حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

قَالَ الصادقُ (علیه‌السلام): «لَوْ أَنَّ حَوْرَاءَ مِنْ حُورِ الجَنَّةِ أَشْرَفَتْ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَ أَبْدَتْ ذُؤَابَةً مِنْ ذَوَائِبِهَا لَأَمَتْنَ أَهْلَ الدُّنْیا أَوْ لَأَمَاتَتْ أَهْلَ الدُّنْیا»

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «اگر حوری از حوریه‌های بهشت بر اهل دنیا سَرَک بکشد و زلفی از گیسوان او نمایان گردد، اهل دنیا [از لذت فوق العاده‌ی آن] می‌میرند»

[زهد، حسین بن سعید، صفحه‌ی 102؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 199]

قَالَ الباقر (علیه‌السلام): «إِنَّ أَهْلَ الجَنَّةِ تُوضَعُ لَـهُم مَوَائِدُ عَلَیهَا مِنْ سَائِرِ مَا یشْتَهُونَهُ مِنَ الأَطْعِمَةِ الَّتِی لَا أَلَذَّ مِنْهَا وَ لَا أَطْیبَ ثُمَّ یرْفَعُونَ عَنْ ذَلِک إِلَی غَیرِهِ»

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «برای اهل بهشت سفره‌هایی گسترده می‌شود که همه‌ی آنچه بخواهند در آن هست. [خوراکی‌هایی که] لذیذتر و خوشبوتر از آن‌‌ها نیست. سپس [وقتی مؤمن بهشتی، بهره‌ی کاملش را از آن برگرفت] آن سفره را بر می‌چینند تا برای بهشتی دیگری گسترانده شود».

[زهد، حسین بن سعید، صفحه‌ی 102؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 199]

قَالَ الصادقُ (علیه‌السلام): «إِنَّ اللهَ خَلَقَ جَنَّةً لَمْ یرَهَا عَینٌ وَ لَمْ یطَّلِعْ عَلَیهَا مَخْلُوقٌ یفْتَحُهَا الرَّبُّ تَبَارَک وَ تَعَالَی کلَّ صَبَاحٍ فَیقُولُ: ازْدَادِی طِیباً ازْدَادِی رِیحاً فَتَقُولُ: قَدْ أَفْلَحَ المُؤْمِنُونَ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ تَعَالَی: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِی لَـهُم مِنْ قُرَّةِ أَعْینٍ جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُون‏»

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «خدای متعال بهشتی آفریده که هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ آفریده‌ای بر [چگونگی] آن اطلاع نیافته است. پروردگار تبارک و تعالی هر صبح آن را می‌گشاید و می‌فرماید: «بوی خوشت افزون باد». [و آن بهشت] می‌گوید: به راستی که ایمان آورندگان رستگار شدند. و [این، معنی] آن سخن خدای بلندمرتبه است که: «هیچ کس نمی‏داند چه چیز از آنچه روشنی‏بخش دیدگان است به [پاداش‏] آنچه انجام می‏دادند برای آنان پنهان شده است‏».

[زهد، حسین بن سعید، صفحه‌ی 102؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 199]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ أَدْنَی أَهْلِ الجَنَّةِ مَنْزِلَةً مِنَ الشُّهَدَاءِ مَنْ لَهُ اثْنَا عَشَرَ ألفَ زَوْجَةٍ مِنَ الحُورِ العِینِ وَ أَرْبَعَةُ آلَافِ بِکرٍ وَ اثْنَا عَشَرَ ألفَ ثَیبٍ. تَخْدُمُ کلَّ زَوْجَةٍ مِنْهُنَّ سَبْعُونَ الفَ خَادِمٍ غَیرَ أَنَّ الحُورَ العِینَ یضَعَّفُ لَهُنَّ. یطُوفُ عَلَی جَمَاعَتِهِنَّ فِی کلِّ أُسْبُوعٍ فَإِذَا جَاءَ یوْمُ إِحْدَاهُنَّ أَوْ سَاعَتُهَا اجْتَمَعْنَ إِلَیهَا یصَوِّتْنَ بِأَصْوَاتٍ لَا أَصْوَاتَ أَحْلَی مِنْهَا وَ لَا أَحْسَنَ حَتَّی مَا یبْقَی فِی الجَنَّةِ شَی‏ءٌ إِلَّا اهْتَزَّ لِحُسْنِ أَصْوَاتِهِنَّ یقُلْنَ أَلَا نَحْنُ الخَالِدَاتُ فَلَا نَمُوتُ أَبَداً وَ نَحْنُ النَّاعِمَاتُ فَلَا نَبْأَسُ أَبَداً وَ نَحْنُ الرَّاضِیاتُ فَلَا نَسْخَطُ أَبَداً»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «نزدیک‌ترینِ اهل بهشت از لحاظ منزلت به شهدا، کسی است که برایش دوازده هزار همسر از حورالعین و چهار هزار زن از دوشیزگان و دوازده هزار زن از غیردوشیزگان است. هر یک از آن زنان را هفتاد هزار خدمتکار، خدمت می‌کنند؛ البته خدمتکاران حورالعین، بیشتر از این مقدار [هفتاد هزار] هستند. [مؤمن در] هر هفته با تمام آن [دوشیزگان و غیردوشیزگان و حورالعین]ها همبستر می‌شود [و از تمامشان کام می‌گیرد]. وقتی نوبت یکی می‌رسد، بقیه [ی زنان و حورالعین‌های بهشتی] در اطرافش جمع می‌شوند و با صدایی که شیرین‌تر و نیکوتر از آن نیست، و هیچ چیزی در بهشت نمی‌باشد مگر از نیکویی آن صداها به لرزش در می‌آید، می‌خوانند: «آگاه باشید که ما جاودانگانی هستیم که هرگز نمی‌میریم و ما تازه‌هایی هستیم که هرگز نمی‌پوسیم و ما خشنودانی هستیم که هرگز ناراضی نمی‌شویم»

[زهد، حسین بن سعید، صفحه‌ی 101؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 198]

عَنِ العَبَّاسِ بْنِ یزِیدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) ذَاتَ یوْمَ جُعِلْتُ فِدَاک قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ إِذا رَأَیتَ ثَمَّ رَأَیتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کبِیراً»  قَالَ: فَقَالَ لِی إِذَا أَدْخَلَ اللهُ أَهْلَ الجَنَّةِ الجَنَّةَ أَرْسَلَ رَسُولًا إِلَی وَلِی مِنْ أَوْلِیائِهِ فَیجِدُ الحَجَبَةَ عَلَی بَابِهِ فَیقُولُونَ لَهُ قِفْ حَتَّی نَسْتَأْذِنَ لَک فَمَا یصِلُ إِلَیهِ رَسُولُ اللهِ إِلَّا بِإِذْنٍ وَ هُوَ قَوْلُهُ «وَ إِذا رَأَیتَ ثَمَّ رَأَیتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کبِیراً»

راوی می‌گوید روزی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: فدایتان شوم [نظرتان درباره‌ی آیه‌ی] «و چون بدان جا بنگری [سرزمینی از] نعمت و پادشاهی بزرگ می‌بینی» [چیست؟] فرمودند: «وقتی خداوند بهشتیان را به بهشت در آورد، فرستاده‌ای به سوی دوستی از دوستانش می‌فرستد. [آن فرستاده] بر درگاه [آن بهشتی] دربانانی می‌بیند. به او می‌گویند: بمان تا برای [وارد شدنـ]ت اجازه بگیریم. بدین سان فرستاده‌ی پروردگارش [هم] جز با اجازه‌ی وی به حضورش نمی‌رسد. این است سخن او که می‌فرماید: «و چون بدان جا بنگری [سرزمینی از] نعمت و پادشاهی بزرگ می‌بینی [و چه پادشاهی‌یی از این بزرگتر که فرستاده‌ی خدا هم باید اجازه بگیرد تا بر بهشتی وارد گردد]»

[معانی الاخبار، شیخ صدوق، صفحه‌ی 210؛ فضائل الشیعه، ابن بابویه، صفحه‌ی 77؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 197؛ تفسیر قمی، جلد 2، صفحه‌ی 248]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «الجَنَّةُ مِائَةُ دَرَجَةٍ مَا بَینَ کلِّ دَرَجَةٍ مِنْهَا کمَا بَینَ السَّمَاءِ وَ الأَرْضِ وَ الفِرْدَوْسُ أَعْلَاهَا سُمُوّاً وَ أَوْسَطُهَا مَحَلَّةً وَ مِنْهَا یتَفَجَّرُ أَنْهَارُ الجَنَّةِ» فَقَامَ إِلَیهِ رَجُلٌ فَقَالَ: یا رَسُولَ اللهِ إِنِّی رَجُلٌ حُبِّبَ إِلَی الصَّوْتُ فَهَلْ لِی فِی الجَنَّةِ صَوْتٌ حَسَنٌ؟ فَقَالَ: «إِی وَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ إِنَّ اللهَ تَعَالَی یُوحِی إِلَی شَجَرَةٍ فِی الجَنَّةِ أَنْ أَسْمِعِی عِبَادِی الَّذِینَ اشْتَغَلُوا بِعِبَادَتِی وَ ذِکرِی عَنْ عَزْفِ البَرَابِطِ وَ المَزَامِیرِ فَتَرْفَعُ صَوْتاً لَمْ یَسْمَعِ الخَلَائِقُ بِمِثْلِهِ قَطُّ مِنْ تَسْبِیحِ الرَّبِّ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): [در حال سخنرانی برای مسلمانان] فرمودند: «در بهشت صد درجه وجود دارد که بین هر درجه [تا درجه‌ی دیگر] ماننـد [فاصله‌ی] بین آسمان و زمین است. فردوس، بالاترین جایگاه و مرکزی‌ترین محل [بهشت] است و جویبارهای بهشتی از آن[جا] سرچشمه می‌گیرند.
مردی [از میان جمعیت] برخاست و عرض کرد: ای رسول خدا من مردی هستم که صدا [و آواز نیکو] را دوست دارم. آیا برای من در بهشت [امکان شنیدن و لذت بردن از] آواز نیکو هست؟
رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: آری، قسم به کسی که جانم در دست [قدرت واراده‌ی] اوست. خدای تعالی فرمان می‌دهد به درختی در بهشت که به بندگانم، که اشتغال به عبادت و یاد من آن‌‌ها را از سرگرم شدن به [صدای] بربط‌ها و نی‌ها [و سایر آلات موسیقی] بازداشته، [آواز موسیقی الهی و آواز قدسی را] بشنوان.
[آن درخت در پی اجرای این فرمان الهی] صدایی [به موسیقی و آواز] بلند می‌کند که آفریدگان هرگز مانند آن را نشنیده‌اند؛ [محتوای این آوازهای بهشتی] از [جنس] تسبیح پروردگار [است]».

