حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

تغییر مصلحت

سؤال: آیا می‌توانم برای تغییر مصلحت خودم التماس دعا بدهم؟

جواب: برای پاسخ به این سؤال، اول باید واژه‌ی «مصلحت» یا «صلاح» را به درستی معنی کنیم. مصلحت یعنی همخوانی با قوانین نظام هستی، مصلحت یعنی تناسب بین ظرف و مظروف، مصلحت یعنی آمادگی از همه لحاظ برای دریافت آنچه می‌خواهید. مصلحت یعنی فراهم شدن عوامل و شرایط لازم برای رسیدن به خواسته. مصلحت یعنی ایجاد علت مناسب برای رسیدن به معلول متناسب.
عدم مصلحت یا فراهم نبودن مقدمات پذیرفتن استجابت، به چهار دسته تقسیم می‌شود.

دسته‌ی اول: محالات
بعضی خواسته‌های انسان، به مصلحت او نیست یعنی قانون آفرینش به نحوی تنظیم نشده است که او بتواند به خواسته و هوای نفسش برسد. اینگونه التماس دعاها، چون هیچگاه به مصلحت نخواهند شد، هیچگاه مستجاب نخواهند شد.
مثلاً کسی که می‌خواهد مانند پرنده‌ها بال داشته باشد و پرواز کند، هر مقدار التماس دعا بدهد، استجابت دریافت نخواهد کرد؛ چون به مصلحت نیست یعنی شرایطش فراهم نیست و هرگز فراهم نخواهد شد.
التماس دعا دادن برای به دست آوردن مصلحت در این گروه از خواسته‌ها، کار بیهوده‌ای است. پس اگر خواسته‌یتان از محالات است، التماس دعا ندهید چون هرگز مستجاب نخواهد شد.

دسته‌ی دوم: زمان‌برها
بعضی خواسته‌های انسان، به مصلحت او نیست یعنی قانون آفرینش به نحوی تنظیم شده است که او در این زمان و با این شرایط، بهتر است به خواسته و هوای نفسش نرسد؛ ولی به مرور زمان، شرایطش تغییر خواهد کرد و رسیدن به آن خواسته‌ها، به مصلحتش خواهد شد. بهتر است دریافت استجابت برای اینگونه التماس دعاها، تا زمان فراهم شدن شرایط مناسب، به تعویق افتد که اگر چنین نشود، موجب زحمت زیاد و دردسر فراوان خواهد بود.
مثلاً مصلحت نیست کودک دو ماهه، قورمه سبزی بخورد و بهتر است اگر چنین خواسته‌ای داشت، مستجاب نشود که اگر مستجاب شود و به او قورمه سبزی بدهند، دچار زحمت و دردسر خواهد شد. ولی همین کودک به مرور زمان که از دو ماهگی به دو سالگی رسید، تا حدودی به مصلحتش می‌شود یعنی می‌تواند چند لقمه قورمه سبزی بخورد؛ و وقتی از دو سالگی به بیست سالگی رسید، خوردن یک وعده‌ی کامل قورمه سبزی، کاملاً به مصلحتش خواهد بود؛ یعنی از خوردنش لذت تمام و بهره‌ی وافر خواهد برد.
التماس دعا دادن برای به دست آوردن مصلحت در این گروه از خواسته‌ها، کار بیهوده‌ای است؛ زیرا رسیدن به مصلحت در آن، به مرور زمان حاصل می‌شود و اگر زودتر از موعدش داده شود، مایه‌ی زحمت و گرفتاری است.

دسته‌ی سوم: نیازمند پاکسازی
بعضی خواسته‌های انسان، به مصلحت او نیست یعنی بر طبق قانون آفرینش، نمی‌تواند استجابت دعایش را دریافت نماید؛ زیرا با انجام برخی گناهان، گنجایش لازم برای دریافت استجابت را از دست داده است.
برای نمونه، در قرآن کریم آمده است که هر گاه پیامبر ختمی‌مرتبت که سرور پیامبران الهی هستند، درباره‌ی کسانی که شایستگی دریافت استجابت ندارند دعا کنند، دعایشان مستجاب نخواهد شد. خدای تعالی می‌فرماید: «اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَ اللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ» [سوره‌ی توبه، آیه‌ی 80]
ترجمه: چه براى آنان دعای آمرزش کنی و چه برایشان دعای آمرزش نکنی [یکسان است‏، حتى] اگر هفتاد بار برایشان دعای آمرزش کنى، هرگز خدا [دعای تو در حق آنان را مستجاب نخواهد کرد و] آنان را نخواهد آمرزید؛ چرا که آنان به خدا و فرستاده‏‌اش کفر ورزیدند و خدا، گروه فاسقان را هدایت نمى‏‌کند.
دلیل مستجاب نشدن دعای پیامبر در حق گروهی از مردم، این است که آنان به خدا و فرستاده‏‌اش کفر ورزیدند و به همین دلیل، لیاقت دریافت استجابت دعای پیامبر را از دست دادند.
به عبارت ساده، گاهی انسان با انجام برخی گناهان، لیاقت دریافت استجابت را از دست می‌دهد که در این شرایط، حتی اگر بزرگترین پیامبر خدا هم برایش دعا کند، خدای جهان به صراحت اعلام می‌کند چنین دعایی را مستجاب نخواهد کرد.
التماس دعا دادن برای به دست آوردن مصلحت در این گروه از خواسته‌ها، کار بیهوده‌ای است زیرا راه افزایش گنجایش، استغفار و شکرگزاری است و نمی‌توان برای افزایش گنجایشی که با انجام گناهان کاهش یافته، التماس دعا داد.

دسته‌ی چهارم: نیازمند تغییر شرایط
بعضی خواسته‌های انسان، به مصلحت او نیست یعنی بر طبق قانون آفرینش، چون شرایطش را ندارد، نمی‌تواند دریافتش کند ولی اگر شرایطش عوض شود، رسیدن به آن خواسته‌ها، به مصلحتش خواهد شد. این نحوه از مصلحت با التماس دعا تغییر می‌کند و وقتی شرایط تغییر می‌کند، مصلحت ایجاد می‌شود و استجابت را دریافت می‌کند؛ اما نکته‌ی ظریفه این است که با همان التماس دعای اول برای رسیدن به حاجت، این نوع از مصلحت ایجاد می‌شود و در حقیقت، التماس دعا دادن، برای فراهم شدن این نوع از مصلحت است. یعنی شرایط به نحوی تغییر کند که نتیجه‌ی متفاوت از قبل، به دست آید. یعنی علت به نحوی بچرخد که معلول دیگری رقم بخورد. یعنی اگر شرایط گذشته، عامل بیماری بوده است، شرایطی پیش آید که موجب سلامتی باشد. اگر عوامل قبلی، بیکاری را در پی داشته است، عواملی در کار آید که شغل مناسب را پدید آورد و همینطور سایر حوائج.
التماس دعا دادن برای به دست آوردن مصلحت در این گروه از خواسته‌ها، کار بیهوده‌ای است زیرا همچنان که توضیح دادیم، التماس دعا دادن برای رسیدن به خواسته، به معنی این است که علت تغییر کند تا معلول تغییر کند. پس اگر خواسته‌ای دارید و به آن نمی‌رسید، فقط کافی است التماس دعا بدهید که به خواسته‌یتان برسید ولی در حقیقت،‌ التماس دعا دادن برای رسیدن به حاجت، به این معنی است که شرایط و عوامل کنونی تغییر کند و شما بر اثر شرایط و عوامل جدید، نتیجه‌ی دلخواهتان را دریافت نمایید.
به عبارت ساده،‌ اگر چیزی می‌خواهید ولی به آن نرسیده‌اید، به این علت است که شرایط و عوامل به گونه‌ای تنظیم شده که نمی‌توانید به آن خواسته برسید یا به عبارت دیگر، رسیدن به آن خواسته، به مصلحت نیست. ولی وقتی التماس دعا می‌دهید، در پشت پرده‌ی جهان، شرایط و عوامل به نحوی تغییر می‌کند که رسیدن به خواسته، به صلاحتان می‌شود و آنگاه، به راحتی به خواسته‌یتان می‌رسید.
خلاصه‌ی مطلب به زبان ساده این است: التماس دعا دادن برای رسیدن به خواسته، دقیقاً به معنی تغییر مصلحت است. پس کافی است التماس دعا بدهید، «مصلحت» خودش ایجاد می‌شود و شما به خواسته‌یتان می‌رسید.
به عنوان مثال، احمد بیمار است و برای مداوا، به نزد دکتر منصوری می‌رود ولی نتیجه‌ای نگرفته است. تا زمانی که بیمارِ دکتر منصوری است، با توجه به سطح دانش و تخصص دکتر منصوری، مصلحت نیست که احمد به سلامتی برسد؛ یعنی شرایط به نحوی نیست که احمد را سالم کند. او نیاز به پزشک دیگری دارد که سطح دانش و تخصص دیگری داشته باشد و داروهای مناسب را تجویز کند تا احمد، سلامتی‌اش را به دست آورد.
احمد برای رسیدن به سلامتی، التماس دعا می‌دهد. سپس پزشک دیگری به او معرفی می‌شود و آن پزشک، داروی مناسب را تجویز می‌کند. تغییر در پزشک و دارو، موجب تغییر در مصلحت یعنی شرایط و عوامل شد و اکنون می‌تواند سلامتی را تجربه کند.
مثال دیگر، مجید در کلان‌شهر تهران زندگی می‌کند. خواسته‌ی او این است که در باغ بزرگ و سرسبزی با آب سالم و هوای پاک زندگی کند. با توجه به آلودگی آب و هوای تهران و گرانی زمین و وسع مالی مجید، مصلحت نیست به این خواسته برسد؛ یعنی شرایط به نحوی نیست که مجید به خواسته‌اش برسد.
مجید برای به دست آوردن چنین باغی التماس دعا می‌دهد. سپس به یکی از روستاهای شمال کشور منتقل می‌گردد. با تغییری که در شرایطش ایجاد شد، رسیدن به خواسته‌اش به مصلحت شد. او اکنون توان مالی‌اش می‌رسد که چنان باغ بزرگ و سرسبزی با آب سالم و هوای پاک داشته باشد.
مثال دیگر، زهرا خواسته‌اش این است که رتبه‌ی برتر کنکور شود ولی اگر همچنان با این آموزشگاه و این معلمان ادامه‌ی تحصیل بدهد، به مصلحتش نخواهد بود، یعنی شرایطش به گونه‌ای فراهم نخواهد شد که به خواسته‌اش برسد.
زهرا برای رسیدن به رتبه‌ی برتر کنکور، التماس دعا می‌دهد، سپس به آموزشگاه و معلمان دیگری هدایت می‌شود که می‌توانند او را به نحوی آموزش دهند که به راحتی رتبه‌ی برتر کنکور شود.
در مثال‌های فوق، رسیدن به خواسته، با همان شرایط و عوامل، امکان نداشت یا به سختی و دردسر فراوان انجام می‌گرفت؛ ولی بعد از ثبت التماس دعا، شرایط و عوامل به گونه‌ای تغییر کرد که رسیدن به خواسته، ممکن و آسان گردید. به عبارت دیگر، رسیدن به خواسته، به مصلحت شد.

