی 2428: هر گاه یکی از منهاجیات، مردی را وکیل کند که او را به مدت و مبلغ معین برای خود عقد موقت نماید، چنانچه آن مرد، او را به عقد دائم خود درآورد یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین کرده است به عقد موقت خود در آورد، وقتی فهمید، می‌تواند به کار او رضایت دهد و می‌تواند ازدواج را بر هم بزند.
مسأله‌ی 2429: می‌توانید برای مَحرم شدن، زنی را به عقد دائم پسر یا نوه‌ی پسری نابالغ خود درآورید، و نیز می‌توانید دختر نابالغ خود را برای مَحرم شدن، به عقد دائم کسی درآورید، ولی از ازدواج موقتی که بهره‌ی جنسی در آن نباشد، برای ایجاد محرمیّت استفاده نکنید.
مسأله‌ی 2430: هر گاه بخواهید کودک خود را که در محل دیگری است و نمی‌دانید زنده است یا مرده، به عقد کسی درآورید، باید یقین به زنده بودنش حاصل نمایید.
مسأله‌ی 2431: هر گاه باقیمانده‌ی مدت ازدواج موقت را ببخشید، چنانچه با آن زن نزدیکی کرده باشید، باید تمام چیزی که قرار گذاشته‌اید را به او بدهید، و اگر نزدیکی نکرده باشید، باید نصف آن را بدهید، هر چند بهتر است تمام آن را بدهید.
مسأله‌ی 2432: می‌توانید زنی که با او ازدواج موقت کرده‌اید و در عده‌ی آن ازدواج به سر می‌برد را قبل از تمام شدن عده، به عقد دائم یا موقت خود درآورید. ولی نباید در بین مدت ازدواج موقت و قبل از بخشیدن بقیه‌ی مدت، او را به عقد دائم خود در آورید.
احکام نگاه کردن
مسأله‌ی 2433: نباید به بدن و موی زن نامحرم مسلمان، چه به قصد لذت بردن و چه بدون آن، نگاه کنید. و همچنین به دختر مسلمانی که نُه سالش تمام نشده، ولی خوب و بد را می‌فهمد یا نگاه کردن به او امکان تهییج شهوت دارد، نگاه نکنید. و نیز نباید به صورت و دست زن نامحرم مسلمان به قصد لذت بردن نگاه کنید، و از نگاه کردن به صورت و دست زن نامحرم مسلمان بدون قصد لذت بردن نیز بپرهیزید. و نیز منهاجیات نباید به بدن مرد نامحرم نگاه کنند، همچنین نباید به صورت و دست‌های مرد نامحرم به قصد لذت بردن نگاه کنند، و بهتر است بدون قصد لذت بردن نیز نگاه نکنند.
مسأله‌ی 2434: نباید به بدن و موی زنان کفار و اهل کتاب، چه به قصد لذت بردن و چه بدون آن، نگاه کنید. و همچنین به دختر کافر و اهل کتاب که نُه سالش تمام نشده، ولی خوب و بد را می‌فهمد یا نگاه کردن به او امکان تهییج شهوت دارد، نگاه نکنید. و نیز نباید به صورت و دست زنان کفار و اهل کتاب به قصد لذت بردن نگاه کنید، و از نگاه کردن به صورت و دست زنان کفار و اهل کتاب بدون قصد لذت بردن نیز بپرهیزید. و نیز منهاجیات نباید به بدن مردان کافر و اهل کتاب نگاه کنند، همچنین نباید به صورت و دست‌های مردان کافر و اهل کتاب به قصد لذت بردن نگاه کنند و بهتر است بدون قصد لذت بردن نیز نگاه نکنند.
مسأله‌ی 2435: منهاجیات باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشانند، بلکه باید بدن و موی خود را از پسری که بالغ نشده ولی خوب و بد را می‌فهمد و به حدی رسیده که نظر شهوانی داشته باشد، بپوشانند. همچنین باید صورت و دست‌هایشان را از معرض مردی که نگاه شهوت‌آلود دارد، دور بدارند.