[مجمع البیان، جلد 8، صفحه‌ی 467؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 196؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 6، صفحه‌ی 487؛ تفسیر ثعلبی، جلد 7، صفحه‌ی 296؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 489]

قَالَ أَبِی الدَّرْدَاءِ: کانَ رَسُولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) یذَکرُ النَّاسَ فَذَکرَ الجَنَّةَ وَ مَا فِیهَا مِنَ الأَزْوَاجِ وَ النَّعِیمِ وَ فِی القَوْمِ أَعْرَابِی فَجَثَا لِرُکبَتَیهِ وَ قَالَ: یا رَسُولَ اللهِ هَلْ فِی الجَنَّةِ مِنْ سَمَاعٍ؟ قَالَ: «نَعَمْ یا أَعْرَابِی إِنَّ فِی الجَنَّةِ لَنَهَراً حَافَتَاهُ أَبْکارٌ مِنْ کلِّ بَیضَاءَ یتَغَنَّینَ بِأَصْوَاتٍ لَمْ تَسْمَعِ الخَلَائِقُ بِمِثْلِهَا قَطُّ فَذَلِک أَفْضَلُ نَعِیمِ الجَنَّةِ»

راوی می‌گوید: روزی رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): برای مردم از بهشت و همسران و نعمت‌های آن سخن می‌گفتند. مرد بادیه نشینی که در میان جمعیت نشسته بود، بر زانوهای خود بلند شد و گفت: ای رسول خدا آیا در بهشت [نعمت] شنیدنی هم هست؟
حضرت فرمودند: آری ای اعرابی، در بهشت، جویباری است که بر کناره‌هایش دوشیزگانی سفید[رو و سفیدجامه هستند] که با آوازی که آفریدگان هرگز مانند آن را نشنیده‌اند، آواز می‌خوانند. آن [آوازها] با فضیلت‌ترین نعمت‌های بهشت است.

[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 196]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «مَا مِنْ عَبْدٍ یدْخُلُ الجَنَّةَ إِلَّا وَ یجْلِسُ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ عِنْدَ رِجْلَیهِ ثِنْتَانِ مِنَ الحُورِ العِینِ تُغَنِّیانِهِ بِأَحْسَنِ صَوْتٍ سَمِعَهُ الإِنْسُ وَ الجِنُّ وَ لَیسَ بِمِزْمَارِ الشَّیطَانِ وَ لَکنْ بِتَمْجِیدِ اللهِ وَ تَقْدِیسِهِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «هیچ بنده‌ای [مؤمن] نیست که وارد بهشت شود مگر این که در طرف سر و پاهایش دو حور العین [می‌نشیند و برایش] به بهترین صدایی که انس و جن شنیده‌اند، [موسیقی می‌نوازند و] آواز می‌خوانند و [این ساز و آواز، همچون موسیقی و آواز دنیوی از] ساز شیطان نیست بلکه [همه‌اش حق است و] تمجید و تقدیس خدای متعال می‌باشد».

[مجمع البیان، طبرسی، جلد 8، صفحه‌ی 467؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 196؛ المعجم الکبیر، جلد 8، صفحه‌ی 95؛ مسند الشامیین، جلد 2، صفحه‌ی 423؛ تاریخ دمشق، ابن عساکر، جلد 16، صفحه‌ی 295؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 488]

قَالَ النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «مَنْ تَوَلَّی أَذَانَ مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللهِ فَأَذَّنَ فِیهِ وَ هُوَ یُرِیدُ وَجْهَ اللهِ أَعْطَاهُ اللهُ ثَوَابَ أَرْبَعِینَ الفَ الفِ صِدِّیقٍ وَ أَرْبَعِینَ الفَ الفِ شَهِیدٍ وَ أَدْخَلَ فِی شَفَاعَتِهِ أَرْبَعِینَ الفَ الفِ أَمَةٍ فِی کلِّ أَمَةٍ أَرْبَعُونَ الفَ الفِ رَجُلٍ وَ کانَ لَهُ جَنَّةٌ مِنَ الجَنَّاتِ فِی کلِّ جَنَّةٍ أَرْبَعُونَ الفَ الفِ مَدِینَةٍ فِی کلِّ مَدِینَةٍ أَرْبَعُونَ الفَ الفِ قَصْرٍ فِی کلِّ قَصْرٍ أَرْبَعُونَ الفَ الفِ دَارٍ فِی کلِّ دَارٍ أَرْبَعُونَ الفَ الفِ بَیتٍ فِی کلِّ بَیتٍ أَرْبَعُونَ الفَ الفِ سَرِیرٍ عَلَی کلِّ سَرِیرٍ زَوْجَةٌ مِنَ الحُورِ العِینِ [سَعَةُ کلِ‏] کلُّ بَیتٍ مِنْهَا مِثْلُ الدُّنْیا أَرْبَعُونَ ألفَ ألفِ مَرَّةٍ لِکلِّ زَوْجَةٍ أَرْبَعُونَ ألفَ ألفِ وَصِیفٍ وَ أَرْبَعُونَ ألفَ ألفِ وَصِیفَةٍ فِی کلِّ بَیتٍ أَرْبَعُونَ ألفَ ألفِ مَائِدَةٍ عَلَی کلِّ مَائِدَةٍ أَرْبَعُونَ ألفَ ألفِ قَصْعَةٍ فِی کلِّ قَصْعَةٍ أَرْبَعُونَ ألفَ ألفِ نَوْعٍ مِنَ الطَّعَامِ لَوْ نَزَلَ بِهِ الثَّقَلَانِ لَکانَ لَـهُم فِی أَدْنَی بَیتٍ مِنْ بُیوتِهَا مَا شَاءُوا مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ الطِّیبِ وَ اللِّبَاسِ وَ الثِّمَارِ وَ التُّحَفِ وَ الطَّرَائِفِ وَ الحُلِی وَ الحُلَلِ کلُّ بَیتٍ یکتَفَی بِمَا فِیهِ مِنْ هَذِهِ الأَشْیاءِ عَمَّا فِی البَیتِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «کسی که مؤذّن مسجدی از مساجد خدا گردد، و در آن مسجد اذان بگوید و فقط رضایت خدا را در نظر داشته باشد، خداوند ثواب چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] پیغمبر، و چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] صدّیق، و چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] شهید را به او عنایت فرماید، و شفاعت او شامل چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] امت می‏‌شود که هر امّتی چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] نفر مرد باشد، و برای او در هر بهشتی [از بهشت‌های هفتگانه] چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] شهر، و در هر شهری چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] قصر، و در هر قصری چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] سرا، و در هر سرایی چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] خانه، و در هر خانه‌ای چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] تخت، و بر هر تختی یک حور از حوریان بهشتی آرمیده است [تا به همسری او درآید]، و نیز [وسعت] هر خانه‌‏ای از آن خانه‌‏ها چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] برابر دنیاست، و در اختیار هر همسری چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] غلام و چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] کنیز قرار دارند، و در هر اطاقی چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] سفره، و بر روی هر سفره‌‏ای چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] ظرف، و در هر ظرفی چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] نوع از انواع خوراکی‌ها می‌‏باشد که اگر همه‌ی جن و انس میهمان او گردند، همه را در کوچکترین خانه از آن خانه‏‌ها جای خواهد داد، و هر چه بخواهند ـ از خوراکی و نوشیدنی گرفته ـ تا عطر و جامه و میوه و انواع تحفه‌‏ها شامل لباس و زیور آلات گوناگون ـ در آن وجود دارد؛ و در هر خانه‌‏ای به اندازه‌ی کافی از این اشیای مورد نیاز، هست».

[ثواب ‏الأعمال، شیخ صدوق، صفحه‌ی 290؛ اعلام ‏الدین، دیلمی، صفحه‌ی 421؛ وسائل ‏الشیعه، محدث عاملی، جلد 5، صفحه‌ی 377؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 192]

قَالَ النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «مَنْ بَنَی مَسْجِداً فِی الدُّنْیا بَنَی اللهُ لَهُ بِکلِّ شِبْرٍ مِنْهُ أَوْ بِکلِّ ذِرَاعٍ مَسِیرَةَ أَرْبَعِینَ ألْفَ عَامٍ مَدِینَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ وَ دُرٍّ وَ یاقُوتٍ وَ زُمُرُّدٍ وَ زَبَرْجَدٍ فِی کلِّ مَدِینَةٍ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ قَصْرٍ فِی کلِّ قَصْرٍ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ دَارٍ فِی کلِّ دَارٍ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ بَیتٍ فِی کلِّ بَیتٍ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ سَرِیرٍ عَلَی کلِّ سَرِیرٍ زَوْجَةٌ مِنَ الحُورِ العِینِ وَ لِکلِّ زَوْجَةٍ ألْفُ ألْفِ وَصِیفٍ وَ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ وَصِیفَةٍ فِی کلِّ بَیتٍ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ مَائِدَةٍ عَلَی کلِّ مَائِدَةٍ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ قَصْعَةٍ فِی کلِّ قَصْعَةٍ أَرْبَعُونَ ألْفَ ألْفِ لَوْنٍ مِنَ الطَّعَامِ وَ یعْطِی اللهُ وَلِیهُ مِنَ القُوَّةِ مَا یأْتِی عَلَی تِلْک الأَزْوَاجِ وَ عَلَی ذَلِک الطَّعَامِ وَ عَلَی ذَلِک الشَّرَابِ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «کسی که در این دنیا مسجدی بسازد، خداوند به ازای هر وجب یا هر ذرع از آن، شهری از طلا و نقره و زبرجد و زمرّد و مروارید در بهشت برای او خواهد ساخت که بزرگی آن [برابر با] مسافت چهل هزار سال راه است. در هر شهری چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] قصر، و در هر قصری چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] سرا، و در هر سرایی چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] خانه، و در هر خانه‏ای چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] تخت و بر هر تختی حوری از حوران بهشت آرمیده است [تا به همسری او درآیند]، و [باز] در هر خانه‏ای چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] غلام و چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] کنیز، و چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] سفره‌ی رنگارنگ و بر روی هر سفره‏ای چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] ظرف، و در هر ظرفی چهل هزار هزار [یعنی چهل میلیون] نوع از انواع خوراکی‌ها قرار دارد، و خداوند به دوست خود آنچنان قدرت و توانی کرامت فرماید که بتواند از همه‌ی همسران خود کام بگیرد و از همه‌ی خوراکی‌ها در یک روز استفاده نماید».