نتیجه‌ی نهایی: ثبت التماس دعا برای تغییر مصلحت (به هر کدام از معانی چهارگانه‌ی بالا)، کار بیهوده‌ای است.

تغییر سرنوشت

سؤال: آیا می‌توان با التماس دعا، سرنوشت را تغییر داد؟

جواب: اگر منظور از سرنوشت، تقدیراتی باشد که برای انسان از ملکوت عالَم نوشته می‌شود، بر طبق روایات معتبر، می‌توان آن را با «التماس دعا» تغییر داد. برخی از روایاتی که به تأثیر دعا در تغییر سرنوشت اشاره دارد، چنین است:

روایت اول: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ الْحَذَرَ لَا یُنْجِی مِنَ الْقَدَرِ وَ لَکِنْ یُنْجِی مِنَ الْقَدَرِ، الدُّعَاءُ؛ فَتَقَدَّمُوا فِی الدُّعَاءِ قَبْلَ أَنْ یَنْزِلَ بِکُمُ الْبَلَاءُ. إِنَّ اللَّهَ یَدْفَعُ بِالدُّعَاءِ مَا نَزَلَ مِنَ الْبَلَاءِ وَ مَا لَمْ یَنْزِلْ» [دعوات راوندی، صفحه‌ی 284]
ترجمه: مراعات نکات ایمنی، از قَدَر نجات نمی‌دهد؛ ولی آن چیزی که از قَدَر نجات می‌دهد، دعاست. پس دعا کنید قبل از این که بلا بر شما فرود آید که خداوند، با دعا، بلاهایی که فرود آمده و [هنوز] فرود نیامده را برطرف می‌سازد. (از این روایت، معلوم می‌شود با دعا، می‌توان از فرود آمدن بلاهایی که هنوز فرود نیامده، جلوگیری کرد)

روایت دوم: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): «اِدْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْکُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبَلَاءِ» [عیون الحکم و المواعظ، لیثی، صفحه‌ی 93، الفصل الرابع بلفظ الأمر فی خطاب الجمع]
ترجمه: موج‌های بلا را قبل از این که برسد، با دعا، برگردانید. (از این روایت نیز معلوم می‌شود دفع سرنوشت‌های ناخوشایند، با دعا امکان دارد.)

روایت سوم: کانَ عَلِىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَیهِمَا السَّلامُ یَقُولُ: «اَلدُّعاءُ یَدْفَعُ الْبَلاءَ النَّازِلَ وَ ما لَمْ یَنْزِلْ». [کافى شریف، جلد 2، صفحه‌ی 469، باب أن الدعاء یردّ البلاء، حدیث 5]
ترجمه: دعا، بلایی که فرود آمده و بلایی که فرود نیامده را دفع می‌کند. (یعنی دعا، علاوه بر این که بلا را از بین می‌برد، جلوی فرود آمدنِ بلای جدید را می‌گیرد)

روایت چهارم: قَالَ الصّادِقُ (علیه‌السلام): «مَنْ تَخَوَّفَ مِنْ بَلَاءٍ یُصِیبُهُ فَتَقَدَّمَ فِیهِ بِالدُّعَاءِ لَمْ یُرِهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ الْبَلَاءَ أَبَداً». [کافی شریف، جلد 2، صفحه‌ی 472، باب التقدم فی الدعاء، حدیث 2]
ترجمه: هر کسی که از برخورد بلایی بترسد و دعا کند، خداوند (عزّ و جلّ) هرگز آن بلا را به او نشان نخواهد داد. (این روایت هم تأییدی بر این معناست که می‌توان سرنوشت را با دعا، تغییر داد)

روایت پنجم: سَمِعْتُ أبَاالْحَسَنَ عَلَیهِ السَّلامُ یَقُولُ: «إنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ ما قَدْ قُدِّرَ وَ ما لَمْ یُقَدَّرْ، قُلْتُ وَ ما قَدْ قُدِّرَ عَرَفْتُهُ، فَما لَمْ یُقَدَّرْ؟ قالَ: حَتّى لایَکُونَ». [کافى شریف، جلد 2، صفحه‌ی 469، باب أن الدعاء یردّ البلاء، حدیث 2]
ترجمه: راوی می‌گوید از امام کاظم (علیه‌السلام) شنیدم مى‌فرمودند: همانا دعا بر مى‌گرداند آنچه را مقدّر شده و آنچه را مقدّر نشده است. عرض کردم: مقدّر شده را دانستم، مقدّر نشده کدام است؟ فرمودند: تا این که مقدّر نشود. (یعنی با دعا، می‌توان جلوی نوشتن سرنوشت شوم را گرفت تا نوشته نشود)

تذکر مهم: برای تغییر سرنوشت با التماس دعا، نباید درخواست کلی و مبهم داد؛ یعنی نباید التماس دعا برای «عاقبت به‌خیری»، «خوشبخت شدن»، «ثروت‌مند شدن» و مانند اینها داد، بلکه باید موضوعاتی که منجر به این مفاهیم کلی و مبهم می‌شود را درخواست نمود. (بنگرید به: مستجاب نشدن التماس دعای مبهم)

تأخیر اجل

سؤال: مادرم به شدت مریض است و می‌ترسم او را از دست بدهم، آیا التماس دعا می‌تواند موجب تأخیر اجل گردد؟

جواب: بر طبق بعضی آیات قرآن کریم، هر گاه مهلت انسان در دنیا به پایان برسد، نخواهد توانست لحظه‌ای بر آن بیفزاید و باید منادی حق را لبیک گفته و زندگی‌اش را در جهان بعدی ادامه دهد. خدای تعالی در قرآن کریم به صراحت می‌فرماید: «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ» [سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 34]
ترجمه: و براى هر امتى، مهلتى است پس چون مهلتشان فرا رسد نه [می‌توانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پیش.
و نیز می‌فرماید: «وَ لَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاء أَجَلُهَا» [سوره‌ی منافقون، آیه‌ی 11]
ترجمه: و هر کس مهلتش فرا رسد، هرگز خدا [آن را] به تأخیر نمی‌اندازد.
اما بر طبق برخی روایات، می‌توان با «دعا» و به تبع آن با «التماس دعا»، مرگ را به تأخیر انداخت.
در روایتی آمده است: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلّم): «فِی هَذِهِ الْحَبَّةِ السَّوْدَاءِ مِنْهَا شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ». فَقَالَ: «نَعَمْ» ثُمَّ قَالَ: «أَ لَا أُخْبِرُکَ بِمَا فِیهِ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ حَتَّى‏ السَّامِ‏» قُلْتُ: بَلَى. قَالَ: «الدُّعَاءُ». [فلاح السائل و نجاح المسائل، سید بن طاووس، صفحه‌ی 28]
ترجمه: راوی می‌گوید: به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم [آیا درست است که] پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرموده‌اند: در سیاه‌دانه شفای هر دردی غیر از مرگ است؟ فرمودند:‌ بله. سپس فرمودند: آیا تو را از چیزی آگاه کنم که دوای هر دردی، حتی مرگ است؟ عرض کردم: بله. فرمودند: دعا.

توجه داشته باشید که بیماری، دو نوع است؛ یکی بیماری‌ای که درمان می‌پذیرد و منجر به مرگ نمی‌شود و دیگری، بیماری‌ای که کشنده است و منجر به مرگ می‌گردد. آن بیماری‌ای که موجب مردن و انتقال از این جهان به جهان بعدی می‌شود، نامش «بهانه‌ی مرگ» است.
اگر بیماری مادرتان از نوع درمان‌پذیر باشد، بهترین راه درمان، دعاست و التماس دعا، نقش مؤثری بر درمان دارد. همچنین اگر بیماری مادرتان «بهانه‌ی مرگ» باشد، با دعا می‌توان از خدا تأخیر اجل خواست که مهلت حضورشان در دنیا را بیشتر نماید.

توصیه‌ی مهم: قبل از ثبت التماس دعا برای طول عمر مادرتان، حتماً رضایت ایشان را برای ادامه‌ی زندگی بپرسید و در صورتی که خودشان به ادامه‌ی زندگی راضی باشند، اقدام به ثبت التماس دعا کنید.

زنده  کردن مردگان

سؤال: آیا می‌توان برای زنده کردن مرده، التماس دعا داد؟ آیا چنین دعایی مستجاب می‌شود؟

جواب: هر کاری که خدا می‌تواند انجام دهد، می‌توان از او درخواست کرد که انجام دهد. یکی از کارهایی که خداوند می‌تواند انجام دهد، برگرداندن روح به بدن و زنده کردن مردگان است. البته باید مصلحت هم باشد. مصلحت به این معنا که باید پس از برگرداندن روح به جسد، جسد شرایط ادامه‌ی حیات را داشته باشد. پس کسی که مثلاً سر از بدنش جدا شده، ولو این که روح به بدنش برگردد، به خاطر این که نمی‌تواند زیاد دوام بیاورد و نهایتاً بعد از چند ثانیه دوباره می‌میرد، زنده کردن چنین شخصی به مصلحت نیست. به مصلحت نیست یعنی بر طبق قاعده نیست و آن شخص، شرایط لازم برای پذیرفتن استجابت را ندارد.
همچنین زنده کردن مردگانی که دفن شده‌اند، به مصلحت نیست. هر گاه کسی زیر خروارها خاک، زنده شود و روح به بدنش برگردد، چون شرایط زندگی مانند هوا، آب و غذا ندارد، با فاصله‌ی اندکی دوباره خواهد مرد. ولی برای زنده شدن مرده‌ای که هنوز دفن نشده و بدنش به شرایطی نیست که نتواند روح را تحمل کند، مثلاً سرش جدا نگشته یا بدنش تکه تکه نشده، می‌توان التماس دعا داد و قادر متعال، می‌تواند او را زنده کند و سال‌ها عمر مجدد به او بدهد.

اشکال: هر انسانی در این دنیا، مهلت مشخصی دارد که نمی‌توان آن را جلو انداخت و نمی‌شود آن را عقب انداخت. خدای تعالی در قرآن کریم به صراحت می‌فرماید: «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ» [سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 34]
ترجمه: و براى هر امتى، اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد نه [می‌توانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پیش.
و نیز می‌فرماید: «وَ لَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاء أَجَلُهَا» [سوره‌ی منافقون، آیه‌ی 11]
ترجمه: و هر کس اجلش فرا رسد، هرگز خدا [آن را] به تأخیر نمی‌اندازد.