مسأله‌ی 2436: نباید به عورت کسی نگاه کنید، اگر چه از پشت شیشه یا در آینه یا آب صاف و مانند اینها باشد، همچنین از نگاه کردن به عورت بچه‌ی ممیّزی که خوب و بد را می‌فهمد، بپرهیزید. ولی زن و شوهر دائم و موقت و همچنین کنیز و مولایش می‌توانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسأله‌ی 2437: مرد و زنی که با یکدیگر محرمند، می‌توانند بدون قصد لذت بردن، به تمام بدن یکدیگر، غیر از فاصله‌ی ناف تا زانو نگاه کنند.
مسأله‌ی 2438: نباید به قصد لذت بردن به بدن مردان دیگر نگاه کنید، و نیز منهاجیات نباید به قصد لذت بردن به بدن زنان دیگر نگاه کنند.
مسأله‌ی 2439: نباید از زن نامحرم بی‌حجاب، عکس یا فیلم بگیرید و به عکس و فیلم بی‌حجاب زن نامحرم نیز نگاه نکنید.
مسأله‌ی 2440: هر گاه بخواهید مرد دیگری، یا زنی غیر از زن خود را تنقیه کنید یا عورت او را آب بکشید، باید دستکش بپوشید که دستتان به عورت او نرسد، و همچنین است اگر منهاجیات بخواهند در حال ناچاری، زن دیگری، یا مردی غیر از شوهرشان را تنقیه کنند، یا عورت او را آب بکشند، باید از دستکش استفاده نمایند.
مسأله‌ی 2441: هر گاه برای معالجه‌ی زن نامحرم ناچار باشید او را نگاه کنید و دست به بدن او بزنید، باید بر حد ضرورت اکتفا کنید، یعنی اگر با نگاه کردن بتوانید معالجه کنید، نباید دست به بدن او بزنید و اگر با دست زدن بتوانید معالجه کنید، نباید او را نگاه کنید.
مسأله‌ی 2442: هر گاه ناچار باشید، می‌توانید برای معالجه‌ی مریض، به عورت او نگاه کنید، ولی اگر بتوانید مستقیم نگاه نکنید بلکه از دوربین یا آینه نگاه کنید، باید چنین کنید.
مسائل متفرقه‌ی ازدواج
مسأله‌ی 2443: هر گاه به واسطه‌ی نداشتن زن به گناه می‌افتید، باید زن بگیرید.
مسأله‌ی 2444: هر گاه در عقد، شرط کنید که زنتان باید باکره باشد و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده، می‌توانید عقد را به هم بزنید.
مسأله‌ی 2445: نباید با زن نامحرم در محل خلوتی که کسی نتواند وارد آن شود، تنها باشید و چنانچه امکان داشته باشد، باید محل را ترک کنید. و نمازهای واجبی که در چنین شرایطی خوانده‌اید را باید اعاده یا قضا کنید. و همچنین منهاجیات نباید با مرد نامحرم، در محل خلوتی که کسی نتواند وارد آن شود، تنها باشند و چنانچه امکان داشته باشد، باید محل را ترک کنند. و نمازهای واجبی که در چنین شرایطی خوانده‌اند را باید اعاده یا قضا کنند.
مسأله‌ی 2446: نباید قصد ندادن مهریه‌ی زنتان داشته باشید، ولی اگر مقدار مهریه را در عقد معین کنید ولی قصدتان این باشد که آن را ندهید، عقد را صحیح بدانید و باید مهریه را بدهید.
مسأله‌ی 2447: مسلمانی را که خدای تعالی یا استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یا معاد را انکار کند را مرتد بدانید و همچنین است اگر حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام می‌دانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم، به انکار خدای تعالی یا استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) برگردد.
مسأله‌ی 2448: هر گاه یکی از منهاجیات، شوهرش پیش از آن که با او نزدیکی کند، به طوری که در مسأله‌ی پیش گفته شد، مرتد شود، عقدش را باطل بداند و نگهداشتن عدّه را برای خودش لازم نشمارد. ولی اگر بعد از نزدیکی مرتد شود، در صورتی که یائسه نباشد، باید به دستوری که در احکام طلاق گفته خواهد شد، عدّه نگه دارد. و چه در بین عدّه مسلمان شود یا تا آخر عدّه مرتد بماند، عقدش را باطل بشمارد.
مسأله‌ی 2449: هر گاه یکی از منهاجیات، شوهرش مسلمان‌زاده باشد و مرتد شود، باید به آنچه در مسأله‌ی قبل گفته شد عمل کند.