[اعلام ‏الدین، دیلمی، صفحه‌ی 421؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 192 و جلد 73، صفحه‌ی 369]

قَالَ النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «مَنْ عَمِلَ فِی تَزْوِیجٍ بَینَ مُؤْمِنَینِ حَتَّی یجْمَعَ بَینَهُمَا زَوَّجَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ألْفَ امْرَأَةٍ مِنَ الحُورِ العِینِ کـلُّ امْرَأَةٍ فِی قَصْرٍ مِنْ دُرٍّ وَ یاقُوتٍ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «هر کس در ایجاد پیوند ازدواج میان مؤمنین تلاش کند، تا این که بین آن‌‌ها وصلت ایجاد نماید، خدای عز و جل هزار زن از حورالعین را به همسری او در خواهد آورد که هر یک زن [از حور العین] در قصری از درّ و یاقوت [قرار داشته باشد]».

[ثواب ‏الأعمال، شیخ صدوق، صفحه‌ی 288؛ وسائل ‏الشیعه، محدث عاملی، جلد 20، صفحه‌ی 46؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 192؛ ثواب ‏الأعمال، شیخ صدوق، صفحه‌ی 288]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «لَوْ أَنَّ ثَوْباً مِنْ ثِیابِ أَهْلِ الجَنَّةِ اُلقِی عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا لَمْ یحْتَمِلْهُ أَبْصَارُهُمْ وَ لَـمَاتُوا مِنْ شَهْوَةِ النَّظَرِ إِلَیهِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «اگر لباسی از لباس‌های اهل بهشت بر اهل دنیا افکنده شود، چشم‌هایشان قدرت نگاه کردنش را ندارد و از لذت نظر به آن، جان خواهند داد». [وقتی حال لباس، این چنین است، دیگر حال پوشنده‌ی لباس چگونه می‏باشد؟! خدا می‏داند]

[عدة الداعی و نجاح الساعی، صفحه‌ی 109؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 191]

قَالَ بَشِیرٍ الدَّهَّانِ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السلام): جُعِلْتُ فِدَاک أَی الفُصُوصِ أُرْکبُهُ عَلَی خَاتَمِی؟ قَالَ: «یا بَشِیرُ أَینَ أَنْتَ عَنِ العَقِیقِ الأَحْمَرِ وَ العَقِیقِ الأَصْفَرِ وَ العَقِیقِ الأَبْیضِ فَإِنَّهَا ثَلَاثَةُ جِبَالٍ فِی الجَنَّةِ فَأَمَّا الأَحْمَرُ فَمُطِلٌّ عَلَی دَارِ رَسُولِ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) وَ أَمَّا الأَصْفَرُ فَمُطِلٌّ عَلَی دَارِ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ الله عَلَیهَا وَ أَمَّا الأَبْیضُ فَمُطِلٌّ عَلَی دَارِ أَمِیرِ المؤمنین (علیه‌السلام) وَ الدُّورُ کلُّهَا وَاحِدَةٌ یخْرُجُ مِنْهَا ثَلَاثَةُ أَنْهَارٍ مِنْ تَحْتِ کلِّ جَبَلٍ نَهَرٌ أَشَدُّ بَرْداً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَحْلَی مِنَ العَسَلِ وَ أَشَدُّ بَیاضاً مِنَ الدُّرِّ لَا یشْرَبُ مِنْهَا إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ شِیعَتُهُمْ وَ مَصَبُّهَا کلِّهَا وَاحِدٌ وَ مَجْرَاهَا مِنَ الکوْثَرِ وَ إِنَّ هَذِهِ الثَّلَاثَةَ جِبَالٌ تُسَبِّحُ اللهَ وَ تُقَدِّسُهُ وَ تُمَجِّدُهُ وَ تَسْتَغْفِرُ لِمُحِبِّی آلِ مُحَمَّدٍ»

راوی می‌گوید: به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم: چه نگینی بر انگشترم قرار دهم؟ فرمودند: عقیق سرخ و عقیق زرد و عقیق سفید. [به این دلیل که] اینها سه کوه در بهشت هستند.
اما [کوه یاقوت] سرخ، مشرف بر خانه‌ی رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): است و اما [کوه یاقوت] زرد، مشرف بر خانه‌ی فاطمه (سلام‌الله‌علیها) است و اما [کوه یاقوت] سفید، مشرف بر خانه‌ی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است و [البته در اصل،] همه[ی این سه خانه‌ای که نام برده شد] یکی است [و به نحوی به هم راه دارد]. از این [سه خانه] سه جویبار جاری می‌شود [یعنی] از زیر هر کوه [یاقوت] یک جویبار که از برف، سردتر و از عسل، شیرین‌تر و از درّ، سفیدتر است.
جز محمد و آل او و شیعیان ایشان از آن [جویبارها] نمی‌نوشند. [هر سه جویبار] به یک جا می‌ریزند و مجرایشان از کوثر است. [از دیگر خواص این سه کوه یاقوت این است که] این سه کوه، تسبیح و تقدیس و تمجید خدای متعال می‌کنند و برای دوستداران آل محمد: استغفار می‌نمایند».

[امالی، شیخ طوسی، صفحه‌ی 38؛ بشارة المصطفى، صفحه‌ی 63؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 187 و جلد 37، صفحه‌ی 42]

قَالَ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) لِلشِّیعَةِ: «قَدْ ضَمِنَّا لَکمُ الجَنَّةَ بِضَمَانِ اللهِ وَ ضَمَانِ رَسُولِهِ مَا عَلَی دَرَجَاتِ الجَنَّةِ أَحَدٌ أَکثَرَ أَزْوَاجاً مِنْکمْ فَتَنَافَسُوا فِی فَضَائِلِ الدَّرَجَاتِ. أَنْتُمُ الطَّیبُونَ وَ نِسَاؤُکمُ الطَّیبَاتُ کلُّ مُؤْمِنَةٍ حَوْرَاءُ عَینَاءُ وَ کلُّ مُؤْمِنٍ صِدِّیقٌ»

امام صادق (علیه‌السلام) به شیعیان فرمودند: «ما بهشت را برای شما ضمانت می‌کنیم به [پشتوانه‌ی] ضمانت خدا و رسولش. هیچکس [از نیکان امت‌های گذشته] در درجات بهشت نیست که از [شما شیعیان، پر نعمت‌تر باشد و از] شما همسران بیشتری داشته باشد. پس [با این اوصاف] در [رسیدن به] برتر درجه‌ها[ی بهشت] کوشش کنید. شما پاکیزگان هستید و همسرانتان پاکیزگان هستند. هر زن با ایمان [همانند و حتی برتر از] حور العین است و هر مرد با ایمان، راستگو و راست کردار است».

[امالی، شیخ صدوق، صفحه‌ی 627؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 187]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ غُرِسَتْ لَهُ شَجَرَةٌ فِی الجَنَّةِ مِنْ یاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مَنْبِتُهَا فِی مِسْک أَبْیضَ أَحْلَی مِنَ العَسَلِ وَ أَشَدَّ بَیاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَطْیبُ رِیحاً مِنَ المِسْک فِیهَا أَمْثَالُ ثُدِی الأَبْکارِ تَعْلُو عَنْ سَبْعِینَ حُلَّةً»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «هر کس [ذکر] «لا اله الا الله» (= خدایی جز خدای یگانه نیست) را [با شرایطش] بگوید، درختی در بهشت برایش کاشته می‌شود از یاقوت سرخ که رویشگاه آن در مشک سفید است. [میوه‌های این درخت] از عسل، شیرین‌تر و از برف، سفیدتر و از مشک، خوشبوتر است. در آن درخت [میوه‌هایی] مانند پستان دخترکان باکره قرار دارد که از هفتاد جامه[ی بهشتی] برترند».

[کافی، محدث کلینی، جلد 2، صفحه‌ی 517؛ ثواب الاعمال، شیخ صدوق، صفحه‌ی 16؛ محاسن، محدث برقی، جلد 1، صفحه‌ی 98؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 93، صفحه‌ی 201]

قَالَ الصادق (علیه‌السلام): «إِنَّ الرَّجُلَ فِی الجَنَّةِ یبْقَی عَلَی مَائِدَتِهِ أَیامَ الدُّنْیا وَ یأْکلُ فِی أَکلَةٍ وَاحِدَةٍ بِمِقْدَارِ أَکلِهِ فِی الدُّنْیا»

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: هر مرد [مؤمن] در بهشت بر سفره‌اش [به اندازه‌ی تمام] روزهای دنیا درنگ می‌کند و در یک [وعده] خوردن، به اندازه‌ی [تمام] خوردنش در دنیا می‌خورد».

