باب هشتم: اشکال اساسی و جواب آن
اشکال: با اعتقاد به این که یکی از راههای یقینآور در انجام دستورها و بایدهای شرعی، روش احتیاط است، عمل به احتیاط از نظر عقلی و شرعی، برتری دارد و خوشایند است، با این حال، باید به این نکته توجه داشت که احتیاط، نمیتواند قانون باشد و مبنای عمل قرار گیرد.
نگهداشت دقیق علمی و عملی احتیاط در همهی موردها، شناخت آنها و آشنایی با چگونگی به کارگیری روش آن، دشواریهایی را، همچون از همگسستگی نظام، و وسواسزدگی در پی دارد که از نظر عقلی، ناروا و با مذاق و روح شریعت ناسازگار است.
کمترین پیامد به رسمیت شناختن احتیاط، به عنوان قانون در انجام بایدها و دستورهای شرعی، عسر و حرج و زحمت و دشواریای است که در شریعت آسان اسلامی، ناپسند شمرده شده است.
اصل «آسانی» در احکام و آیینهای اسلامی به معنای درست کلمه، چنان مسلّم و مهم انگاشته شده است که پذیرش و یا ردّ بسیاری از احکام و آیینها، بر پایه و اساس سازگاری با آن، سامان یافته است. از جمله دلیلهای مشروع بودن تقلید در احکام، به عنوان یک واجب اختیاری، استفاده از اصل سهولت و سماحت اسلامی است. یعنی هر چند احتیاط، یقینآورترین راه و آرامبخشتر برای روح و روان در انجام بایدها و دستورهای شرعی است، لکن چون نگهداشت آن به طور فراگیر، عسر و حرج را در پی دارد، میتوان از راه تقلید، هر چند ضریب اطمینان آن به اندازهی احتیاط نیست، استفاده کرد. پس توصیهی روش احتیاط، در شؤون مختلف زندگی عموم مردم به عنوان قانون و معیار، ممکن نیست. چگونه میتوان از مردمی که جویای کمهزینهترین راه و کممناسکترین دستور العملها هستند و بر حد اقلهای درجات جهان باقی، بسنده کرده و در مقابل، همتی عالی در آباد سازی این سرای فانی از خود به میدان آوردهاند، انتظار عمل به احتیاط داشت؟!
جواب: احتیاط علیرغم تصویر پر ابهت و سایهی سنگینی که برایش ترسیم میشود، در عمل، تفاوت چندانی با تقلید ندارد. کسانی که احتیاط میکنند:
ـ در اندکی موارد باید ظرف یا لباس نجس را دوباره آب بکشند، در صورتی که به فتوای بعضی مجتهدین، نیازی به آبکشیدن مجدد نیست.
ـ در اندکی موارد، باید نمازشان را تمام کرده و دوباره بخوانند، در صورتی که به فتوای بعضی مجتهدین، نیازی به دوباره خواندن نمازشان نیست.
ـ در اندکی موارد، باید نمازشان را هم تمام و هم شکسته بخوانند، در صورتی که به فتوای بعضی مجتهدین، باید فقط تمام یا فقط شکسته بخوانند.
ـ در اندکی موارد، باید روزهشان را تمام کرده و قضا نمایند، در صورتی که به فتوای بعضی مجتهدین، نیازی به قضای روزه نیست.
ـ در اندکی موارد، باید علاوه بر قضای روزه، کفاره نیز بپردازند، در صورتی که به فتوای بعضی مجتهدین، نیازی به پرداخت کفاره نیست.
ـ در اندکی موارد، باید خمس بیشتری بپردازند، در صورتی که به فتوای بعضی مجتهدین، لازم نیست خمسش را بدهند. و همینطور در سایر ابواب فقهی.
و این موارد اندک، بسیار به ندرت با یکدیگر جمع میشود؛ یعنی خیلی احتمالش کم است که کسی در یک روز، هم مجبور شود نمازش را دوباره بخواند و هم روزهاش را قضا کند و هم کفاره بپردازد.
پس به تحقیق، کسی که اندکی اشتیاق و همت نشان دهد و فقط بنایش بر احتیاط باشد، تفاوتهای بسیار کمی را با تقلید خواهد یافت که به یقینآور بودنش میارزد.