جواب: در آیه‌ی اول می‌فرماید: «براى هر امتى، مهلتى است پس چون مهلتشان فرا رسد نمی‌توانند آن را پس و پیش کنند». تصریح آیه بر این است که خود انسان نمی‌تواند عمرش را کم یا زیاد کند، ولی خدا می‌تواند این کار را انجام دهد. هر گاه خود انسان بخواهد با انجام اعمالی عمرش را کمتر یا بیشتر کند، چنین چیزی امکان ندارد اما اگر از خدا بخواهد که خداوند عمرش را زیاد کند، خداوند این قدرت را دارد که این کار را انجام دهد. پس با التماس دعا می‌توان عمر را زیاد کرد و اجل را به تأخیر انداخت؛ ولی خود انسان نمی‌تواند با ترفندی چنین کاری انجام دهد.
در آیه‌ی دوم می‌فرماید: «هر کس مهلتش فرا رسد، هرگز خدا آن مهلت را به تأخیر نمی‌اندازد». به عبارت دیگر، خداوند بر عمر کسی «نمی‌افزاید»؛ ولی نمی‌گوید خدا «نمی‌تواند» بر عمر کسی بیفزاید. پس اگر «می‌تواند» عمر کسی را بیشتر کند، «می‌توانیم» دعا کنیم و از او بخواهیم این کار را انجام دهد. پس باز هم نتیجه می‌گیریم که با التماس دعا می‌توان عمر را زیاد کرد و اجل را به تأخیر انداخت؛ ولی به صورت پیش‌فرض، خداوند بنا ندارد بعد از پایان مهلت، بر عمر کسی بیفزاید.

آمرزش مردگان

سؤال: آیا می‌توانم برای آمرزش گناهان امواتم التماس دعا بدهم؟

جواب: یکی از بهترین کارهایی که موجب شادی و آزادی مردگان می‌شود، دعا برای آمرزش گناهانشان است. اگر می‌خواهید درگذشته‌ای را از خودتان شاد کنید، برای آمرزیده شدن گناهانش ثبت التماس دعا کنید.
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: حق کسى که به تو نیکى کرده، این است که از او تشکر کنى و نیکى‌اش را به زبان آورى و از او به خوبى یاد کنى و میان خود و خداى عزّوجلّ برایش خالصانه دعا کنى، هرگاه چنین کردى، بى‌گمان در پنهان و آشکار از او تشکر کرده‌اى.

شفا از کرونا

سؤال: بنا بر آنچه در پایگاه رسمی سازمان جهانی بهداشت آمده، بیشتر مبتلایان به ویروس کرونا، بدون نیاز به درمان خاصی بهبود پیدا می‌کنند. اگر کرونا دوا ندارد و هر گاه نکشد، خودش خوب می‌شود، دعا برای شفای از کرونا چه معنایی دارد؟

جواب: کسی که کرونا بگیرد، هرگاه التماس دعا بدهد، از دو حال خارج نیست، یا می‌میرود و یا بهبود کامل می‌یابد.
اگر بمیرد، معلوم می‌شود اجلش رسیده بوده و کرونا، مانند هزاران بیماری و عامل دیگر، فقط بهانه‌ای برای مردن بوده است؛ ولی اگر کسی که کرونا گرفته، التماس دعا بدهد و شفا بگیرد، دعا باعث می‌شود از عوارض جانبی آن در امان باشد.
از آنجا که کرونا یک بیماری مولتی سیسماتیک است و ارگان‌های مختلف بدن را درگیر می‌کند، عوارض گوناگونی دارد. عوارض ریوی، مهم‌ترین مشکل مبتلایان پس از بهبودی است. محققان متوجه اختلال در عملکرد ریه‌ی مبتلایان، حتی پس از بهبودی کامل شده‌اند. تحقیقات نشان می‌دهد در بیماری کرونا، ظرفیت ریه‌های افراد بهبودیافته کمتر از قبل می‌شود و برای برخی کسانی که به کرونای شدید مبتلا شده‌اند، تنها 20 تا 30 درصد ریه‌ها عملکرد مطلوب دارد.
ابتلای به کرونای شدید بر روی عملکرد مغز، قلب، کلیه‌ها، کبد و غدد درون‌ریز بدن نیز تأثیر منفی می‌گذارد. بنا بر اطلاعاتی که انجمن مغز و اعصاب آلمان به‌تازگی منتشر کرده، برخی از افراد مبتلا به کرونا هم‌زمان به اختلالات شدید عصبی دچار شده‌اند. بررسی‌های بیشتر نشان داده که این افراد به سندروم اختلال کلی در عملکرد مغز مبتلا شده‌اند که می‌تواند عوارض بلندمدتی نظیر سردرگمی، بی‌قراری و اختلال حافظه را در پی داشته باشد.
همچنین تحقیقات نشان می‌دهد ابتلا به ویروس کرونا، چه شدید و چه خفیف، در بلندمدت خطر تشکیل لخته‌های خونی را افزایش می‌دهد و به این دلیل ممکن است در برخی افراد، احتمال بروز سکته‌ی مغزی را بالا ببرد. این عارضه‌ی کرونا و تشکیل لخته‌های خونی، حتی می‌تواند به آسیب‌های عمومی‌تری در بدن منجر شود.
علاوه بر این، محققان می‌گویند احتمال حملات صرع در برخی مبتلایان به کرونا بالا می‌رود و ممکن است این حملات در بلندمدت، دائمی شده و حتی به بروز بیماری صرع منجر شود.

جبران نقص عضو

سؤال: من پا پرانتزی هستم، آیا التماس دعا به حاج فردوسی، نقص عضو مادرزادی‌ام را برطرف می‌سازد؟

جواب: معمولاً نقص عضو با دعا برطرف نمی‌شود؛ ولی می‌توانید التماس دعا بدهید که این نقص، مانع پیشرفت‌تان نباشد و اذیت‌تان نکند.
از جهت دیگر، با توجه به بسته شدن صفحه‌‌ی رشد، امکان اصلاح چنین ایرادی بدون کمک گرفتن از علم پزشکی، دور از باور است و همین باورناپذیری، موجب می‌شود التماس دعا دادن برای آن، بی‌نتیجه بماند.
خیلی از انسان‌ها، با این که دچار نقایص خدادادی هستند؛ ولی توانسته‌اند به موفقیت‌هایی دست یابند که سایر انسان‌ها که نقص عضو ندارند، به چنان موفقیت‌هایی نرسیده‌اند. هر گاه شیطان بتواند ذهن کسی که نقص عضو دارد را بر روی کمبودش متمرکز سازد، او را ناسپاس و گله‌مند خواهد کرد و مسیر رشد و تعالی را به رویش خواهد بست. با التماس دعا، می‌توان این سد عظیم را شکست و راه ترقی و تعالی را، علی رغم محدودیت‌های جسمی، پیش گرفت و به درجات عالیه رسید.

اضطراب استجابت

سؤال: بعد از این که التماس دعا ثبت می‌کنم، خیلی از خودم می‌پرسم چه وقت مستجاب خواهد شد؟ چه پیشنهادی برای رها شدن از این اضطراب دارید؟

جواب: اضطرابی که بعد از ثبت التماس دعا پدید می‌آید، از ناحیه‌ی وعده‌ی شیطان است. به تصریح قرآن کریم، این شیطان است که به انسان، وعده‌ی کمبود می‌دهد؛ می‌فرماید: «اَلشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاء وَ اللّهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَ فَضْلًا وَ اللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» [سوره‌ی بقره، آیه‌ی 268]
ترجمه: شیطان شما را وعده‌ی فقر (کمبود) می‌دهد و شما را امر به کار زشت می‌کند و خدا، شما را [برای جبران کار زشت] وعده‌ی آمرزش و [در مقابل وعده‌ی کمبود شیطان] وعده‌ی فراوانی می‌دهد و خدا، گشایش‌گر داناست.
با این حساب، هیچگاه به دغدغه‌هایی که بعد از ثبت التماس دعا برایتان حاصل می‌شود، توجه نکنید. این دغدغه‌ها و اضطراب‌ها، ثمره‌ی مثبتی ندارد.
وقتی کشاورز، بذری می‌کارد، هر روز زمین را حفر نمی‌کند تا مطمئن شود بذرش در حال رشد هست یا نه؛ بلکه بذرش را می‌کارد و سپس با خیال آسوده، به انتظار روییدن آن در زمان مقرر می‌نشیند. شما نیز وقتی به حاج فردوسی التماس دعا می‌دهید، نگران نباشید که مستجاب شد یا نشد؛ بلکه با خیال آسوده به زندگی ادامه بدهید و بدانید حاج فردوسی به خوبی وظیفه‌ی دعا کردن را انجام داده‌اند و قاضی‌الحاجات به خوبی وظیفه‌ی استجابت را در بهترین زمان انجام خواهد داد.
عجله‌ی شما موجب سرعت دریافت استجابت نمی‌شود، بلکه فاصله‌ی شما تا حاجتتان، که می‌تواند پر از آرامش باشد، را پر از نگرانی کند. با یاری گرفتن از یاد خدا، اضطراب و دغدغه‌ی دریافت استجابت را برطرف سازید. خداوند متعال در وصف گروهی از مؤمنین می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [سوره‌ی رعد، آیه‌ی 28]
ترجمه: کسانى که ایمان آورده‏اند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد، آگاه باش که با یاد خدا، دل‌ها آرامش می‌یابد.

انواع استجابت

سؤال: آیا دعا همیشه همانطور که می‌خواهیم استجابت می‌شود یا انواع دیگری هم دارد؟

جواب: بر طبق برخی روایات از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام)، استجابت دعا همیشه به معنی رسیدن به همان چیزی که می‌خواهیم نیست؛ بلکه می‌تواند علاوه بر این، معانی دیگری نیز داشته باشد.
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ دَعَا اللَّهَ تَعَالَى بِدَعْوَةٍ لَیْسَ فِیهَا قَطِیعَةُ رَحِمٍ وَ لَا اسْتِجْلَابُ إِثْمٍ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا إِحْدَى خِصَالٍ ثَلَاثٍ إِمَّا أَنْ یُعَجِّلَ لَهُ الدَّعْوَةَ وَ إِمَّا أَنْ یَدَّخِرَهَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ وَ إِمَّا أَنْ یَرْفَعَ عَنْهُ مِثْلَهَا مِنَ السُّوءِ» [مکارم الأخلاق، صفحه‌ی 269، فیما جاء فی فضل الدعاء]
ترجمه: هیچ مسلمانی به درگاه الهی ـ در غیر قطع رحم و رسیدن به گناه ـ دعا نمی‌کند، مگر این که خدای تعالی یکی از سه حالت را به او عنایت می‌فرماید: یا همان چیزی که خواسته را فوری به او می‌دهد، یا برای آخرتش ذخیره می‌سازد و یا به همان مقدار، بدی از او بر می‌دارد.
و نیز امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «اَلمؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلی ثَلاثٍ: إما یُدَّخَرُ لَهُ، و إمّا یُعَجَّلُ لَهُ، وَ إمّا اَن یُدفَعَ عَنه ُبلاءٌ یُریدُ اَن یُصیبَهُ» [تحف العقول، صفحه‌ی 280]
ترجمه: مؤمن از دعای خویش یکی از سه بهره را دارد: یا برایش ذخیره می‌شود، یا برایش مستجاب می‌گردد، یا بلایی که مقدّر بوده به او برسد، از او دفع می‌شود.
در شرح این دو حدیث، عرض می‌کنیم:
هر چند خداوند، بندگان را به دعا فراخوانده و وعده‌ی اجابت داده است؛ آنجا که می‌فرماید: «اُدعونی اَستَجِب لَکُم» [سوره‌ی غافر، آیه‌ی ۶۰] ولی گاهی که دعا از سوی بنده‌ی مؤمن انجام می‌گیرد و ظاهراً مستجاب نمی‌شود، چنین نیست که این نیایش و حاجت‌خواهی بی‌ثمر باشد. اگر دعا از روی اعتقاد و یقین صورت گیرد، اگر بنده در دعایش اخلاص داشته باشد، اگر شرایط دعا موجود باشد و موانع استجابت در کار نباشد، در این صورت، دعای مؤمن برای او ثمربخش است.
بهره‌ی دعا به این صورت است که اگر خداوند، استجابت آن دعا را به صلاح بنده در این دنیا یا در حال حاضر نداند، برای او ذخیره می‌کند و در شرایط بهتری برآورده می‌سازد، یا به سبب این دعا، بلایی از او دفع می‌گردد. گاهی طبق تقدیر الهی، مقدر است که آفت و بلایی به بنده‌ای برسد، اما توجه او به آستان پروردگار و دست نیازی که به سوی خدا برمی‌آورد و حالت تضرّع و نیایشی که پیدا می‌کند، سبب می‌شود خداوند، به برکت همین توجّه، آن بلا را از او دفع کند و تقدیر خویش را عوض کند.
همچنین گاهی اوقات که از دیگران می‌خواهد تا برایش دعا کنند، شاید دعای آنان دقیقاً به همان صورتی که خواسته است برایش مستجاب نشود. در این حالت، نباید گله‌مند گردد بلکه باید شکرگزار خدای حکیم باشد.