[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 182 به نقل از تفسیر قمی]

قَالَ أَمِیرِ المؤمنین (علیه‌السلام) فِی ثَوَابِ التَّهْلِیلَاتِ فِی عَشْرِ ذِی الحِجَّةِ: «مَنْ قَالَ ذَلِک کلَّ یوْمٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ أَعْطَاهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِکلِّ تَهْلِیلَةٍ دَرَجَةً فِی الجَنَّةِ مِنَ الدُّرِّ وَ الیاقُوتِ مَا بَینَ کلِّ دَرَجَتَینِ مَسِیرَةُ مِائَةِ عَامٍ لِلرَّاکبِ المُسْرِعِ فِی کلِّ دَرَجَةٍ مَدِینَةٌ فِیهَا قَصْرٌ مِنْ جَوْهَرَةٍ وَاحِدَةٍ لَا فَصْلَ فِیهَا فِی کلِّ مَدِینَةٍ مِنْ تِلْک المَدَائِنِ مِنَ الدُّورِ وَ الصُّحُونِ [القُصُورِ] وَ الغُرَفِ وَ البُیوتِ وَ الفُرُشِ وَ الأَزْوَاجِ وَ السُّرُرِ وَ الحُورِ العِینِ وَ مِنَ النَّمَارِقِ وَ الزَّرَابِی وَ المَوَائِدِ وَ الخَدَمِ وَ الأَنْهَارِ وَ الأَشْجَارِ وَ الحُلِی وَ الحُلَلِ مَا لَا یصِفُ خَلْقٌ مِنَ الوَاصِفِینَ فَإِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ أَصَابَ کلُّ شَعْرَةٍ مِنْهُ نُوراً وَ ابْتَدَرَهُ سَبْعُونَ ألْفَ مَلَک یمْشُونَ أَمَامَهُ وَ عَنْ یمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ حَتَّی ینْتَهِی إِلَی بَابِ الجَنَّةِ فَإِذَا دَخَلَهَا قَامُوا خَلْفَهُ وَ هُوَ أَمَامَهُمْ حَتَّی ینْتَهِی إِلَی مَدِینَةٍ ظَاهِرُهَا یاقُوتَةٌ حَمْرَاءُ وَ بَاطِنُهَا زَبَرْجَدٌ خَضْرَاءُ فِیهَا مِنْ أَصْنَافِ مَا خَلَقَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الجَنَّةِ. فَإِذَا انْتَهَوْا إِلَیهَا قَالُوا: یا وَلِی اللهِ هَلْ تَدْرِی مَا هَذِهِ المَدِینَةُ؟ قَالَ: لَا فَمَنْ أَنْتُمْ؟ قَالُوا: نَحْنُ المَلَائِکةُ الَّذِینَ شَهِدْنَاک فِی الدُّنْیا یوْمَ هَلَّلْتَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِالتَّهْلِیلِ هَذِهِ المَدِینَةُ بِمَا فِیهَا ثَوَاباً لَک وَ أَبْشِرْ بِأَفْضَلَ مِنْ هَذَا فِی دَارِهِ دَارِ السَّلَامِ فِی جِوَارِهِ عَطَاءً لَا ینْقَطِعُ أَبَداً»

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در[باره‌ی] ثواب تهلیلاتـ[ـی که] در دهه‌ی [اول ماه] ذی حجه [گفته می‌شود] فرمودند: هر که، این [تهلیلات] را در هر روز [از این دهه]، ده بار بگوید: خداوند متعال در برابر هر تهلیلش یک درجه در بهشتی از درّ و یاقوت به او عطا می‏کند که فاصله‌ی بین هر دو درجه از آن درجات به اندازه‌ی مسیری است که یک سوارکار تیزرو به مدت صد سال بپیماید، در هر درجه‏اش شهری است، در آن شهر، قصری از گوهر یکپارچه‌‏ای که فاصله‏‌ای در آن نیست، ساخته شده است. در هر شهر از آن شهرها آنقدر خانه‏‌ها، قلعه‏‌ها، غرفه‏‌ها، اتاق‌ها، فرش‌ها، همسرها، تخت‌ها، حور العین، بالش‌ها، بساط‌ها، سفره‏‌ها، خادم‌ها، نهرها، درخت‌ها، زیورها و لباس‌ها وجود دارد که هیچ توصیف‏‌کننده‌ای نتواند آن را به وصف آورد، و چنین فردی وقتی از قبرش‏ خارج شد، هر مویی از موهای بدنش، نوری می‏دهد، هفتاد هزار ملک در مقابل و سمت راست و سمت چپش به حرکت در می‌‏آیند تا او را به درِ بهشت برسانند و وقتی وارد بهشت شد، آنان همه پشت سرش رفته او در جلوشان قرار می‏گیرد تا به شهری می‏رسند که ظاهرش یاقوت سرخ است و باطنش زبرجد سبز. در این شهر هر آنچه که خداوند عزیز و جلیل در بهشت خلق فرموده، وجود دارد، وقتی بدان رسیدند می‏‌گویند: ای ولی خدا! آیا می‏‌دانی این شهر با محتویاتش چیست؟ می‏گوید: نه، شما کیستید؟ می‏گویند: ما فرشتگانی هستیم که در دنیا روزی که خداوند عزیز و جلیل را تهلیل می‏گفتی شاهد تو بودیم، این شهر با محتویاتش، ثواب تو خواهد بود و تو را بشارت نیز بدهیم به برتر از این، و آن ثوابِ خداوند عزیز و جلیل است، هنگامی که ببینی آنچه را که خداوند در خانه‌ی خودش ـ که دار السّلام است ـ برایت در جوارش فراهم کرده، عطایی الهی که هرگز قطع نخواهد گردید».

[اعلام ‏الدین، دیلمی، صفحه‌ی 367؛ إقبال ‏الأعمال، سید بن طاووس، صفحه‌ی 324؛ بلد الأمین، صفحه‌ی 245؛ المصباح کفعمی، صفحه‌ی 660؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 176 و جلد 94، صفحه‌ی 120]

عَنْ سَلْمَانَ الفَارِسِی (رَضِی اللهُ عَنْهُ) فِی تَجْهِیزِ النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) سَرِیةً إِلَی جِهَادِ قَوْمٍ إِلَی أَنْ قَالَ: «فَمَنْ مِنْکمْ یخْرُجُ إِلَیهِمْ قَبْلَ أَنْ ینْظَرَ فِی دِیارِنَا وَ حَرِیمِنَا لَعَلَّ اللهَ أَنْ یفْتَحَ عَلَی یدَیهِ وَ أَضْمَنُ لَهُ عَلَی اللهِ اثْنَا عَشَرَ قَصْراً فِی الجَنَّةِ؟» وَ سَاقَهُ إِلَی أَنْ قَالَ: فَقَالَ أَمِیرُ المؤمنین (علیه‌السلام): «فِدَاک أَبِی وَ أُمِّی یا رَسُولَ اللهِ صِفْ لِی هَذِهِ القُصُورَ» فَقَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «یا عَلِی بِنَاءُ هَذِهِ القُصُورِ لَبِنَةٌ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةٌ مِنْ فِضَّةٍ مِلَاطُهَا المِسْک الأَذْفَرُ وَ العَنْبَرُ حَصْبَاؤُهَا الدُّرُّ وَ الیاقُوتُ تُرَابُهَا الزَّعْفَرَانُ کثِیبُهَا الکافُورُ فِی صَحْنِ کلِّ قَصْرٍ مِنْ هَذِهِ القُصُورِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ نَهَرٌ مِنْ عَسَلٍ وَ نَهَرٌ مِنْ خَمْرٍ وَ نَهَرٌ مِنْ لَبَنٍ وَ نَهَرٌ مِنْ مَاءٍ مَحْفُوفٍ بِالأَشْجَارِ مِنَ المَرْجَانِ عَلَی حَافَتَی کلِّ نَهَرٍ مِنْ هَذِهِ الأَنْهَارِ خِیمٌ مِنْ دُرَّةٍ بَیضَاءَ لَا قَطْعَ فِیهِ وَ لَا فَصْلَ قَالَ لَهَا کونِی فَکانَتْ یرَی بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا وَ ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا فِی کلِّ خَیمَةٍ سَرِیرٌ مُفصَّصٌ بِالیاقُوتِ الأَحْمَرِ قَوَائِمُهَا مِنَ الزَّبَرْجَدِ الأَخْضَرِ عَلَی کلِّ سَرِیرٍ حَوْرَاءُ مِنَ الحُورِ العِینِ عَلَی کلِّ حُورٍ سَبْعُونَ حُلَّةً خَضْرَاءَ وَ سَبْعُونَ حُلَّةً صَفْرَاءَ یرَی مُخُّ سَاقَیهَا خَلْفَ عَظْمِهَا وَ جِلْدِهَا وَ حُلِیهَا وَ حُلَلِهَا کمَا تُرَی الخَمْرَةُ الصَّافِیةُ فِی الزُّجَاجَةِ البَیضَاءِ مُکلَّلَةً بِالجَوَاهِرِ لِکلِّ حُورٍ سَبْعُونَ ذُؤَابَةً کلُّ ذُؤَابَةٍ بِیدِ وَصِیفٍ وَ بِیدِ کلِّ وَصِیفٍ مِجْمَرٌ تُبَخِّرُ تِلْک الذُّؤَابَةَ یفُوحُ مِنْ ذَلِک المِجْمَرِ بُخَارٌ لَا یفُوحُ بِنَارٍ وَ لَکنْ بِقُدْرَةِ الجَبَّارِ»

جناب سلمان فارسی می‌گوید: رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): لشکری را برای جهاد آماده نمود [تا اینکه می‌گوید، حضرت فرمودند:] کدامیک از شما حاضر است به سوی اینان [دشمنان] بیرون رود [و بجنگد] قبل از این که [دشمنان] دیار و حریم ما را به تصرف در آورند؟ شاید خداوند بر دستش پیروزی [و گشایش] قرار دهد. برای چنین شخصی [که با این سپاه به جنگ دشمن برود] دوازده قصر در بهشت را ضمانت می‌کنم …» [تا اینکه می‌گوید:] امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت باد ای رسول خدا، آن قصرها را برای ما وصف بفرما. رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «ای علی، بنای این قصرها [چنان است که] آجری از طلا و آجـری از نقره و ملاطـش از مشک اعلی و عنبـر می‌باشد. سنگریزه‌هایش از درّ و یاقوت، خاکش از زعفران و تپه‌هایش از کافور است. در صحن هر قصری از این قصرها، چهار جویبار جاری است، جویباری از عسل و جویباری از شراب [پاکیزه] و جویباری از شیر و جویباری از آب. [این نهرها] پوشیده شده با درختانی از مرجان هستند. بر ساحل هر جویبار از این جویبارها، خیمه‌هایی از درّ سفید قرار دارد که [یکدست است و] بریدگی و دوختگی در آن نیست. [مؤمن بهشتی به محض اینکه اراده کند و] به آن‌‌ها بگوید: [حاضر و آماده] باش [بلافاصله نصب شده و حاضر و آماده] می‌باشد. [این خیمه‌ها چنان لطافتی دارد که] داخل آن از بیرون و بیرون آن از داخل دیده می‌شود. در هر خیمه تختی تزئیـن شده با یاقـوت سرخ قرار دارد که پایه‌هایش از زبرجد سبز است. بر [روی] هر تخت، حوریه‌ای از حور العین [آماده‌ی پذیرایی از مؤمن بهشتی] است. بر [تن] هر حوریه هفتاد حلّه‌ی سبز [رنگ] و هفتاد حلّه‌ی زرد [رنگ] است [که] مغز ساقشان از ورای استخوان و پوست و زیورآلات و حلّه‌هایش دیده می‌شود؛ همچنان که شراب صاف [و نوشیدنی زلال] در جام شفاف دیده می‌شود.
[این حور العین] تاج‌هایی از جواهر بر سر دارند. برای هر حوریه هفتاد گیسو است که هر یک به دست غلامی است و در دست [دیگر] هر غلام، سپندسوزی قرار دارد که آن گیسو را [با عطرهای بهشتی بخور می‌دهد و] خوشبو می‌کند. بخور آن سپندسوزها به خاطر آتش نیست بلکه به قدرت خدای جبّار است.

