سؤال: این که میگویند مستجاب شدن فلان دعا به مصلحت نیست، به چه معنایی است؟
جواب: «مصلحت» یا «صلاح» به معنی هماهنگی با قوانین جهان هستی است. هر گاه بر اساس قوانین نظام هستی، بینِ «آنچه میخواهید» و «زمینههایش»، هماهنگی و تناسب باشد، به آن «مصلحت» یا «صلاح» گفته میشود و هر گاه چنین تناسبی وجود نداشته باشد، میگویند استجابت این دعا، به «مصلحت» یا به «صلاح» نیست.
عدم مصلحت یا فراهم نبودن مقدمات پذیرفتن استجابت، به سه دسته تقسیم میشود:
دستهی اول: محالات
بعضی خواستههای انسان، به مصلحت او نیست یعنی قانون آفرینش به نحوی تنظیم نشده است که او بتواند به خواستهاش برسد. اینگونه التماس دعاها، چون هیچگاه به مصلحت نخواهند شد، هیچگاه مستجاب نخواهند شد.
مثلاً هر گاه شخصی التماس دعا بدهد که مانند پرندهها بال داشته باشد و پرواز کند؛ ولی استجابت دعایش را دریافت نکند، تنها دلیلش این است که به «مصلحت» نیست. عدم مصلحت در این نمونه، به این معنی است که قانون کائنات به نحوی نوشته نشده است که انسان بتواند بال داشته باشد و همانند کبوتر، پرواز کند.
خدای تعالی در قرآن کریم، دلیل مستجاب نشدن این گونه دعاها را تباه شدن کیهان به خاطر بر هم خوردن نظم جهان و ایجاد هرج و مرج بیان کرده است؛ میفرماید: «وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوائَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَ مَن فِیهِنَّ» [سورهی مؤمنون، آیهی 71]
ترجمه: و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى میکرد قطعاً آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه میشد.
«حق»، همان قانونهای منظم و حسابشدهی خداوند است و «هوا»، همان خواستههای نامتناسب انسان با قوانین جهان هستی. اگر خواهشهای انسانها به جای قانونهای ثابت خدا بنشیند، زمین و آسمان و تمام ساکنان زمین و آسمان، فاسد شده و از ادامهی حیات خود باز میمانند. به همین دلیل، چنین خواستههایی هیچگاه مستجاب نخواهد شد تا نظام زمین و آسمان مختل نگردد.
دستهی دوم: زمانبرها
بعضی خواستههای انسان، به مصلحت او نیست یعنی قانون آفرینش به نحوی تنظیم شده است که او در این «زمان» و با این «شرایط»، به خواستهاش نمیرسد؛ ولی به مرور زمان، شرایطش تغییر خواهد کرد و رسیدن به آن خواسته، به مصلحتش خواهد شد. دریافت استجابت برای اینگونه التماس دعاها، تا زمان فراهم شدن شرایط مناسب، به تعویق میافتد که اگر چنین نشود، موجب زحمت زیاد و دردسر فراوان خواهد بود.
مثلاً هر گاه دختری برای پیدا شدن شوهر مناسب، التماس دعا بدهد؛ ولی استجابت دعایش را فوری دریافت نکند، تنها دلیلش این است که مصلحت نیست. عدم مصلحت در این نمونه، به این معنی است که در این «زمان» و با این «شرایط» نمیتواند شوهر مناسب را بپذیرد، هر چند از نظر خودش، آمادگی کامل را برای ازدواج داشته باشد. گاهی اوقات، عدم مصلحت در این نمونه به این معنی است که پسر متناسب که میتواند او را به تکامل لازمش برساند، هنوز آماده نشده است. در هر حال، به تعبیر عامیانه، هر گاه در و تخته نتوانند با هم جور شوند، دریافت استجابت به تأخیر میافتد.
دستهی سوم: نیازمند پاکسازی
بعضی خواستههای انسان، به مصلحت او نیست یعنی بر طبق قانون آفرینش، نمیتواند استجابت دعایش را دریافت نماید؛ زیرا با انجام برخی گناهان، گنجایش لازم برای دریافت استجابت را از دست داده است.
مثلاً هر گاه کسی به پدر و مادرش ظلم کند و آنان را بیازارد، مجرای دریافت استجابت خواستهاش را به قدری تنگ میکند که استجابت خواستهاش نمیتواند وارد زندگیاش گردد.
بر خلاف دو نوع نخست، این نوع از عدم مصلحت را میتوان با استغفار و شکرگزاری برطرف نمود و گنجایش لازم برای پذیرایی استجابت را فراهم کرد. (بنگرید به: نقش استغفار در دریافت استجابت و نیز بنگرید به: نقش شکرگزاری در دریافت استجابت)
خلاصهی کلام: اگر چیزی میخواهید و برایش التماس دعا دادهاید ولی به آن نرسیدهاید، به خاطر این است که دریافت استجابت، به «مصلحت» یا به «صلاح» شما نیست.
اگر «به صلاح شما نیست» از نوع اول باشد، هیچگاه به صلاح شما نخواهد شد و هیچگاه استجابت را دریافت نخواهید کرد.
اگر «به صلاح شما نیست» از نوع دوم باشد، زمان مناسب که فرا رسد و شرایط لازم که فراهم گردد، استجابت دعایتان را دریافت خواهید کرد.
اگر «به صلاح شما نیست» از نوع سوم باشد، میتوانید با استغفار و شکرگزاری، آن را تغییر دهید. (بنگرید به: نقش استغفار در دریافت استجابت و نیز بنگرید به: نقش شکرگزاری در دریافت استجابت)