مانع در ملتمس دعا

سؤال: آیا احتمال دارد دریافت نکردن استجابت، به خاطر وجود مانع در ملتمس دعا باشد؟

جواب: بله در برخی مواقع، دعاکننده چنان است که باید باشد ولی ملتمس دعا، شرایط لازم برای دریافت استجابت را ندارد. به همین دلیل، دعای دعاکننده در حق دعاشونده، مستجاب نمی‌شود. به تصریح قرآن کریم، هر گاه پیامبر ختمی‌مرتبت که سرور پیامبران الهی هستند، درباره‌ی کسانی که شایستگی دریافت استجابت ندارند دعا کنند، دعایشان مستجاب نخواهد شد. خدای تعالی می‌فرماید: «اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَ اللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ» [سوره‌ی توبه، آیه‌ی 80]
ترجمه: چه براى آنان دعای آمرزش کنی و چه برایشان دعای آمرزش نکنی [یکسان است‏، حتى] اگر هفتاد بار برایشان دعای آمرزش کنى، هرگز خدا [دعای تو در حق آنان را مستجاب نخواهد کرد و] آنان را نخواهد آمرزید؛ چرا که آنان به خدا و فرستاده‏‌اش کفر ورزیدند و خدا، گروه فاسقان را هدایت نمى‏‌کند. (وجود مانع)
دلیل مستجاب نشدن دعای پیامبر در حق گروهی از مردم، این است که آنان به خدا و فرستاده‏‌اش کفر ورزیدند و به همین دلیل، لیاقت دریافت استجابت دعای پیامبر را از دست دادند.

خلاصه‌ی کلام: گاهی انسان با انجام برخی گناهان، لیاقت دریافت استجابت را از دست می‌دهد که در این شرایط، حتی اگر بزرگترین پیامبر خدا هم برایش دعا کند، خدای جهان به صراحت اعلام می‌کند چنین دعایی را مستجاب نخواهد کرد.

درخواست باطل

سؤال: آیا التماس دعا برای رسیدن به باطل، مستجاب می‌شود؟

جواب: «دعا» و به تبع آن «التماس دعا» بر اساس نظام رحمانیّت خداوند است. تعریف «باطل» در نظام رحمانیّت با تعریف «باطل» در نظام رحیمیّت، فرق می‌کند.
در نظام رحیمیت، «باطل» به معنی «حرام» است یعنی کارهایی که مؤمن نباید انجام دهد و اگر انجام دهد، از رحمت رحیمیّه‌ی خداوند محروم خواهد شد. در نظام رحیمیّت، خدای تعالی رحمتش را فقط شامل حال مؤمنین می‌سازد و آنان را از بلاها و گرفتاری‌های اخروی نجات داده و به لذائذ اخروی می‌رساند.
در نظام رحمانیّت، «باطل» به معنی عدم پذیرش به خاطر عدم گنجایش است. در نظام رحمانیّت، درخواستی باطل است و هدر می‌رود که خواهان، ظرفیت لازم و گنجایش کافی برای دریافت آن خواسته را نداشته باشد؛ و الا خدای تعالی رحمتش را شامل حال همه‌ی آفریدگانش می‌سازد و همه را به خواسته‌هایی که دارند، مطابق با پذیرش و گنجایش وجودی‌شان می‌رساند.
خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم به صراحت می‌فرماید: «کُلًّ نُمِدُّ هاؤُلاءِ وَ هاؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورً» [سوره‌ی اسراء، آیه‌ی 20] یعنی: هر یک از دو گروه دنیاطلب و آخرت‌خواه را [در این دنیا] از عطاى پروردگارت یارى دهیم، و عطاى پروردگارت [در این دنیا از کسى‏] ممنوع شدنى نیست.‏
عطای رب در این آیه، همان رحمت رحمانیّه‌ی پروردگار متعال است که شامل هر دو گروه، خوبان و بدان، می‌گردد. علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این آیه می‌نویسد:
راغب در مفردات می‌گوید: کلمه‌ی «مد» در اصل به معناى کشیدن است، و به همین جهت است که زمان کشیده شده را مدت گویند … و کلمه‌ی «امداد» بیشتر در «محبوب و نیکی‌ها» و کلمه‌ی «مد» در «مکروه و بدی‌‏ها» استعمال می‌شوند، لذا در قرآن کریم آمده: «وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ؛ ایشان را به میوه و گوشت از هر قسمش که میل داشتند امداد کردیم» و در مکروه مد را به کار برده فرموده: «وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّ» و نیز فرموده: «وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ؛ ایشان را در طغیانشان مدد می‌‏کنیم» و نیز فرموده: «وَ إِخْوانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الغَیِّ؛ و برادرانشان ایشان را در گمراهى نگه می‌‏داشتند» … پس می‌توان گفت که امداد و مد هر چیز به این است که از نوع خودش بدان اضافه کنیم تا بدین وسیله وجود و بقایش امتداد یابد، که اگر این اضافه را نکنیم وجودش قطع می‌شود، مانند چشمه‌ی آب که از منبع زیر زمینى خود مدد گرفته و لحظه به لحظه به آن اضافه می‌‏شود، و در نتیجه جریانش امتداد می‌یابد.
خداى سبحان هم که انسان را در عملش (چه دنیوى چه اخروى) امداد می‌کند در حقیقت به همین معنا است، زیرا تمامى وسائل عمل و آنچه که عملش در تحققش محتاج بدان است از قبیل علم و اراده و ابزار بدنى و قواى فعاله و مواد خارجى که عمل روى آنها واقع می‌شود، و عامل با عمل خود در آنها تصرف می‌کند، و همچنین اسباب و شرائط مربوط به عمل و به مواد، همه و همه امورى تکوینى هستند که آدمى خودش در خلقت و فراهم نمودن آنها دخالت ندارد، و اگر یکى و یا همه‌ی آنها نباشد، عمل انسان هم تحقق نخواهد یافت، این خداى سبحان است که به فضل خود آنها را افاضه فرموده و وجود و بقاء آدمى را امتداد می‌دهد، آرى اگر عطاى او منقطع شود عمل هر عاملى از او منقطع می‌گردد.
پس اهل دنیا در دنیاى خود و اهل آخرت در آخرت خود از عطاى خدا استمداد می‌کنند، و در این عطا کردن چیزى جز حمد عاید خداى سبحان نمی‌‏شود، آرى هر چه او عطا می‌کند انعامى است بر آدمى که آن را در موضع نیکو و موردى که پروردگارش راضى باشد استعمال کند، و اما اگر فسق بورزد و آن نعمت را در آن مورد نیکو استعمال نکند در حقیقت، کلمه‌ی خدا را از جاى خود تحریف کرده و نباید جز خود، کسى را ملامت کند، به هر حال خداوند مستحق ثناى جمیل می‌باشد و حجت بالغه‌ی او تمام است.
پس اینکه فرمود: «کلا نمد» معنایش این است که ما هر دو فریق را (چه آنها که برایشان عجله می‌کنیم و چه آنها که شکر سعیشان را می‌گزاریم) امداد می‌‏نماییم و اگر مفعول «نمد» که کلمه‌ی «کلا» باشد (با اینکه باید بعد از فعل بیاید) قبل از فعل آورده شده، بدین جهت بوده است که بفهماند نسبت به آن عنایتى است، و مقصود، بیان عمومیت امداد نسبت به هر دو فریق است.
و اینکه به یک یک آن دو گروه اشاره کرد و فرمود: «هاؤُلاءِ وَ هاؤُلاءِ» یعنى این دسته که برایشان عجله می‌شود و این دسته که سعیشان شکرگزارى می‌گردد، براى این بود که بفهماند هر کدام از آنها وضعى مخصوص بخود دارند، و نتیجه‌ی معنا چنین می‌‏شود که هر یک از این دو فریق در تحت تربیت الهى قرار داشته و از عطاء خدا برایشان افاضه می‌شود، بدون هیچ تفاوت، جز اینکه یکى از این دو دسته نعمت اللَّه را در طلب آخرت مصرف نموده و خدا هم سعیش را شکرگزارى می‌کند و دیگرى آن را در طلب دنیاى عاجله مصرف نموده و آخرت را فراموش می‌نماید، و از سعیش جز بدبختى و خسران برایش نمی‌ماند.
و اگر مدد به هر دو را از عطاء پروردگار خواند و فرمود: «مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ» براى این بود که گفتیم هر دو گروه، در تمامى آنچه که در عمل خود از آنها استفاده می‌کنند از عطای پروردگار برخوردارند، و از خود آنان نیست، آرى نه خود آنان در وجود آنها دخالت دارند و نه مخلوقى دیگر، بلکه تنها خداى سبحان است که مالک و ایجاد کننده‌ی آنهاست، پس همه‌ی آنها از عطاى اوست.
از این قید، وجه آن پاداشى هم که براى هر یک از دو گروه ذکر فرمود استفاده می‌شود، زیرا وقتى بنا شد که اعمال هر دو گروه به امداد خداى عز و جل و فقط از عطای او باشد، پس جا دارد و سزاوار است که هر کس نعمت او را در کفر و فسق مصرف کند، به آتش افتاده و مذموم و مدحور باشد، و هر کس که آنها را در ایمان و اطاعت خدا مصرف کند، سعیش مشکور باشد.
و معناى جمله‌ی «وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورً» این است که عطاء پروردگار تو ممنوع نیست، چون کلمه‌ی «حظر» به معناى منع است، پس اهل دنیا و اهل آخرت، هر دو از عطاى او استمداد می‌کنند، و جیره‌‏خوار نعمت او و ممنون به منت‏‌هاى اویند.
در این آیه‌ی شریفه دلالتى است بر این حقیقت که بخشش‌هاى الهى، مطلق و غیر محدود است، چون «عطاء» و همچنین «نبودن منع» را مطلق آورد، پس هر جا که محدودیت و یا تقدیر و یا منعى (به اختلاف موارد) وجود داشته باشد، همه از ناحیه‌ی شخصى است که به او بخشش می‌شود و بستگى به داشتن یا نداشتن استعداد او دارد و آن محدودیت از ناحیه‌ی خداوند که مفیض است ناشى نمی‌شود.
[ترجمه‌ی تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، جلد ‏13، صص 91 تا 94 با تلخیص]