[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 175 به نقل از تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی]

قَالَ النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «وَ اللهِ یا عَلِی إِنَّ شِیعَتَک لَیؤْذَنُ لَـهُم فِی الدُّخُولِ عَلَیکمْ فِی کلِّ جُمُعَةٍ وَ إِنَّهُمْ لَینْظُرُونَ إِلَیکمْ مِنْ مَنَازِلِهِمْ یوْمَ الجُمُعَةِ کمَا ینْظُرُ أَهْلُ الدُّنْیا إِلَی النَّجْمِ فِی السَّمَاءِ وَ إِنَّکمْ لَفِی أَعْلَی عِلِّیینَ فِی غُرْفَةٍ لَیسَ فَوْقَهَا دَرَجَةُ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «ای علی، به خدا قسم به شیعیانت در هر جمعه اجازه‌ی وارد شدن بر شما (= ائمه‌ی طاهرین) داده می‌شود و آنان از منزل‌هایشان در روز جمعه به سوی شما می‌نگرند همچنان که اهل دنیا به ستاره [ها] در آسمان می‌نگرند و شما (= اهل بیت رسول اعظم) در اعلی علیین (= بالاترینِ بالاترین‌ها) در غرفه‌ای هستید که درجه‌ی هیچ‌یک از آفریدگان خداوند متعال بالاتر از آن نیست».

[تفسیر فرات‏ کوفی، صفحه‌ی 350؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 174]

قَالَ النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «طُوبَی شَجَرَةٌ فِی الجَنَّةِ غَرَسَهَا اللهُ بِیدِهِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ تُنْبِتُ الحُلِی وَ الحُلَلَ وَ الثِّمَارَ مُتَدَلِّیةً عَلَی أَفْوَاهِ أَهْلِ الجَنَّةِ وَ إِنَّ أَغْصَانَهَا لَتُرَی مِنْ وَرَاءِ سُورِ الجَنَّةِ فِی مَنْزِلِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام) لَمْ یحْرَمْهَا وَلِیهُ وَ لَنْ ینَالَهَا عَدُوُّهُ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «طوبی درختی است در بهشت که خداوند متعال آن را به دست خود کاشته و از روحش در آن دمیده است. زیورآلات و حلّه‌ها می‌رویاند. و میوه‌ها[ی آن از شدّت نزدیک بودن، گویا] بر دهان اهل بهشت آویخته است. شاخه‌هایش از پشت دیوار بهشت در منزل علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) دیده می‌شـود. دوسـت او [یعنی دوست امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)] از [میوه‌های] آن [درخت] محروم نیست و دشمن او [یعنی دشمن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)] بدان [میوه‌ها و زیورآلات درخت طوبی] نخواهد رسید».

[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 174 به نقل از: تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) «إِنَّ فِی الفِرْدَوْسِ لَعَیناً أَحْلَی مِنَ الشَّهْدِ وَ ألینَ مِنَ الزُّبْدِ وَ أَبْرَدَ مِنَ الثَّلْجِ وَ أَطْیبَ مِنَ المِسْک مِنْهَا طِینَةٌ خَلَقَنَا اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهَا وَ خَلَقَ مِنْهَا شِیعَتَنَا وَ هِی المِیثَاقُ الَّذِی أَخَذَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیهِ وَلَایةَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام)»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در فردوس [برین] چشمه‌ای است، شیرین‌تر از شهد [عسل] و نرم‌تر از خامـه [یا مَسکه] و سردتر از برف و پاکیزه‌تر [و خوش عطرتر] از مشک، که خدای عز و جل طینت ما و شیعیان ما را از آن آفریده است و آن همان پیمانی است که خداوند عز و جل، ولایت علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) را بر آن گرفته است».

[امالی، شیخ طوسی، صفحه‌ی 308؛ بشارة المصطفی، طبری آملی، صفحه‌ی 207؛ اعلام الدین، صفحه‌ی 144؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 173]

قَالَ أَمِیرُ المؤمنین (علیه‌السلام): «وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ یتَّقِ اللهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ یخَلِّدْهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ ینْزِلْهُ مَنْزِلَ الکرَامَةِ عِنْدَهُ فِی دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلَائِکتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ»

امیر المؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «آگاه باشید! آن کس که تقوا پیشه کند و از خدا بترسد، از فتنه‏ها نجات می‏یابد و با نور هدایت از تاریکی‏ها می‏گریزد، و به بهشت و آنچه که دوست دارد جاودانه دسترسی پیدا می‏کند. خدا او را در منزل کرامت خویش مسکن می‏دهد، خانه‏ای که مخصوص خداست، سقف آن عرش پروردگار، و روشنایی آن از جمال الهی، و زائرانش فرشتگان، و دوستان و همنشینانش پیامبران الهی می‏باشند».

[نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه‌ی 183؛ شرح ‏نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد 10، صفحه‌ی 115؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 163]

قَالَ أَمِیرُ المؤمنین (علیه‌السلام): «فَلَوْ رَمَیتَ بِبَصَرِ قَلْبِک نَحْوَ مَا یوصَفُ لَک مِنْهَا لَعَزَفَتْ نَفْسُک عَنْ بَدَائِعِ مَا أُخْرِجَ إِلَی الدُّنْیا مِنْ شَهَوَاتِهَا وَ لَذَّاتِهَا وَ زَخَارِفِ مَنَاظِرِهَا وَ لَذَهِلَتْ بِالفِکرِ فِی اصْطِفَاقِ أَشْجَارٍ غُیبَتْ عُرُوقُهَا فِی کثْبَانِ المِسْک عَلَی سَوَاحِلِ أَنْهَارِهَا وَ فِی تَعْلِیقِ کبَائِسِ اللُّؤْلُؤِ الرَّطْبِ فِی عَسَالِیجِهَا وَ أَفْنَانِهَا وَ طُلُوعُ تِلْک الثِّمَارِ مُخْتَلِفَةٌ فِی غُلُفِ أَکمَامِهَا تُجْنَی مِنْ غَیرِ تَکلُّفٍ فَتَأْتِی عَلَی مُنْیةِ مُجْتَنِیهَا وَ یطَافُ عَلَی نُزَّالِهَا فِی أَفْنِیةِ قُصُورِهَا بِالأَعْسَالِ المُصَفَّقَةِ وَ الخُمُورِ المُرَوَّقَةِ قَوْمٌ لَمْ تَزَلِ الکرَامَةُ تَتَمَادَی بِهِمْ حَتَّی حَلُّوا دَارَ القَرَارِ وَ أَمِنُوا نُقْلَةَ الأَسْفَارِ فَلَوْ شَغَلْتَ قَلْبَک أَیهَا المُسْتَمِعُ بِالوُصُولِ إِلَی مَا یَهْجُمُ عَلَیک مِنْ تِلْک المَنَاظِرِ المُونِقَةِ لَزَهِقَتْ نَفْسُک شَوْقاً إِلَیهَا وَ لَتَحَمَّلْتَ مِنْ مَجْلِسِی هَذَا إِلَی مُجَاوَرَةِ أَهْلِ القُبُورِ اسْتِعْجَالًا بِهَا جَعَلَنَا اللهُ وَ إِیاکمْ مِمَّنْ سَعَی بِقَلْبِهِ إِلَی مَنَازِلِ الأَبْرَارِ بِرَحْمَتِهِ»

امیر المؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده‏‌اند بنگری، از آنچه در دنیاست دل می‏کنی، هر چند شگفتی‏‌آور و زیبا باشد، و از خواهش‏‌های نفسانی و خوشی‌‏های زندگانی و منظره‏‌های آراسته و زیبای آن کناره می‏‌گیری، و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه‏‌هایشان همواره به هم می‏‌خورند، و ریشه‏‌های آن در توده‏‌های مشک پنهان، و در ساحل جویباران بهشت قرار گرفته آبیاری می‏‌گردند، و خوشه‏‌هایی از لؤلؤ آبدار به شاخه‏‌های کوچک و بزرگ درختان آویخته، و میوه‌‏های گوناگونی که از درون غلاف‌‏ها و پوشش‌‏ها سر بیرون کرده‌‏اند، سرگردان و حیرت زده می‌‏گردی؛ شاخه‏‌های پر میوه‌ی بهشت که بدون زحمتی خم شده، در دسترس قرار گیرند، تا چیننده‌ی آن هر گاه که خواهد بچیند، مهمانداران بهشت گرد ساکنان آن و پیرامون کاخ‏‌هایشان در گردشند و آنان را با عسل‌های پاکیزه و شراب‏‌های گوارا پذیرایی کنند.
آنها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره‏‌مندند تا آنگاه که در سرای ثابت خویش فرود آیند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظره‏‌های زیبایی که در بهشت به آن می‏رسی مشغول داری، روح تو با اشتیاق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد، و از این مجلسِ من، با شتاب به همسایگی اهل قبور خواهی شتافت. خداوند با لطف خود، من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسیدن به جایگاه نیکان تلاش می‏‌کنند».

[نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه‌ی 165؛ تنبیه الخواطر، جلد 1، صفحه‌ی 68؛ شرح ‏نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد 9، صفحه‌ی 278؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 162]

قَالَ أَمِیرُ المؤمنین (علیه‌السلام) فِی صِفَةِ الجَنَّةِ: «دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلَاتٌ وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ لَا ینْقَطِعُ نَعِیمُهَا وَ لَا یضْعَنُ مُقِیمُهَا وَ لَا یهْرَمُ خَالِدُهَا وَ لَا ییأَسُ سَاکنُهَا»

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) درباره‌ی وصف بهشت فرمودند: «[در بهشت،] درجاتی از یکدیگر برتر و جایگاه‌‏هایی گوناگون و متفاوت وجود دارد که نعمت‏‌هایش پایان ندارد، و اقامت گزیدگان در آن، هرگز کوچ نکنند، [منزل گرفته‌های] جاودانه‌اش، هرگز پیر و فرسوده نگردند، و ساکنانش گرفتار شداید و سختی‌ها نخواهند شد».

[نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه‌ی 85؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد 6، صفحه‌ی 348؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 162]

قَالَ الصادقُ (علیه‌السلام): «إِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهَراً حَافَتَاهُ حُورٌ نَابِتَاتٌ فَإِذَا مَرَّ المُؤْمِنُ بِإِحْدَاهُنَّ فَأَعْجَبَتْهُ اقْتَلَعَهَا فَأَنْبَتَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَکانَهَا»

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «در بهشت جویباری است که بر ساحل آن حوریه روییده است. هرگاه مؤمن بر یکی از این [حوریه]ها[ی روییده بر لبه‌ی آن جویبار] بگذرد و از او خوشش بیاید، او را [برای خودش] جدا می‌کند [و می‌چیند] پس [بلافاصله] خدای عز و جل بر جای آن [حوریه‌ی جدا شده]، دیگری [مانند او] می‌رویاند».

[کافی، محدث کلینی، جلد 8، صفحه‌ی 231؛ تفسیر قمی، جلد 2، صفحه‌ی 82؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 162]

قال أَبو جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی‏ لَـهُم وَ حُسْنُ مَآبٍ» : «فَبَلَغَنِی أَنَّ طُوبَی شَجَرَةٌ فِی الجَنَّةِ مَنَابِتُهُ فِی دَارِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام) وَ هِی لَهُ وَ لِشِیعَتِهِ وَ عَلَی تِلْک الشَّجَرَةِ أَسْفَاطٌ فِیهَا حُلَلٌ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ یکونُ لِلْعَبْدِ مِنْهَا ألْفُ ألْفِ سَفَطٍ فِی کلِّ سَفَطٍ مِائَةُ ألْفِ حُلَّةٍ لَیسَ مِنْهَا حُلَّةٌ إِلَّا مُخَالِفَةً لِلَوْنِ الأُخْرَی إِلَّا أَنَّ الوَانَهَا کلَّهَا خُضْرٌ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ فَهَذَا أَعْلَی تِلْک الشَّجَرَةِ وَ وَسَطُهَا ظُلَلُهُمْ یظَلُّ عَلَیهِمْ یسِیرُ الرَّاکبُ فِی ظِلِّ تِلْک الشَّجَرَةِ مِائَةَ عَامٍ قَبْلَ أَنْ یقْطَعَهَا وَ أَسْفَلُهَا ثَمَرَتُهَا مُتَدَلِّی [مُتَدَلِّیةٌ] عَلَی بُیوتِهِمْ یکونُ مِنْهَا القَضِیبُ مِثْلَ القَصَبَةِ فِیهِ مِائَةُ لَوْنٍ مِنَ الفَوَاکهِ مَا رَأَیتَ وَ لَمْ‌‌ تَرَ وَ مَا سَمِعْتَ وَ لَمْ تَسْمَعْ مُتَدَلِّی [مُتَدَلِّیةٌ] عَلَی بُیوتِهِمْ کلَّمَا قَطَعُوا مِنْهَا ینْبُتُ مَکانَهَا یقُولُ اللهُ تَعَالَی «لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ» وَ تُدْعَی تِلْک الشَّجَرَةُ طُوبَی وَ یخْرُجُ نَهَرٌ مِنْ أَصْلِ تِلْک الشَّجَرَةِ فَیسْقِی جَنَّةَ عَدْنٍ وَ هِی قَصْرٌ مِنْ لُؤْلُؤَةٍ وَاحِدَةٍ لَیسَ فِیهَا صَدْعٌ وَ لَا وَصْلٌ لَوِ اجْتَمَعَ أَهْلُ الإِسْلَامِ کلُّهَا عَلَی ذَلِک القَصْرِ لَـهُم فِیهِ سَعَةٌ لَهَا ألْفُ ألْفِ بَابٍ وَ کلُّ بَابٍ مِصْرَاعَانِ مِنْ زَبَرْجَدٍ وَ یاقُوتٍ اثْنَا عَشَرَ مِیلًا لَا یدْخُلُهَا إِلَّا نَبِی أَوْ صِدِّیقٌ أَوْ شَهِیدٌ أَوْ مُتَحَابٌّ فِی اللهِ أَوْ ضَعِیفٌ مِنَ المُؤْمِنِینَ تِلْک مَنَازِلُهُمْ وَ هِی جَنَّةُ عَدْنٍ»

امام باقر (علیه‌السلام) درباره‌ی آیه‌ی شریفه‌ی «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‏اند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامی دارند» می‌فرمایند: به من [از پدران بزرگوارم] چنین رسیده که طوبی، [نام] درختی در بهشت است که رویشگاه آن در خانه‌ی علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) است و آن [درخت و میوه‌هایش] برای او (= امیرالمؤمنین) و شیعیانش است. بر آن درخت صندوق‌هایی است که در آن زیورآلاتی از پرنیان نازک و حریر ستبر وجود دارد. برای یک بنده‌ی [بهشتی] هزار هزار (= یک میلیون) صندوق است که در هر صندوق صد هزار حلّه [ و لباس خاص بهشتی] قرار دارد که هر یک رنگش با دیگری متفاوت است و [البته] رنگ [زمینه‌ی] همگی، سبز از پرنیان نازک و حریر ستبر است. این [وصف، مربوط به] بالاترین [قسمتِ] آن درخت [طوبی] است.
و [اما وصف قسمتِ] میانی آن [درخت طوبی چنان است که] سایه می‌افکند [بدان وسعت] که اگر سواره‌ای در سایه‌اش صد سال بتازد، نمی‌تواند از آن [سایه] خارج گردد.
و [اما وصف قسمتِ] پایین آن [درخت طوبی چنان است که] میوه‌هایش بر خانه‌های آن [بهشتی]‌ها آویخته است. یک شاخه از آن که به مانند قصبه است صد رنگ از میوه‌هایی دارد که [همانند آن را] ندیده‌ای و [در تمام دنیا] نخواهی دید و [وصفش] نشنیده‌ای و [در تمام دنیا] نخواهی شنید. [این چنین درخت عالی مقداری] آویخته بر خانه‌های ایشان است. هر زمان که [بهشتیان، میوه‌ای] از آن را بچینند، [بلافاصله] در جایش [میوه‌ای همچون قبلی] می‌روید.
خدای متعال می‌فرماید: «[آن نعمت‌های بهشتی] نه بریده [و قطع شده] و نه ممنوع [و خارج از دسترس] است‏». آن درخت [که هر وقت میوه‌ای از آن چیده شود، میوه‌ی دیگری بر جایش می‌رویاند] «طوبی» خوانده می‌شود. جویباری از ریشه‌ی آن درخت خارج [شده و جاری] می‌گردد که بهشت عدن را آبیاری می‌کند. [و باز بهشت عدن] قصری است که از یک گوهر یکپارچه ساخته شده که هیچ بریدگی و دوختگی در آن نیست. اگر همه‌ی اهل اسلام بر آن قصر اجتماع کنند، گنجایش همه را دارد. هزار هزار (= یک میلیون) در دارد که هر دری دو لنگه [یکی] از زبرجد و [دیگری] از یاقوت دارد و [هر لنگه به طول] دوازده میل است. داخل آن [بهشت عدن] نمی‌شود مگر پیامبر یا صدیق یا شهید یا دوستی کننده [با مردم] به خاطر خدا یا مؤمنان ضعیف. این [وصف] جایگاه‌هایشان است و آن [بهشت پر فرّ و شکوه] بهشت عدن است».

[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 155 به نقل از تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی]