مسأله‌ی 2450: هر گاه یکی از منهاجیات، شوهرش غیرمسلمانزاده باشد ولی خودش مسلمان شود و سپس مرتد گردد، باید به آنچه در دو مسأله قبل گفته شد عمل کند.
مسأله‌ی 2451: هر گاه زنتان در عقد با شما شرط کند که او را از شهری بیرون نبرید و شما هم قبول کنید، نباید زنتان را از آن شهر بیرون ببرید، مگر این که خودش راضی شود.
مسأله‌ی 2452: هر گاه زنتان از شوهر دیگرش دختری داشته باشد، می‌توانید آن دختر را برای پسر خود که از آن زن نیست، عقد کنید و نیز اگر دختری را برای پسر خود عقد کنید، می‌توانید با مادر آن دختر ازدواج نمایید.
مسأله‌ی 2453: هر گاه منهاجیات مبتلا به زنا شده یا مورد تجاوز قرار گیرند و از زنا حامله شوند، نباید بچه‌شان را سقط کنند.
مسأله‌ی 2454: هر گاه مبتلا به زنا با زنی شوید که شوهر ندارد و در عدّه‌ی کسی هم نیست، چنانچه بعد او را عقد کنید و بچه‌ای از شما پیدا شود، در صورتی که ندانید از نطفه‌ی حلال است یا حرام، آن بچه را حلالزاده بدانید.
مسأله‌ی 2455: هر گاه ندانید که زنی در عدّه است یا ندانید که نباید زن را در عدّه عقد کنید و با او ازدواج کنید، بچه‌ای که از شما به دنیا می‌آید را حلال‌زاده بدانید. ولی عقدتان را باطل بشمارید و هرگز نباید با او ازدواج کنید.
مسأله‌ی 2456: هر گاه زنی ادعا کند یائسه است، نباید حرف او را قبول کنید، ولی اگر ادعا کند شوهر ندارد یا در عدّه نیست، می‌توانید حرف او را قبول کنید.
مسأله‌ی 2457: هر گاه بعد از آنکه با زنی ازدواج کردید، کسی بگوید: «آن زن شوهر داشته» و زن بگوید: «نداشتم»، چنانچه شرعاً ثابت نشود که شوهر داشته، باید حرف زن را قبول کنید، مگر این که آن شخص،‌ مورد اعتماد و اطمینان باشد که در این صورت،‌ باید با طلاق از زن جدا شوید.
مسأله‌ی 2458: هر گاه زنتان را طلاق بدهید و آزاد و مسلمان و عاقل باشد، باید سرپرستی پسرتان را تا دو سال و دخترتان را تا هفت سال به او بسپارید و نباید در این مدت، کودک را از مادرش جدا کنید، به شرط این که زنتان در این مدت، ازدواج نکند.
مسأله‌ی 2459: خوب است در شوهر دادن دخترتان که بالغه است، یعنی توانایی اداره‌ی زندگی مشترک را دارد، سختگیری نکنید.
مسأله‌ی 2460: هر گاه زنتان، مهریه‌اش را به شما صلح کند که زن دیگر نگیرید، نباید دوباره ازدواج کنید. و هر گاه منهاجیات، مهریه‌شان را به شوهرشان صلح کنند که او زن دیگری نگیرد، نباید مهریه‌شان را بگیرند.
مسأله‌ی 2461: هر گاه کسی که از زنا به دنیا آمده، زن بگیرد و بچهدار شود، آن بچه را حلالزاده بدانید.
مسأله‌ی 2462: نباید در روزه‌ی ماه رمضان یا در حال حیض زن، با او نزدیکی کنید، پس اگر چنین کنید، باید استغفار نموده و کفاره بدهید، ولی اگر بچه‌ای از آن نزدیکی به دنیا آید، حلالزاده بشمارید.
مسأله‌ی 2463: هر گاه یکی از منهاجیات، یقین کند شوهرش در سفر مرده است، اگر بعد از عدّه‌ی وفات ـ که مقدار آن در احکام طلاق گفته خواهد شد ـ شوهر کند و شوهر اول از سفر برگردد، باید از شوهر دوم جدا شده و به شوهر اولش بپیوندد. ولی اگر شوهر دوم با او نزدیکی کرده باشد، باید عدّه نگه دارد. و اگر شوهر دوم آن زن باشید، باید مهریه‌ی او را بدهید، ولی پرداخت خرج عدّه را لازم ندانید.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است