خلاصه‌ی کلام:
1. هر گاه در «دعا» و به تبع آن در «التماس دعا»، باطل به معنی حرام درخواست شود، احتمال دارد خدای تعالی از اسم رحمان خود، آن حاجت را برآورده سازد؛ هر چند عذاب اخروی در عالم بعدی خواهد داشت. مثلاً کسی که خواسته‌اش چپاول کردن مال دیگران است، با کمک گرفتن از امداد الهی یا رحمت رحمانیّه‌ی پروردگار، به خواسته‌اش می‌رسد؛ ولی در قیامت، باید پاسخگو باشد و عذاب دردناکی در انتظارش خواهد بود.
2. هر گاه در «دعا» و به تبع آن در «التماس دعا»، باطل به معنی آنچه ظرفیتش ایجاد نشده درخواست شود، خدای تعالی از اسم رحمان خود، آن حاجت را عطا می‌سازد؛ هر چند دعاگو یا ملتمس دعا، به خاطر نداشتن آمادگی لازم، استجابت را دریافت نخواهد کرد. مثلاً کودکی که خواسته‌اش تحصیل در دانشگاه است و برای آن دعا می‌کند یا التماس دعا می‌دهد، خدای تعالی حاجتش را عطا می‌کند؛ ولی او به خاطر محدودیت وجودی، نمی‌تواند استجابت را فوری دریافت نماید و گذر زمان لازم است تا ظرفیت مناسب را به دست آورد.

ثمرات التماس دعا

سؤال: ثمرات التماس دعا به حاج فردوسی چیست؟

جواب: بعد از ثبت التماس دعا به حاج فردوسی، یا حاجت شما به صورت کامل داده می‌شود و مشکلتان حل می‌گردد، یا راه حل درست و منطقی برای حل مشکل، به شما نشان داده می‌شود.
در هر حال، کسی از ثبت التماس دعا به حاج فردوسی ضرر نمی‌کند؛ بلکه حتماً به نحوی سود می‌کند و ثمرات می‌برد. البته برخی افراد، انتظار دارند دقیقاً همان چیزی که تعیین کرده‌اند را بدون زحمت و طی مراحل و مراتب به دست آورند که گاهی اوقات، خلاف سنت الهی است. در پاره‌ای موارد، همان حاجت به شخص داده نمی‌شود؛ بلکه در مسیری قرار داده می‌شود که بعد از کسب مقدمات لازم، بتواند به نتیجه‌ی پایدار برسد.
مثلاً کسی که به قدر کافی درس نخوانده، وقتی برای قبول شدن در امتحان به حاج فردوسی التماس دعا بدهد، یا سؤالات آسان و از جاهایی که خوانده است در امتحانش می‌آید، یا به سمتی هدایت می‌شود که دانش و مهارت لازم را کسب کند و سپس به درستی در امتحان، قبول شود.

تعیین شخص در ازدواج

سؤال: آیا می‌توانم برای ازدواج با شخص خاصی التماس دعا بدهم؟

جواب: می‌توانید چنین التماس دعایی ثبت کنید؛ ولی بهتر است با مشخص کردن گزینه‌ی خاص، دست خدا را برای استجابت دعایتان نبندید. اجازه دهید خدای دانای اسرار، بهترین و مناسب‌ترین گزینه را پیش پایتان قرار دهد.
مثلاً دوشیزه‌ای نوشته است: «دعا کنید با کامران فرزند احمد و نرگس ازدواج کنم» در حالی که شاید شوهر مناسب برای این دوشیزه، فرد دیگری باشد. افراد فراوانی بودند که وقتی به شخص خاصی رسیدند، فهمیدند اشتباه کرده‌اند و بهتر بود همسر مناسب را به خدا می‌سپردند تا این که خودشان مشخص کنند.
روش درست این است که این دوشیزه، برای پیدا شدنِ «شوهر مناسب» التماس دعا بدهد.

پیدا شدن دزد

سؤال: کسی دزد به منزلش آمده و طلاهایش را دزدیده، آیا می‌تواند برای پیدا شدن دزد، التماس دعا بدهد؟

جواب: شاید خداوند نخواهد آبروی دزد را بریزد، لذا به جای این که التماس دعا بدهید دزد پیدا شود، التماس دعا بدهید که آنچه دزد برده، از راه‌های حلال و باعافیت، به زندگی‌تان برگردد.

فرق دعا با معجزه

سؤال: آیا درست است که دعای حاج فردوسی معجزه می‌کند؟

جواب: ساز و کار «دعا»، همانند «معجزه» نیست. با «معجزه» می‌توان عصای چوبی را در یک چشم به هم زدن به اژدها تبدیل نمود؛ می‌توان از گِل، به شکل پرنده ساخت و او را به سوی آسمان پرتاب کرد تا به پرنده‌ای زنده تبدیل شود و به پرواز درآید؛ می‌توان از میان صخره‌ها، شتر زنده بیرون کشید؛ می‌توان به ماهِ شب چهارده اشاره کرد و آن را به دو نیمه تقسیم نمود و سپس به هم متصل کرد؛ ولی با «دعا» فقط می‌توان کارهای عادی را درخواست نمود؛ پس همیشه در التماس دعایتان چیزی بخواهید که به طور عادی، قابل انجام شدن باشد.
اگر جایی شنیده‌اید که: «دعای حاج فردوسی معجزه می‌کند» به معنی این است که استجابت دعای ایشان، فوری انجام می‌شود و شخصی که این سخن را گفته، از استجابت دعایش راضی بوده است. به عبارت دیگر، آن شخص با این تعبیر، خواسته است نوعی ابراز هیجان از دریافت سریع استجابتش داشته باشد؛ ولی به معنی دقیق کلمه، «دعا» هیچوقت جای «معجزه» را نمی‌گیرد.

ترک دعای عمومی

سؤال: چرا حاج فردوسی در بلاها و مشکلات عمومی به صورت کلی دعا نمی‌کنند؟

جواب: خدای تبارک و تعالی در هر بلا و مشکل عمومی، حکمت‌ها و اغراض فراوانی دارد. وقتی بلای عمومی می‌آید، گر چه برخی فقیر می‌شوند ولی عده‌ای ثروتمند می‌گردند؛ گر چه گروهی پایین می‌افتند ولی جمعی بالا می‌روند؛ گر چه تعدادی ذلیل می‌شوند ولی جماعتی عزیز می‌گردند و همینطور. پس دعا برای رفع پدیده‌ای که اکثریت مردم، آن را ناخوش می‌دارند، ظلم در حق اقلیّتی است که از آن پدیده‌ی به ظاهر بد، بهره‌مند می‌گردند.
به همین دلیل، حاج فردوسی به صورت کلی دعا نمی‌کنند تا خللی در نظم عالی جهان ایجاد نشود. در روش دعای ایشان، هر فرد معتقد به دعا و معتقد به دعای معظمٌ له، باید بعد از پرداخت هزینه‌ی متناسب با هر یک از سه روش ثبت التماس دعا، نام کوچک خود و پدر و مادرش را اعلام نماید تا برای همان فرد مشخص و برای همان حاجت مشخص، دعا کنند.
در این روش از ثبت التماس دعا، باید معلوم شود فرد مشخص، اعتقاد جدّی به دعای حاج فردوسی و تصمیم جدّی برای گرفتن خواسته‌اش دارد.
در روش دعای ایشان، دعا کردن برای نجات مردم فلان کشور، یا فلان استان، یا فلان شهر از فلان بلیّه‌ی عمومی، جایگاهی ندارد؛ زیرا در میان مردم آن کشور، یا استان، یا شهر، کسانی هستند که به دعا و دعای ایشان اعتقاد ندارند و از این بالاتر، کسانی هستند که از آن بلا، بهره‌مند می‌شوند و فوایدی نصیبشان شده است و راضی نیستند آن پدیده‌ی عمومی پایان پذیرد.

سند مستجاب شدن دعا

سؤال: چه شاهد، دلیل و مدرکی برای استجابت دعای حاج فردوسی وجود دارد؟

جواب: شواهد و دلایل بر استجابت دعای حاج فردوسی، به شرح زیر است:

دلیل اول: در حدیث معتبر آمده است که دعای مؤمن در پشت سر برادر مؤمنش مستجاب است. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «أَوْشَک دَعْوَهٍ وَ أَسْرَعُ إِجَابَهٍ دُعَاءُ المَرْءِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الغَیبِ» [کافی، محدث کلینی، جلد ۲، صفحه‌ی ۵۰۷‌]
ترجمه: سریع‌ترین دعایی که مستجاب می‌شود، دعای برادر مؤمن در پشت سر برادر مؤمن است.
و همچنین می‌فرمایند: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَهِ دُعَاءُ الأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الغَیبِ» [کافی، محدث کلینی، جلد ۲، صفحه‌ی ۵۰۷‌]
ترجمه: سریـع‌ترین دعایی که به اجابت می‌رسد، دعای برادر مؤمن در پشت سر برادر مؤمنش است.
با این حساب، دعای حاج فردوسی (حفظه الله) برای برادران و خواهران مؤمنشان مستجاب است.

دلیل دوم: در روایتی از امام کاظم (علیه‌السلام) آمده است: «لَا تُحَقِّرُوا دَعْوَةَ أَحَدٍ فَإِنَّهُ یُسْتَجَابُ لِلْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ فِیکُمْ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ» [کافی شریف، محدث کلینی، جلد 4، صفحه‌ی 17]

ترجمه: دعای هیچ کسی را کوچک نشمارید؛ همانا دعای یهودی و مسیحی درباره‌ی شما مستجاب می‌شود ولی درباره‌ی خودشان مستجاب نمی‌شود.

به تصریح امام معصوم (علیه‌السلام) نباید دعای هیچ انسانی را ـ حتی اگر کافر باشد ـ کوچک شمرد و آن را از دایره‌ی استجابت بیرون دانست. وقتی دعای یهودی و نصرانی در حق مسلمان، مستجاب می‌شود، دعای مسلمان، حتمی و قطعی در حق مسلمان، مستجاب می‌شود.

دلیل سوم: گذشته از اسناد شرعی، تمام افرادی که به حاج فردوسی التماس دعا داده و استجابت دعایشان را از فضل الهی گرفته‌اند، شاهدان زنده بر اثبات استجابت دعای ایشان هستند.