قَالَ أَمِیرُ المُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام): «لَمَّا نَزَلَتْ عَلَی رَسُولِ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) «طُوبی‏ لَـهُم وَ حُسْنُ مَآبٍ» قَامَ مِقْدَادُ بْنُ الأَسْوَدِ الکِنْدِی إِلَی النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) فَقَالَ: یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا طُوبَی؟ قَالَ: یا مِقْدَادُ شَجَرَةٌ فِی الجَنَّةِ لَوْ یسِیرُ الرَّاکبُ الجَوَادُ لَسَارَ فِی ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ قَبْلَ أَنْ یقْطَعَهَا وَرَقُهَا وَ قُشُورُهَا بُرُودٌ خُضْرٌ وَ زَهْرُهَا رِیاضٌ وَ أَفْنَانُهَا سُنْدُسٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ ثَمَرُهَا حُلَلٌ خُضْرٌ وَ طَعْمُهَا زَنْجَبِیلٌ وَ عَسَلٌ وَ بَطْحَاؤُهَا یاقُوتٌ أَحْمَرُ وَ زُمُرُّدٌ أَخْضَرُ وَ تُرَابُهَا مِسْک وَ عَنْبَرٌ وَ حَشِیشُهَا مَنِیعٌ وَ أَلَنْجُوجٌ یتَأَجَّجُ مِنْ غَیرِ وَقُودٍ یتَفَجَّرُ مِنْ أَصْلِهَا السَّلْسَبِیلُ وَ الرَّحِیقُ وَ المَعِینُ وَ ظِلُّهَا مَجْلِسٌ مِنْ مَجَالِسِ شِیعَةِ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام) یأْلَفُونَهُ وَ یتَحَدَّثُونَ بِجَمْعِهِمْ وَ بَینَا هُمْ فِی ظِلِّهَا یتَحَدَّثُونَ إِذْ جَاءَتْهُمُ المَلَائِکةُ یقُودُونَ نُجَبَاءَ جُبِلَتْ مِنَ الیاقُوتِ ثُمَّ نُفِخَ الرُّوحُ فِیهَا مَزْمُومَةً بِسَلَاسِلَ مِنْ ذَهَبٍ کأَنَّ وُجُوهَهَا المَصَابِیحُ نَضَارَةً وَ حُسْناً، وَبَرُهَا خَزٌّ أَحْمَرُ وَ مِرْعِزَّی أَبْیضُ مُخْتَلِطَانِ لَمْ ینْظُرِ النَّاظِرُونَ إِلَی مِثْلِهِ حُسْناً وَ بَهَاءً وَ ذُلُلٌ مِنْ غَیرِ مُهْلَةٍ، نُجَبَاءُ مِنْ غَیرِ رِیاضَةٍ، عَلَیهَا رِحَالٌ الوَاحُهَا مِنَ الدُّرِّ وَ الیاقُوتِ المُفَضَّضَةِ بِاللُّؤْلُؤِ وَ المَرْجَانِ، صَفَائِحُهَا مِنَ الذَّهَبِ الأَحْمَرِ مُلَبَّسَةً بِالعَبْقَرِی وَ الأُرْجُوَانِ فَأَنَاخُوا تِلْک النَّجَائِبَ إِلَیهِمْ. ثُمَّ قَالُوا لَهُمْ: رَبُّکمْ یقْرِئُکمُ السَّلَامَ وَ یرَاکمْ وَ ینْظُرُ إِلَیکمْ وَ یحِبُّکمْ وَ تُحِبُّونَهُ وَ یزِیدُکمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ سَعَتِهِ فَإِنَّهُ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَ فَضْلٍ عَظِیمٍ قَالَ فَیحْمَلُ کلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ عَلَی رَاحِلَتِهِ فَینْطَلِقُونَ صَفّاً وَاحِداً مُعْتَدِلًا وَ لَا یمُرُّونَ بِشَجَرَةٍ مِنْ أَشْجَارِ الجَنَّةِ إِلَّا أَتْحَفَتْهُمْ بِثِمَارِهَا وَ رَحَلَتْ لَـهُم عَنْ طَرِیقِهِمْ کرَاهِیةَ أَنْ یثْلَمَ طَرِیقَتُهُمْ وَ أَنْ یفَرَّقَ بَینَ الرَّجُلِ وَ رَفِیقِهِ فَلَمَّا دُفِعُوا إِلَی الجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ قَالُوا: رَبَّنَا أَنْتَ السَّلَامُ وَ لَک یحِقُّ الجَلَالُ وَ الإِکرَامُ. فَیقُولُ اللهُ تَعَالَی: مَرْحَباً بِعِبَادِی الَّذِینَ حَفِظُوا وَصِیتِی فِی أَهْلِ بَیتِ نَبِیی وَ رَعَوْا حَقِّی وَ خَافُونِی بِالغَیبِ وَ کانُوا مِنِّی عَلَی کلِّ حَالٍ مُشْفِقِینَ. قَالُوا: أَمَا وَ عِزَّتِک وَ جَلَالِک مَا قَدَرْنَاک حَقَّ قَدْرِک وَ مَا أَدَّینَا إِلَیک کلَّ حَقِّک فَأْذَنْ لَنَا فِی السُّجُودِ. قَالَ: لَـهُم رَبُّهُمْ إِنِّی وَضَعْتُ عَنْکمْ مَئُونَةَ العِبَادَةِ وَ أَرَحْتُ عَلَیکمْ أَبْدَانَکمْ وَ طَالَ مَا أَنْصَبْتُمْ لِی الأَبْدَانَ وَ عَنِتُّمُ الوُجُوهَ فَالآنَ أَفْضَیتُمْ إِلَی رُوحِی وَ رَحْمَتِی فَاسْأَلُونِی مَا شِئْتُمْ وَ تَمَنَّوْا عَلَی أُعْطِکمْ أَمَانِیکمْ فَإِنِّی لَنْ أَجْزِیکمُ الیوْمَ بِأَعْمَالِکمْ وَ لَکنْ بِرَحْمَتِی وَ کرَامَتِی وَ طَوْلِی وَ ارْتِفَاعِ مَکانِی وَ عِظَمِ شَأْنِی وَ لِحُبِّکمْ أَهْلَ بَیتِ نَبِیی فَلَا یزَالُ یرْفَعُ أَقْدَارَ مُحِبِّی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام) فِی العَطَایا وَ المَوَاهِبِ حَتَّی إِنَّ المُقَصِّرَ مِنْ شِیعَتِهِ لَیتَمَنَّی فِی أُمْنِیتِهِ مِثْلَ جَمِیعِ الدُّنْیا مُنْذُ یوْمَ خَلَقَهَا اللهُ إِلَی یوْمَ أَفْنَاهَا! فَیقُولُ لَـهُم رَبُّهُمْ لَقَدْ قَصَّرْتُمْ فِی أَمَانِیکمْ وَ رَضِیتُمْ بِدُونِ مَا یحِقُّ لَکمْ فَانْظُرُوا إِلَی مَوَاهِبِ رَبِّکمْ فَإِذَا بِقُبَابٍ وَ قُصُورٍ فِی أَعْلَی عِلِّیینَ مِنَ الیاقُوتِ الأَحْمَرِ وَ الأَخْضَرِ وَ الأَصْفَرِ وَ الأَبْیضِ فَلَوْ لَا أَنَّهَا مُسَخَّرَةٌ إِذاً لَلُمِعَتِ الأَبْصَارُ مِنْهَا فَمَا کانَ مِنْ تِلْک القُصُورِ مِنَ الیاقُوتِ الأَحْمَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالعَبْقَرِی الأَحْمَرِ یزْهَرُ نُورُهَا وَ مَا کانَ مِنْهَا مِنَ الیاقُوتِ الأَخْضَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالسُّنْدُسِ الأَخْضَرِ وَ مَا کانَ مِنْهَا مِنَ الیاقُوتِ الأَبْیضِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالحَرِیرِ الأَبْیضِ وَ مَا کانَ مِنْهَا مِنَ الیاقُوتِ الأَصْفَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالرِّیاشِ الأَصْفَرِ مَثْبُوتَةً بِالزُّمُرُّدِ الأَخْضَرِ وَ الفِضَّةِ البَیضَاءِ وَ الذَّهَبِ الأَحْمَرِ قَوَاعِدُهَا وَ أَرْکانُهَا مِنَ الجَوْهَرِ یثُورُ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ أَعْرَاصِهَا نُورٌ مِثْلُ شُعَاعِ الشَّمْسِ عِنْدَهُ مِثْلُ الکوَاکبِ الدُّرِّی فِی النَّهَارِ المُضِی‏ءِ وَ إِذَا عَلَی بَابِ کلِّ قَصْرٍ مِنْ تِلْک القُصُورِ جَنَّتَانِ مُدْهامَّتانِ فِیهِما عَینانِ نَضَّاخَتانِ وَ فِیهِما مِنْ کلِّ فاکهَةٍ زَوْجانِ.
فَلَمَّا أَنْ أَرَادُوا أَنْ ینْصَرِفُوا إِلَی مَنَازِلِهِمْ رَکبُوا عَلَی بَرَاذِینَ مِنْ نُورٍ بِأَیدِی وِلْدَانٍ مُخَلَّدِینَ بِیدِ کلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ حَکمَةُ بِرْذَوْنٍ مِنْ تِلْک البَرَاذِینِ لُجُمُهَا وَ أَعِنَّتُهَا مِنَ الفِضَّةِ البَیضَاءِ وَ أَثْفَارُهَا مِنَ الجَوْهَرِ فَلَمَّا دَخَلُوا مَنَازِلَهُمْ وَجَدُوا المَلَائِکةَ یهَنِّئُونَهُمْ بِکرَامَةِ رَبِّهِمْ حَتَّی إِذَا اسْتَقَرُّوا قَرَارَهُمْ قِیلَ لَهُمْ: فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکمْ حَقًّا؟ قالُوا: نَعَمْ رَبَّنَا رَضِینَا فَارْضَ عَنَّا. قَالَ بِرِضَای عَنْکمْ وَ بِحُبِّکمْ أَهْلَ بَیتِ نَبِیی أَحْلَلْتُمْ دَارِی وَ صَافَحَتْکمُ المَلَائِکةُ فَهَنِیئاً هَنِیئاً غَیرَ مَحْذُورٍ وَ لَیسَ فِیهِ تَنْغِیصٌ فَعِنْدَهَا قالُوا «الحَمْدُ للهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکورٌ»

