هر گاه نبودن «جزء» مساوی با نبودنِ «کل» و از بین رفتن «فرع» مساوی با از بین رفتنِ «اصل» معرفی شود، مفید نوعی تأکید است.
نمونهی 1: (حدیث): عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیهالسلام) قَالَ: «إِنَّ اللهَ أَکرَمَ بِالجُمُعَةِ المُؤْمِنِینَ فَسَنَّهَا رَسُولُ اللهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بِشَارَةً لَهُمْ وَ المُنَافِقِینَ تَوْبِیخاً لِلْمُنَافِقِینَ وَ لَا یَنْبَغِی تَرْکهَا فَمَنْ تَرَکهَا مُتَعَمِّداً فَلَا صَلَاةَ لَهُ»1
نمونهی 1: (حدیث): عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیهالسلام) قَالَ: «مَنْ تَرَک القُنُوتَ رَغْبَةً عَنْهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ»2
…………………………………………
1. کافی، محدث کلینی، جلد 3، صفحهی 425. ترجمه: امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: خدای تعالی با [سورهی] جمعه، مؤمنین را کرامت بخشید، پس پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آن را سنت قرار داد برای بشارت به مؤمنین و [سورهی] منافقون را توبیخی برای منافقین قرار داد، و شایسته نیست ترک آن و کسی که آن را عمداً ترک کند، نمازی برای او نیست.
2. کافی، محدث کلینی، جلد 3، صفحهی 339. ترجمه: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: کسی که قنوت را از روی بیاعتنایی ترک کند، نمازی برای او نیست.