پول گرفتن برای دعا کردن

سؤال: آیا پول گرفتن برای دعا کردن، از نظر شرعی جایز است؟

جواب: پول گرفتن برای هر کار مستحب و مباح، اشکال ندارد و جایز است. البته اگر کسی برای انجام واجبات شخصی‌اش پول بگیرد، کار حرامی انجام داده است. مثلاً پول گرفتن برای خواندن نمازهای واجب یومیه، حرام است. یا مثلاً پول گرفتن برای روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان، حرام است. پس اگر فرزندی از پدرش پول بگیرد که نماز واجب خودش را بخواند، این پول، حرام است. یا اگر از پدرش پول بگیرد که ماه رمضان را روزه بدارد، حرام است. یا اگر امام جماعتی پول بگیرد که نماز واجبش را بخواند، حرام است.
اما بر طبق احکام نورانی اسلام، برای مستحبات، می‌توان پول گرفت و هیچ اشکالی ندارد؛ مثلاً:
پسر می‌تواند برای اول وقت خواندن نماز واجبش، پول بگیرد؛
یا امام جماعت می‌تواند برای این که نمازش را در مسجد بخواند، پول بگیرد؛
یا قاری می‌تواند برای تلاوت قرآن پول بگیرد؛
یا مداح می‌تواند برای مرثیه‌سرایی‌اش پول بگیرد؛
یا واعظ می‌تواند برای موعظه و منبرش پول بگیرد؛
یا مؤذن می‌تواند برای اذان گفتنش پول بگیرد؛
یا مسأله‌گو می‌تواند برای بیان احکام، پول بگیرد؛
یا عاقد می‌تواند برای خواندن صیغه‌‌ی عقد، پول بگیرد؛
همچنین است «مستجاب الدعوه» می‌تواند برای دعا کردنش پول بگیرد. حتی اگر مستجاب الدعوه هم نبود، یعنی اگر احتمال قوی نرود که دعایش مستجاب می‌شود، باز هم می‌تواند در مقابل دعا کردنش تقاضای پول کند و آن پول، حلال و شرعی است. چون دعا کردن، کار مستحبی است و تقاضای پول برای انجام کارهای مستحب، هیچ اشکال شرعی ندارد.
برای اطمینان بیشتر، فتاوای جمعی از مراجع عظام تقلید دریافت شد که در ادامه‌ی همین مطلب، در دسترس است.

نظر مراجع عظام تقلید درباره‌ی پول گرفتن برای دعا کردن

آیت الله سیستانی

حضرت آیت الله سیستانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

بسمه تعالی شأنه

مانعی ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله خامنه‌ای

حضرت آیت الله خامنه‌ای

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
آیا پول دادن و پول گرفتن برای دعا کردن، از نظر شرعی جایز است؟

جواب:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
فی نفسه اشکال ندارد.
موفق و مؤید باشید

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

حضرت آیت الله خامنه‌ای

سؤال:

آیا پرداخت و دریافت وجه در قبال خواندن دعاهای وارده و همچنین دعای لسانی با انجام مقدمات و آداب ویژه دعا کردن (که شرایط خاص آن در روایات معتبر ذکر شده است و از انجام دهنده زمان و انرژی می‌برد) در حق مؤمنان جایز است؟

جواب:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
در فرض سؤال، اشکال ندارد.
موفق و مؤید باشید

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله علوی

حضرت آیت الله علوی گرگانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

باسمه تعالی

1. اشکال ندارد.

2. اشکال ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله صافی

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
آیا پول دادن و پول گرفتن برای دعا کردن، از نظر شرعی جایز است؟

جواب:

بسم الله الرحمن الرحیم

علیکم السلام و رحمة الله
گرفتن اجرت در قبال دعا کردن از دعاهای مأثوره و وارده از حضرات معصومین علیهم السلام برای دیگران فی نفسه مانعی ندارد.

و الله العالم
موفق باشید

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله نوری

حضرت آیت الله نوری همدانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

باسمه تعالی

سلام علیکم
در فرض سؤال اگر از دعاهای مأثوره و وارده از حضرات معصومین علیهم السلام باشد و به نیابت دعا کند و به ضرر کسی نباشد، گرفتن اجرت اشکال ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله مکارم

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

باسمه تعالی با سلام
این کار جایز است.
همیشه موفق باشید

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله نجفی

حضرت آیت الله نجفی

سؤال:

باسمه تعالی

السلام علیکم
عندنا شخص یشتهر بمستجاب الدعوة و قد لایستجیب دعائه و هو یطلب للدعاء مالاً یسیراً فعلی هذا:
1. هل یجوز لنا شرعاً اعطاء المال للدعاء؟
2. هل یجوز له شرعاً اخذ المال، ولو یسیراً، للدعاء؟
نشکرکم [1]

جواب:

بسمه سبحانه
کل ذلک جائز. و الله العالم [2]

………………………
[1] ترجمه: شخصی مشهور به مستجاب الدعوه است که گاهی دعایش مستجاب نمی‌شود و برای دعا کردن، تقاضای پول اندکی می‌کند، بنا بر این:
1. آیا از نظر شرعی برای ما جایز است که برای دعا کردن پول پرداخت کنیم؟
2. آیا از نظر شرعی برای آن شخص جایز است که برای دعا کردن پول، هر چند اندک، بگیرد؟
[2] ترجمه: همه‌ی آن (پول دادن و پول گرفتن برای دعا کردن) جایز است. و خدا داناست.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله سبحانی

حضرت آیت الله سبحانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

بسمه تعالی

اگر چه کار درست و عقلانی نیست ولی چون افراد از روی رضایت و رغبت پول می‌دهند اشکال ندارد.

و الله العالم

مشاهد‌ه‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله جوادی

حضرت آیت الله جوادی آملی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

جواب:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

1. گرفتن اجرت بر دعاهایی که برگرفته از قرآن مجید و نیز ادعیه مأثوره از معصومین (علیهم السلام) باشد، مانعی ندارد.

2. بهتر است این کار را شغل و پیشه خود قرار ندهند.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله مظاهری

حضرت آیت الله مظاهری

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
آیا پول دادن و پول گرفتن برای دعا کردن، از نظر شرعی جایز است؟

جواب:

بسمه تعالی

با توافق طرفین جایز است.

حسین المظاهری

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله حیدری

حضرت آیت الله حیدری

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

سلام علیکم و رحمة الله

بر فرض سؤال، مانعی ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله دوزدوزانی

حضرت آیت الله دوزدوزانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

علیکم السلام

اشکالی ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله مدرسی

حضرت آیت الله مدرسی کربلایی

سؤال:

باسمه تعالی

السلام علیکم
عندنا شخص یشتهر بمستجاب الدعوة و قد لایستجیب دعائه و هو یطلب للدعاء مالاً یسیراً فعلی هذا:
1. هل یجوز لنا شرعاً اعطاء المال للدعاء؟
2. هل یجوز له شرعاً اخذ المال، ولو یسیراً، للدعاء؟
نشکرکم [1]

 جواب:

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
لا بأس للطرفین [2]
وفقکم الله لمرضاته

………………………
[1] ترجمه: شخصی مشهور به مستجاب الدعوه است که گاهی دعایش مستجاب نمی‌شود و برای دعا کردن، تقاضای پول اندکی می‌کند، بنا بر این:
1. آیا از نظر شرعی برای ما جایز است که برای دعا کردن پول پرداخت کنیم؟
2. آیا از نظر شرعی برای آن شخص جایز است که برای دعا کردن پول، هر چند اندک، بگیرد؟
[2] ترجمه: برای دو طرف (دعاکننده و ملتمس دعا) اشکالی ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله بیات

حضرت آیت الله بیات زنجانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

باسلام و تحیت؛
دعا و مانند آن از امور عبادی بوده و قابل معاوضه نیست.
بنابراین اگر کسی به عنوان تبرع پولی بدهد اشکال شرعی ندارد ولی نه پول دادن توصیه می شود و نه پول گرفتن.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله مدرسی

حضرت آیت الله مدرسی یزدی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

جواب 1: جایز است و محذوری نیست و گناهی نکرده که اعانت بر اثم باشد. این دلگرمی است که او را با اطمینان خاطر متوجه به پروردگار کند و تضرع نماید تا خدا اجابت رساند. ما هم او را تشویق می‌کنیم که دعا کند و گره‌های اشخاص شاید به دعای او مستجاب شود؛ این را به اصطلاح اهل علم داعی بر داعی می‌گویند. مضافاً قصد قربت در دعا شرط نیست گر چه بهتر است که خلّصاً لله باشد.
جواب 2: گرفتن پول هم برای او جایز است که سبب می‌شود او را وادار کند دعا و تضرع کند. بله بهتر است که عبادات و تضرعات و دعا و ذکر و مانند آن‌ها که به درگاه الهی است از رذائل دنیوی پاک باشد و پول نگیرد.

والسلام

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله رحمتی

حضرت آیت الله رحمتی سیرجانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

بسمه تعالی

و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته

چنانچه دعاهای وی بر وجه حلال باشد و بی‌جهت کسی را نفرین نکند پول دادن به او و گرفتن وی اگر معین باشد که چقدر می‌گیرد مانعی ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

آیت الله فاضل

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی

سؤال:

باسمه تعالی

سلام علیکم
شخصی هست که مشهور به مستجاب الدعوه است؛ گر چه بعضی موارد سراغ داریم که دعایش مستجاب نشده است. این شخص برای دعا کردن، مبلغ اندکی می‌گیرد. لطفاً بفرمایید:
۱. پول دادن ما به این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
۲. پول گرفتن این شخص برای دعا کردن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

با تشکر

جواب:

بسمه تعالی

سلام علیکم
1. پول دادن به کسی که برای شما دعا کند اشکال شرعی ندارد.
2. اگر مردم با رضایت خود به شخصی پول بدهند که برایشان دعا کند اشکال ندارد.

مشاهده‌ی تصویر استفتاء

************

مستجاب نشدن دعای پیامبر

سؤال: آیا تمام دعاهای پیامبران و امامان (علیهم ‌السلام) مستجاب می‌شده است؟

جواب: به گواهی آیات قرآن و روایات معتبر، پاره‌ای از دعاهای انبیاء و اوصیاء (علیهم‌السلام) به همان شکلی که خواسته‌اند، مستجاب نشده است. برخی از این موارد، چنین است:

1. تقاضای نوح نجیّ الله درباره‌ی نجات پسرش:
خدای تعالی در جواب دعای حضرت نوح (علیه‌السلام) چنین می‌فرماید: «إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ» [سوره‌ی هود، آیه‌ی46]
ترجمه: او از اهل تو نیست! او عمل ناصالحی است! پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز می‏‌دهم تا از جاهلان نباشی!!

2. تقاضای رؤیت خدا از طرف حضرت موسی (علیه‌السلام):
وقتی حضرت موسی (علیه‌السلام) از خدای تعالی خواست که خودش را به او نشان دهد، این دعا مستجاب نشد و خداوند در جوابش فرمود: «لَنْ تَرانی‏ وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَی الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی» [سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 143]
ترجمه: هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید.

3. تقاضای بخشش کافران از طرف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله):
از آنجا که حضرت ختمی‌مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلّم)، رحمة للعالمین هستند، این احتمال بوده که برای کافران نیز تقاضای بخشش کنند؛ ولی خدای تعالی، قبل از چنین درخواستی، جواب رد به آن داده است، آنجا که می‌فرماید: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَ اللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ» [سوره‌ی توبه، آیه‌ی 80]
ترجمه: چه براى آنان دعای آمرزش کنی و چه برایشان دعای آمرزش نکنی [یکسان است‏، حتى] اگر هفتاد بار برایشان دعای آمرزش کنى، هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید؛ چرا که آنان به خدا و فرستاده‏‌اش کفر ورزیدند و خدا، گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.