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: وقتی این آیه بر پیامبر‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) نازل شد: «طوبی و بهترین سرانجام‌ها نصیبشان است»، مقداد بن اسود به سوی رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): رفت و عرض کرد: ای رسول خدا «طوبی» چیست؟
حضرت فرمودند: درختی است در بهشت که اگر سوارکار [ماهری] با اسب اصیلی صد سال در سایه‌اش بتازد نمی‌تواند از آن خارج شود. برگ‌ها و پوست‌هایش از بُرد سبز رنگ و گل‌هایش درشت و شاخه‌هایش از پرنیان نازک و حریر ستبر و میوه‌اش زیورآلات سبز رنگ و طعمش زنجفیل و عسل و دشت‌های گسترده‌اش از یاقوت سرخ و زمرد سبز؛ و خاکش مشک و عنبر و عودی که بدون افروخته شدن [به وسیله‌ی آتش یا زغال] افروخته است [و رایحه‌ی دلنشین از خود می‌پراکند] از بیخ آن، سلسبیل و رحیق و مَعین، سرچشمه می‌گیرد. سایه‌اش محل برگزاری جلسات شیعیان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است که با آن الفت می‌گیرند و با یکدیگر به گفتگو می‌نشینند.
در این حال که با یکدیگر سخن می‌گویند، ملائکه، شتران اصیلی را که از یاقوت هستند، عقب، عقب می‌آورند و در آن‌‌‌ها روح می‌دمند [تا جاندار شوند]. [این شتران یاقوتی] بسته شده به زنجیرهایی از طلا، از شدت درخشش و زیبایی، گویا چراغ‌هایی هستند. کرک آن‌‌ها ترکیبی از خز سرخ و مِرعَزی سفید است. هیچ بیننده‌ای به مانند چنان زیبایی و نورانیتی ننگریسته است. بدون رنج و زجری، رام هستند و بدون آموزش دادن نجیب می‌باشند. زینی بر آنهاست که لوحه‌هایش از درّ و یاقوت آراسته شده با لؤلؤ و مرجان است. اطرافش از طلای سرخ، پوشانده شده با فرش[های گران‌قیمت است]. این مرکب‌های نجیب را [برای سوار شدن آن بهشتیان] می‌خوابانند. سپس می‌گویند: پروردگار [عالمیان] شما را سلام می‌رساند و [هم اکنون با نظر رحمت] به شما می‌نگرد و دوستتان دارد و دوستش دارید و از فضل و گشایشش بر [نعمت] شما می‌افزاید که او دارای رحمت واسعه و فضل عظیم است.
سپس هر یک از آن بهشتیان بر مرکبش سوار می‌شود و در یک صف با اعتدال به حرکت در می‌آیند. بر هیچ درختی از درختان بهشتی نمی‌گذرند مگر این که میوه‌هایش را پیشکش آنان می‌کند و [ سپس] از راهشان کنار می‌رود تا مانعی در حرکتشان ایجاد نکرده و بین یکی از آن [بهشتی]ها و دوستانش فاصله نیانداخته باشد. وقتی به [درگاه] خدای جبار (جل جلاله) می‌رسند، می‌گویند: پروردگارا تو سلام هستی و جلال و اکرام، تو را می‌زیبد [و شایسته است].
خدای تعالی می‌فرماید: مرحبا [و آفرین] بر بندگانم که وصیتم درباره‌ی اهل بیت پیامبرم را حفظ کردند و حقم را رعایت نمودند و از من نادیده ترسیدند و همواره از من ترسان بودند.
[بهشتیان] می‌گویند: [خدایا] به عزت و جلالت قسم که ما چنان که شایسته‌ی [بزرگی و عظمت] تو بود، قدر تو را ندانستیم و تمام حقّت را ادا نکردیم. به ما اجازه‌ی سجده [در مقابل جلال و عظمتت] عنایت فرما.
خداوند می‌فرماید: [امروز در بهشت] سختی عبادت را از شما بـرداشتم، و بدن‌هایتان را راحت کردم و چقدر طول کشید که [این] بدن‌ها را برای من به عبادت وا داشتید و صورت‌
ها[یتان] را به زحمت انداختید. اکنون کوچ کنید به رَوح و رحمت من پس از من بخواهید آنچه می‌خواهید و آرزو کنید تا آرزوهایتان را بدهم. امروز شما را [به مقدار] عمل‌هایتان پاداش نمی‌دهم [که اگر چنین باشد، عمل‌هایتان در خور اینهمه نعمت نبود] بلکه به رحمت و کرامت و فضل و بلندی مکان و بزرگی‌‌‌ شأن خودم و به خاطر محبتی که به اهل بیت رسولم داشتید [چنین نعمت‌هایی عطایتان کردم]. پس همواره منزلت دوستان علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) در عطایا و بخشش‌ها را بالا می‌برد تا این که کمترین شیعه‌اش مثل تمام دنیا از روزی که خدا آن را آفریده تا روزی که از بین رفته را آرزو می‌کند. پروردگار متعال می‌فرماید: آرزوی اندک نمودید! و به کمتر از حقّتان راضی شدید پس [اینک] به بخشش‌های پروردگارتان بنگرید. [چون می‌نگرند] بناهای مرتفع و قصرهایی در اعلی علیین از یاقوت سرخ و سبز و زرد و سفید [می‌بینند]. اگر نبود که نورشان کنترل شده است، [از شدت درخشندگی] چشم بینندگان را بی‌فروغ می‌نمود. آنچه از آن قصرها که از یاقوت سرخ است با عبقری سرخ (= نوعی فرش عالی‌باف و گران‌قیمت) فرش شده است و نورش می‌درخشد. و آن [قصرهایی] که از یاقوت سبز است با دیباج نازک سبز، فرش شده است. و آن [قصرهایی] که از یاقوت سفید است با حریر سفید، فرش شده است. و آن [قصرهایی] که از یاقـوت زرد است با لباس‌های فاخر زرد که گسترده شده به زمرد سبز و نقره‌ی سفید و طلای سرخ است و پایه‌هایش از گوهر است. از در و صحن آن [قصرها] نوری می‌تابد که شعاع خورشید در مقابلش مانند درخشش ستارگان در روز روشن است. بر درِ هر قصری از آن قصرها دو باغ وجود دارد که هر دو خرّم و سرسبزند. در آن [باغ]ها دو چشمه‌ی جوشنده است. در آن [باغ]ها میوه‏های فراوان و درخت خرما و انار وجود دارد.
وقتی می‌خواهند به منزلشان بازگردند، بر اسب‌هایی از نور سوار می‌شوند که [لگامشان] به دست [یکی از] پسران جاودانه است. به دست هر یک از آن [پسر]ها لگام یک اسب است که از نقره‌ی سفید می‌باشد و وسیله‌ای که اسب را به واسطه‌ی آن به حرکت در می‌آورند از جواهر است.
وقتی داخل منزل‌هایشان [در بهشت] می‌شوند، ملائکه به آنان با کرامت، خوش آمد می‌گویند تا در جای خود قرار گیرند. [آنگاه به آن بهشتیان] گفته می‌شود: «آیا آنچه را پروردگارتان وعده کرده بود راست و درست یافتید؟ می‏گویند: آری» [سپس دست به دعا بر می‌دارند و ادامه می‌دهند:] خدایا ما از تو راضی هستیم، تو نیز از ما راضـی باش. [در این حال از جانـب خدای متعـال ندا می‌رسد و] می‌فرماید: به خاطر رضایتم از شما و [همچنین به خاطر] محبتی که به اهل بیت پیامبرم داشتید، شما را در خانه[ی بهشت]ام نشاندم و ملائکه با شما دست دادند. گوارا باد و گوارا باد بدون هیچگونه ممنوعیتی [در استفاده از انواع نعمت‌ها] و اذیت و مکروهـی در آن نیست. در این هنگـام، [بهشتیان] می‌گویند: «سپاس خدایی را که اندوه را از ما بزدود، به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حق‏شناس است‏».

[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 154 به نقل از: تفسیر فرات بن إبراهیم؛ سعد السعود به نقل از: تفسیر عباس بن مروان]

قَالَ عَلِی بْنِ الحُسَین‏ (علیه‌السلام): «تَسْنِیمٌ أَشْرَفُ شَرَابٍ فِی الجَنَّةِ یشْرَبُهُ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ صِرْفاً وَ یمْزَجُ لِأَصْحَابِ الیمِینِ وَ سَائِرِ أَهْلِ الجَنَّةِ»

امام سجاد (علیه‌السلام) فرمودند: «تسنیم با شرافت‌ترین نوشیدنی بهشت است که محمد و آل محمد (علیهم‌السلام) خالص آن را می‌نوشند ولی برای اصحاب یمین و سایر بهشتیان [با چشمه‌های دیگر بهشتی] مخلوط می‌شود».

[تأویل الآیات الظاهرة، استرآبادی، جلد 2، صفحه‌ی 779؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 150]

قَالَ النَّبِی‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) فی قَوْلِهِ تَعَالَی «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ»: «هُوَ أَشْرَفُ شَرَابٍ فِی الجَنَّةِ یشْرَبُهُ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ وَ هُمُ المُقَرَّبُونَ السَّابِقُونَ؛ رَسُولُ اللهِ وَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ الأَئِمَّةُ وَ فَاطِمَةُ وَ خَدِیجَةُ (صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیهِمْ) وَ ذُرِّیتُهُمُ الَّذِینَ اتَّبَعَتْهُمْ بِإِیمَانٍ لِیتَسَنَّمَ عَلَیهِمْ مِنْ أَعَالِی دُورِهِمْ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): در مورد آیه‌ی شریفه «مزاج آن [چشمه] از تسنیم است»، فرمودند: آن [تسنیم] با شرافت‌ترین نوشیدنی بهشت است. محمد و خاندان محمد (علیهم‌السلام) از آن می‌نوشند و ایشان مقربان [درگاه الهی] و سبقت گیرندگان [به سوی خیرات در دنیا و درجات عالیه‌ی بهشت در آخرت] هستند. [اینان عبارتند از:] رسول خدا و علی بن ابی طالب و امامان [معصوم] و فاطمه و خدیجه (درود خدا بر ایشان باد) و فرزندانشان که در ایمان [و عمل صالح] از آنان پیروی کردند. این [نوشیدنی تسنیم] از فراز خانه‌شان بر ایشان فرو می‌ریزد».

[تأویل الآیات الظاهرة، استرآبادی، جلد 2، صفحه‌ی 777؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 150؛ تفسیر قمی، جلد 2، صفحه‌ی 411]

سُئل رَسُولَ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) عَنْ تَفْسِیرِ قَوْلِهِ تَعَالَی «وَ مَساکنَ طَیبَةً» فَقَالَ: «قَصْرٌ مِنْ لُؤْلُؤٍ فِی الجَنَّةِ فِی ذَلِک القَصْرِ سَبْعُونَ دَاراً مِنْ یاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ فِی کلِّ دَارٍ سَبْعُونَ بَیتاً مِنْ زُمُرُّدَةٍ حَمْرَاءَ فِی کلِّ بَیتٍ سَبْعُونَ سَرِیراً عَلَی کلِّ سَرِیرٍ سَبْعُونَ فِرَاشاً مِنْ کلِّ لَوْنٍ عَلَی کلِّ فِرَاشٍ امْرَأَةٌ مِنَ الحُورِ العِینِ فِی کلِّ بَیتٍ سَبْعُونَ مَائِدَةً عَلَی کلِّ مَائِدَةٍ سَبْعُونَ لَوْناً مِنَ الطَّعَامِ فِی کلِّ بَیتٍ سَبْعُونَ وَصِیفاً وَ وَصِیفَةً وَ قَالَ فَیعْطِی اللهُ المُؤْمِنَ مِنَ القُوَّةِ فِی غَدَاةٍ وَاحِدَةٍ أَنْ یأْتِی عَلَی ذَلِک کُلِّهِ».

از رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): درباره‌ی تفسیر این آیـه‌ی شریفه کـه می‌فرماید: «سراها و منزلگاه‌های خوش و پاکیزه [برای بهشتیان است]» پرسیده شد.
حضرت فرمودند: «قصری در بهشت وجود دارد که در آن، هفتاد خانه از یاقوت سرخ است؛ در هر خانه، هفتاد اتاق از زمرد سرخ؛ در هر اتاق، هفتاد تخت و بر هر تخت، هفتاد بستر از هر رنگی و بر هر بستر، زنی از حور العین و در هر خانه، هفتاد سفره و بر هر سفره، هفتاد رنگ غذا و در هر اتاق هفتاد غلام و کنیز وجود دارد.
سپس فرمودند: خدای متعال چنان قوتی به مؤمن می‌دهد که می‌تواند در هر روز از تمام اینها بهره‌برداری [و کامجویی] نماید».

[تأویل الآیات الظاهرة، استرآبادی، جلد 2، صفحه‌ی 665؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحه‌ی 150]

این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است