سؤال: ملاک تشخیص حاجت بزرگ از کوچک چیست؟ به چه حاجتی بزرگ و به چه حاجتی کوچک گفته میشود؟
جواب: هر خواستهای از نیازی میآید و استجابتی دارد. اگر آن استجابت به سرعت و راحت داده شود، قوّهی خیال چنین وانمود میکند که آن چیز، کوچک است و به خاطر کوچکی و کمارزشی، چنین راحت و با سرعت داده شد. از سوی دیگر، هر حاجتی که دیر و بعد از مقدمات بسیار داده شود، چنین تصور میگردد که بزرگ است.
در حقیقت، تعیین ملاک کوچکی و بزرگی حاجت، به هیچ وجه (تأکید میکنیم: به هیچ وجه) واقعی نیست و فقط به سختی یا آسانیِ دریافت آن بستگی دارد.
مثلاً نوشیدن یک لیوان آب برای اکثر قریب به اتفاق انسانها، بسیار راحت است. به همین دلیل، یکی از ضرب المثلهای آسانی قرار گرفته است تا جایی که کارهای آسان را «مثل آب خوردن» میگویند. در حالی که اگر کسی دچار سوختگی مری شده باشد، نوشیدن آب برایش مانند خنجر کشیدن به مسیر حلق تا معده خواهد بود.
هر گاه چنین شخصی مدتهای طولانی دعا کند و از خدا بخواهد نوشیدن یک لیوان آب را برایش آسان سازد ولی استجابتش داده نشود، آن را حاجت بزرگ فرض خواهد کرد. سپس هرگاه یک لیوان آب را بدون سوزش و درد حلق و مری بنوشد، آن را استجابت بزرگ خواهد دانست.
کسی که مدتی دچار مشکل کلیوی (مثل سنگ کلیه) شده و ادرار کردن برایش همراه با درد و سوزش است، هرگاه مدتها دعا کند و از خداوند بخواهد ادرار کردن را برایش آسان سازد ولی همچنان دچار درد و سوزش در زمان ادرار کردن باشد، قوّهی خیال چنان برایش وانمود میکند که این حاجت، خیلی بزرگ است؛ چون دیر داده شده است. در حالی که در هر شبانهروز، میلیاردها نفر، همین خواسته را دارند و چون بسیار ساده و راحت به آنها داده میشود، در نظرشان حاجت کوچکی است.
بیشتر بدانید: فاصلهی استجابت التماس دعا از سوی خداوند تا دریافت آن از طرف ملتمس دعا، چقدر است؟
قانون تعیین بزرگی و کوچکی حاجت، شبیه قانون عرضه و تقاضاست. به این معنی که هر چه استجابت دعا، راحتتر و آسانتر انجام گیرد، آن حاجت در نظر ما کوچکتر خواهد بود و در مقابل، هر چه استجابت دعا و رسیدن به خواسته، سختتر و دیرتر باشد، آن حاجت در نظر ما بزرگتر وانمود خواهد کرد.
فراوانی «نمک» و در دسترس بودن آن، موجب شده در قوهی خیال ما، نمک چیز کمارزش و حتی بیارزشی جلوه کند؛ ولی در مقابل، چیزهای کمیابی مثل «طلا» و «الماس»، پرارزش انگاشته شود. در حالی که نقش «نمک» در زندگی انسان، هزاران بار از نقش «طلا» و «الماس» بیشتر است.
در بعضی قسمتهای زمین که «نمک» به سختی به دست میآید و برای به دست آوردن آن، تجّار به سفرهای دور و دراز میروند و بعد از پشت سر گذاشتنِ خطرات و تحمل مشقّات و صدمات، نمک به دست میآورند، قدر این مادهی معدنی بیشتر دانسته میشود.
کسی که به راحتی ازدواج میکند، معتقد است «بر سر هر کوچه دختر ریخته» ولی آن که برای پیدا کردن جفت الهی و همسر مناسبش سالها توسل، تضرع، نذر و نیاز، پرس و جو، مشاوره، مطالعه، استخاره و التماس دعا کرده، بعد از رسیدن به حاجتش، آن را بزرگ خواهد پنداشت و قدرش را به خوبی خواهد دانست.
بیشتر بدانید: دعایی که دیر مستجاب میشود، چه مزیّتی بر دعایی که زود مستجاب میشود دارد؟
خدای تعالی همواره در حال استجابت دعای موجودات است. موجودات عالم هستی، همواره از او درخواست میکنند و او، همیشه به درخواستهای آنان پاسخ میدهد و آنان را به خواستههایشان میرساند. در پروژهی رساندن خواسته به نیازمند، هیچ فرقی بین خواستهها نیست. در نزد پروردگار کریم، استجابت دعایی مثل «نمک غذا» با استجابت «همسر مناسب» یا «شغل پردرآمد» هیچ (هیچ یعنی هیچ) فرقی نمیکند. کسی که به اندکی نمک برای غذایش نیاز دارد با کسی که به همسر مناسب یا رها شدن از بیماریاش نیاز دارد، هیچ فرقی برای خدا ندارد. تمام فرق، در قوّهی خیال انسان است، که چون رسیدن به بعضی، زود و راحت انجام شده، آن را کوچک میشمارد و چون رسیدن به بعضی دیگر، دیر و سخت انجام شده، آن را بزرگ میپندارد.
پس وقتی کسی میگوید: «حاجت خیلی مهمی دارم» به این معنی است که فاصلهی دعا تا دریافت استجابت، برایش خیلی طول کشیده است؛ و الّا در واقعیت، هیچ حاجتی در مقابل فضل پروردگار، بزرگ و مهم نیست و هر حاجتی در مقایسه با فقر موجودات، بسیار بزرگ و مهم است.
حسن ختام این بحث را سخن نورانی مولانا امام صادق (علیهالسلام) قرار میدهیم که میفرمایند: «عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّکُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَا تَتْرُکُوا صَغِیرَةً لِصِغَرِهَا أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْکِبَارِ» [کافی شریف، جلد 2، صفحهی 467]
ترجمه: دعا کردن برای دریافت چیزهای کوچک را به خاطر کوچک بودنش ترک مکنید، همانا عطاکنندهی خواستههای کوچک، همان کسی است که خواستههای بزرگ را میدهد.