آنچه در این متن بیان شد، فقط مستجاب نشدن دعای پیامبران از دیدگاه آیات قرآن کریم بود. بررسی دعاهایی از پیامبران و امامان (علیهم السلام) که مستجاب نشده از منظر روایات معتبر، به فرصت دیگری موکول شد.

صدای مستجاب الدعوه

سؤال: گفته شده یکی از عللی که خداوند، دعای بنده‌اش را با تأخیر اجابت می‌کند این است که می‌خواهد بنده‌اش بیشتر او را صدا بزند؛ پس چرا اشخاص مستجاب الدعوه دعایشان به سرعت مستجاب می‌شود؟

جواب:
اولاً: روایاتی که در این مضمون وارد شده، ضعف سند دارد. این روایات عبارتند از:

روایت اول:
قال الرضا (علیه السلام): «إِنَّ اللَّهَ یُؤَخِّرُ إِجَابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقاً إِلَى دُعَائِهِ وَ یَقُولُ صَوْتٌ أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ وَ یُعَجِّلُ إِجَابَةَ دُعَاءِ الْمُنَافِقِ وَ یَقُولُ صَوْتٌ أَکْرَهُ سَمَاعَهُ».
ترجمه: همانا خداوند اجابت [دعای] مؤمن را به جهت شوقی که به [شنیدن صدای] دعایش دارد به تأخیر می‌اندازد و می‌فرماید: [این صدای دعا] صدایی است که دوست دارم بشنوم.
و در اجابت دعای منافق تعجیل می‌کند و می‌فرماید: [این صدای دعا] صدایی است که شنیدنش را ناخوش دارم.
منبع: فقه الرضا (علیه السلام)، صفحه‌ی 46.
کتاب فقه الرضا (علیه السلام) منسوب به امام هشتم (علیه السلام) است و نمی‌توان ابتدائاً به روایاتش اعتماد کرد.

روایت دوم:
قال الصادق (علیه السلام): «إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِیَّ لِلَّهِ یَدْعُو فِی الْأَمْرِ یُرِیدُهُ‏ فَیَقُولُ اللَّهُ لِلْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِذَلِکَ الْأَمْرِ اقْضِ حَاجَةَ عَبْدِی وَ لَا تُعَجِّلْهَا فَإِنِّی أَشْتَهِی أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ إِنَّ الْعَبْدَ الْمُخَالِفَ لَیَدْعُو فِی الْأَمْرِ یُرِیدُهُ فَیَقُولُ اللَّهُ لِلْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِذَلِکَ الْأَمْرِ اقْضِ حَاجَتَهُ وَ عَجِّلْهَا فَإِنِّی أُبْغِضُ أَنْ أَسْمَعَ نِدَاءَهُ وَ صَوْتَهُ قَالَ فَیَقُولُ النَّاسُ مَا أُعْطِیَ هَذَا حَاجَتَهُ وَ حُرِمَ هَذَا إِلَّا لِکَرَامَةِ هَذَا عَلَى اللَّهِ وَ هَوَانِ هَذَا عَلَیْهِ».
ترجمه: همانا بنده‌ای از دوستان خدا برای کاری که می‌خواهد دعا می‌کند. پس خداوند به فرشته‌ای که مأمور برآوردن آن حاجت است می‌گوید: حاجت بنده‌ام را بده ولی فوری در اختیارش مگذار. همانا دوست دارم صدا و دعایش را بشنوم.
و بنده‌ی مخالف، در کاری که می‌خواهد دعا می‌کند. پس خداوند به فرشته‌ای که مأمور برآوردن آن حاجت است می‌گوید: حاجتش را برآورده کن و فوری به او بده. همانا من ندا و صدایش را دشمن می‌دارم.
پس مردم [که از حقیقت امر بی‌خبرند] می‌گویند: حاجت این [دشمن خدا] داده نشد و آن [دوست خدا] محروم نگردید مگر به خاطر جایگاه ارزشمند این [دشمن خدا] در نزد خدا و بی‌ارزشی آن [دوست خدا در نزد خدا]!
منبع: التمحیص، صفحه‌ی 58، حدیث 119.
کتاب التمحیص منسوب به محمد بن همام اسکافی، از بزرگان محدثان شیعه است. این کتاب تا پیش از علامه مجلسی (ره) شناخته شده نبوده است. برخی هم این کتاب را به ابن شعبه‌ی حرّانی نسبت داده‌اند.
به همین دلایل،‌ نمی‌توان ابتدائاً به روایات این کتاب اعتماد کرد.

روایت سوم:
وَجَدْتُ بِخَطِّ الشَّیْخِ الْأَجَلِّ شَمْسِ الدِّینِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجُبَعِیِّ جَدِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ رَوَى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ‏ عَیَّاشٍ الْجَوْهَرِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الْحُسَیْنِ عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ یَحْیَى الرَّاشِدِ عَنْ وَالِدِهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الصَّبَّاحُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ الْعَمْرِیِّ فِی حَدِیثٍ قَالَ رُوِّینَا عَنِ الْعَالِمِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: «إِذَا دَعَا الْمُؤْمِنُ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَوْتٌ أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ اقْضُوا حَاجَتَهُ فَاجْعَلُوهَا مُعَلَّقَةً بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ حَتَّى یُکْثِرَ دُعَاءَهُ شَوْقاً مِنِّی إِلَیْهِ وَ إِذَا دَعَا الْکَافِرُ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَوْتٌ أَکْرَهُ سَمَاعَهُ اقْضُوا حَاجَتَهُ وَ عَجِّلُوهَا حَتَّى لَا أَسْمَعَ صَوْتَهُ وَ یَشْتَغِلَ بِمَا طَلَبَهُ عَنْ خُشُوعِهِ».
ترجمه: هر گاه مؤمنی دعا کند، خدای عز و جل می‌گوید: صدایی است که شنیدنش را دوست دارم. حاجتش را برآورده کنید ولی بین زمین و آسمان نگه دارید تا به خاطر شوقی که به او دارم، دعایش را بیشتر کند.
و هر گاه کافر دعا کند، خدای عز و جل می‌گوید: صدایی است که شنیدنش را ناپسند دارم. حاجتش را برآورده کنید و فوری به او بدهید تا صدایش را نشنوم و به آنچه خواسته است، از خشوعش [در دعا] مشغول شود.
منبع: بحار الانوار، جلد 87، صفحه‌ی 96
این روایت، برای اولین بار در کتاب بحار الانوار علامه مجلسی در قرن یازدهم آمده و هیچ اثری از آن در کتاب‌های معتبر حدیثی قرون اولیه‌ی اسلام دیده نمی‌شود. به همین دلیل، نمی‌توان ابتدائاً به آن اعتماد کرد.

روایت چهارم:
الشَّیْخُ أَبُو الْفُتُوحِ فِی تَفْسِیرِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُنْکَدِرِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ [عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلّم) أَنَّهُ قَالَ‏] : «إِنَّ الْعَبْدَ لَیَدْعُو اللَّهَ وَ هُوَ یُحِبُّهُ فَیَقُولُ لِجَبْرَئِیلَ یَا جَبْرَئِیلُ اقْضِ حَاجَتَهُ وَ لَکِنْ لَا تُعْطِهَا إِلَى الْوَقْتِ الْفُلَانِیِّ فَإِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَکُونَ صَوْتُهُ فِی بَابِی وَ یَکُونُ عَبْدٌ یَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَى حَاجَتَهُ فَیَقُولُ اللَّهُ یَا جَبْرَئِیلُ اقْضِ حَاجَتَهُ وَ عَجِّلْهَا حَتَّى یَذْهَبَ وَ لَا یَدْعُوَنِی فَإِنِّی لَا أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَهُ».
ترجمه: همانا بنده خدا را می‌خواند در حالی که او را دوست دارد. پس [خداوند] به جبرئیل می‌فرماید: ای جبرئیل، حاجتش را برآورده کن ولی تا فلان زمان به او مده، همانا صدایش بر درگاهم را دوست دارم.
و می‌شود که بنده‌ای از خدای تعالی حاجتش را درخواست می‌کند، پس خداوند می‌فرماید: ای جبرئیل، حاجتش را برآورده کن و فوری به او بده تا برود و مرا نخواند که من، شنیدن صدایش را دوست ندارم.
منبع: تفسیر ابو الفتوح رازی، جلد 1، صفحه‌ی 298.
این حدیث، از طریق اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) نیست؛ بلکه از طریق صحابه است. به همین دلیل نمی‌توان ابتدائاً به آن استناد کرد.

ثانیاً: اگر از بحث اعتبار سند بگذریم، یعنی سند این روایات را به نحوی قبول کنیم، اینگونه می‌توان توجیه کرد که کسانی مستجاب الدعوه می‌شوند که مستغرق در مناجات و دعا باشند و برای چنین افرادی، معنی ندارد استجابت دعایشان به تأخیر افتد تا خداوند، صدایشان را بیشتر بشنود.
اینان در تمام شبانه‌روز، در حال صدا زدن خداوند هستند و جز او را نمی‌بینند و نمی‌خواهند. وقتی کسی در تمام لحظات بیداری و حتی در خواب، در حال مناجات با رب الارباب و دعا کردن باشد، صدایش برای ملکوت عالم آشناست و به همین دلیل، دعایش به سرعت مستجاب می‌شود. به قول شاعر:

خوشا آنان که الله یارشان بی * به حمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنان که دائم در نمازند * بهشت جاودان بازارشان بی

التماس دعا از کافر

سؤال: آیا مسلمان می‌تواند به کافر التماس دعا بدهد؟

جواب: مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) در درس اخلاق و معارف اسلامی خود در ماه رمضان با موضوع «دعا»، به این سؤال، پاسخ داده‌اند. پاسخ ایشان به شرح زیر است:
تا به حال بحثمان این بود که انسان برای خودش و برای غیر دعا کند و در باب غیر، عرض شد که اگر کسی کافر یا مشرک باشد چه‎طور است؟ این سخنانی که عرض شد، تفسیر آن‎ها بر طبق موازین و آیات بود که بحث در دعای مسلِم برای کافر بود؛ اینجا یک چیزی به ذهن می‏‌آید و آن این‌که دعای کافر برای مسلم چه‎طور است؟ کافری برای مسلمانی دعای به خیر می‎کند، که در روابط اجتماعی هم خیلی اتفاق می‏‌افتد. مثلاً ممکن است کاری برای او بکنید و او بگوید: خدا ان شاء الله به تو سلامتی بدهد. این یک چیزی است که در جامعه‌ی مسلمین وجود دارد، چون این افراد با هم زندگی می‏‌کنند. سؤال اینجاست که آیا دعای او درباره‌ی شخصِ مسلمان مستجاب می‏‌شود یا نه؟ یک روایت می‎خوانم.
روایت از امام‎ هفتم، امام‎ کاظم (علیه‌السلام) است: «قَالَ: لَا تُحَقِّرُوا دَعْوَةَ أَحَدٍ»؛ حضرت فرمودند: دعای هیچ‎کس را کوچک نشمار. این دعا نه مسلمان دارد، نه کافر و…، «فَإِنَّهُ‏ یُسْتَجَابُ‏ لِلْیَهُودِیِ‏ وَ النَّصْرَانِیِ‏ فِیکمْ‏ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ»؛ دعای هیچ‎کس را کوچک نشمارید، حتی دعای یهودی و نصرانی در حق شما پذیرفته می‏‌شود، اما دعای او در حق خودش پذیرفته نمی‏‌شود. بنابراین از آن طرف هم آمدیم و دو طرفه کردیم. اگر آن‎ها هم در حق مسلمان دعا کنند دعایشان مستجاب می‏‌شود.
البته این سرفصل مهمی است. یادم هست که زمانی این را بحث کردم؛ درباره‌ی اثر دعای غیر، برای انسان و مقایسه‏‌‌‌ی اثر دعای او با دعای خودش درباره‌ی خودش، که این را در گذشته بحث کرده‏‌ام. روایات متعدد داریم. این سرفصلی بسیار وسیع‌‏تر و میدانی بزرگ‎تر از آن است که راجع به مؤمنین، مطرح کردیم. در اینجا مؤمن ندارد. در اینجا می‎گوید: «لَا تُحَقِّرُوا دَعْوَةَ أَحَدٍ»؛ دعای احدی را کوچک نشمارید؛ او هر کس می‏‌خواهد باشد و بعد توضیح می‎دهد، «فَإِنَّهُ‏ یُسْتَجَابُ…»؛ این را بدان که دعای یهودی و نصرانی درباره‌ی تو مستجاب می‏‌شود ولی درباره‌ی خودش مستجاب نمی‏‌شود.

دکان باز کردن

سؤال: آیا پول گرفتن برای دعا کردن، دکان باز کردن نیست؟

جواب حلّی (یعنی اشکال را می‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
اگر منظور از «دکان باز کردن»، عناوین مجرمانه‌ای مانند کلاهبرداری و اختلاس است، چنین عنوانی بر دعای پولی صدق نمی‌کند؛ زیرا پول گرفتن برای دعا کردن، مانند پول گرفتن برای انجام هر عمل مستحب دیگر، از نظر شرعی جایز است. وقتی کاری از نظر شرع انور، جایز شد، درآمدش حلال است و نمی‌توان برچسب «دکان باز کردن» به آن زد.

جواب نقضی (یعنی اشکال را نمی‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
حاج فردوسی برای هیچ‌کدام از انواع سه‌گانه‌ی ثبت التماس دعا (حضوری، پستی و اینترنتی)، پول نمی‌گیرند و تمام دعاهایشان رایگان و به قصد نیل به پاداش‌های عالی اخروی است.
این که در «روش اینترنتی ثبت التماس دعا» مبلغ اندکی دریافت می‌شود، برای اثبات جدّی بودن دعاست نه برای دعا کردن و این مبالغ، در امور خیر و کمک به فقرای آبرومند جامعه مصرف می‌شود تا دروازه‌ی دریافت استجابت را بهتر و بیشتر به روی ملتمس دعا بگشاید.

خلاف مروت

سؤال: آیا پول گرفتن برای دعا کردن، خلاف مروّت و موجب سقوط عدالت نیست؟

جواب حلّی (یعنی اشکال را می‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
در این که «مروت» چیست و آیا در «عدالت» معتبر و دخیل است یا نه؟‌ بحث‌های مبسوطی توسط فقها، از قدیم تا کنون، انجام شده و همچنان در جریان است. جمع‌بندی این مباحث، این است که «مروت»، همان ترک حرام و مکروه شرعی است.
برخی از فقها، نظر مردم (عرف) را دخیل در «مروت» دانسته‌اند. اگر «عرف» و نظر مردم را در «مروت» مؤثر بدانیم، موضوعات زیادی به آئین‌ها و هوای نفس انسان‌ها پیوند خواهد خورد و ثمرات بسیار منفی‌ای خواهد داشت.
بحث «مروت» به صورت مفصّل در جلد دوم «مفاهیم راهبردی منهاج فردوسیان» آمده است؛ ولی اینجا به طور خلاصه عرض می‌کنیم: چون پول گرفتن برای دعا کردن، نه حرام است و نه مکروه، لذا خلاف «مروت» نیست و آسیبی به «عدالت» نمی‌زند.

جواب نقضی (یعنی اشکال را نمی‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
حاج فردوسی برای هیچ‌کدام از انواع سه‌گانه‌ی ثبت التماس دعا (حضوری، پستی و اینترنتی)، پول نمی‌گیرند و تمام دعاهایشان رایگان و به قصد نیل به پاداش‌های عالی اخروی است.
این که در «روش اینترنتی ثبت التماس دعا» مبلغ اندکی دریافت می‌شود، برای اثبات جدّی بودن دعاست نه برای دعا کردن و این مبالغ، در امور خیر و کمک به فقرای آبرومند جامعه مصرف می‌شود تا دروازه‌ی دریافت استجابت را بهتر و بیشتر به روی ملتمس دعا بگشاید.

خلاف سنت

سؤال: آیا پول گرفتن برای دعا کردن، خلاف سیره و سنت رسول خدا (صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) و ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) نیست؟

جواب حلّی (یعنی اشکال را می‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
خیلی کارهای دیگر هم هست که پیامبر خدا (صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) و اهل بیت (علیهم‌السلام) انجام نمی‌داده‌اند ولی متدیّنین انجام می‌دهند و برای انجام دادنش پول می‌گیرند. منظور کارهایی نیست که به تازگی اختراع شده؛ بلکه منظور، کارهایی است که در همان زمان بوده ولی آنان انجام نداده‌اند؛ مثلاً:
هیچ اقدامی در راه‌اندازی بنگاه همسریابی انجام نداده‌اند. با این که دختر و پسر مجرد و جویای همسر در زمان آن حضرات هم بوده‌اند. و بر طبق روایات شریف، یکی از کارهای مستحب و پر ثواب، به هم رساندن مجردها برای ازدواج است.
یا هیچ اقدامی در راه اندازی صندوق قرض الحسنه نکرده‌اند، در حالی که نیازمند وام در همان زمان هم بوده است. و بر طبق روایات، قرض الحسنه دادن، ثواب زیادی دارد.
یا هیچ اقدامی در تأسیس کتابخانه نکردند، هر چند مردمان همان زمان، نیاز به علم و کتاب داشته‌اند. و بر طبق روایات، علم‌آموزی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.
یا هیچوقت برای مسلمانان، صیغه‌ی عقد ازدواج نخوانده‌اند.
یا برای هیچ کسی استخاره نگرفته‌اند.
و صدها نمونه از این کارها که بعضاً ثواب هم دارد و مستحب است.
پس هر کاری که حضرات معصومین (علیهم‌السلام) انجام نداده‌اند، دلیل بر این نیست که حرام است و باید ترک شود.

جواب نقضی (یعنی اشکال را نمی‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
حاج فردوسی برای هیچ‌کدام از انواع سه‌گانه‌ی ثبت التماس دعا (حضوری، پستی و اینترنتی)، پول نمی‌گیرند و تمام دعاهایشان رایگان و به قصد نیل به پاداش‌های عالی اخروی است.
این که در «روش اینترنتی ثبت التماس دعا» مبلغ اندکی دریافت می‌شود، برای اثبات جدّی بودن دعاست نه برای دعا کردن و این مبالغ، در امور خیر و کمک به فقرای آبرومند جامعه مصرف می‌شود تا دروازه‌ی دریافت استجابت را بهتر و بیشتر به روی ملتمس دعا بگشاید.

رویگردانی از دین

سؤال: آیا پول گرفتن برای دعا کردن، موجب رویگردانی مردم از دین نمی‌شود؟

جواب حلّی (یعنی اشکال را می‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
پول گرفتن یک روحانی برای دعا کردن، می‌تواند بهانه‌ی خوبی برای رویگردانی از دین باشد؛ همچنان که خیلی چیزهای دیگر نیز می‌تواند بهانه‌های خوبی برای رویگردانی از دین باشد؛‌ زیرا کسی که بخواهد برود، بهانه‌اش را پیدا می‌کند. وقتی کسی بنا بر رویگردانی از دین دارد، با هر اندک بهانه‌ای رویگردان می‌شود. اما کسی که آمده تا بماند؛ دیندار شده تا به درجات عالیه‌ی بهشت برسد، هیچگاه از عمل این و آن، از دینش رویگردان نمی‌شود. اگر چنین باشد، قضات دادسرای ویژه‌ی روحانیت که بر هزاران تخلف و گناه و انحراف روحانیت مطلعند، باید روزی صد بار از دینشان رویگردان شوند!

جواب نقضی (یعنی اشکال را نمی‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
حاج فردوسی برای هیچ‌کدام از انواع سه‌گانه‌ی ثبت التماس دعا (حضوری، پستی و اینترنتی)، پول نمی‌گیرند و تمام دعاهایشان رایگان و به قصد نیل به پاداش‌های عالی اخروی است.
این که در «روش اینترنتی ثبت التماس دعا» مبلغ اندکی دریافت می‌شود، برای اثبات جدّی بودن دعاست نه برای دعا کردن و این مبالغ، در امور خیر و کمک به فقرای آبرومند جامعه مصرف می‌شود تا دروازه‌ی دریافت استجابت را بهتر و بیشتر به روی ملتمس دعا بگشاید.

مستجاب نشدن دعای پولی

سؤال: آیا خداوند متعال دعای پولی (دعایی که برای پول باشد) را مستجاب می‌کند؟

جواب حلّی (یعنی اشکال را می‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):

اولاً: بر طبق صریح آیه‌ی قرآن، هر دعایی مستجاب است.

ثانیاً: بر طبق دستور صریح امام معصوم (علیه‌السلام) نباید دعای هیچ انسانی ـ حتی اگر کافر یهودی و نصرانی باشد ـ را کوچک بشماریم و غیرمستجاب بخوانیم.

ثالثاً: افراد زیادی که پول دادند و التماس دعا ثبت کردند و نتیجه گرفتند و دعایشان مستجاب شد، جواب قاطع و محکمی بر باطل بودن این ادعاست.

جواب نقضی (یعنی اشکال را نمی‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
حاج فردوسی برای هیچ‌کدام از انواع سه‌گانه‌ی ثبت التماس دعا (حضوری، پستی و اینترنتی)، پول نمی‌گیرند و تمام دعاهایشان رایگان و به قصد نیل به پاداش‌های عالی اخروی است.
این که در «روش اینترنتی ثبت التماس دعا» مبلغ اندکی دریافت می‌شود، برای اثبات جدّی بودن دعاست نه برای دعا کردن و این مبالغ، در امور خیر و کمک به فقرای آبرومند جامعه مصرف می‌شود تا دروازه‌ی دریافت استجابت را بهتر و بیشتر به روی ملتمس دعا بگشاید.

خلاف قرآن

سؤال: آیا تأخیر اجل با دعا و به تبع آن با التماس دعا، بر خلاف تصریح قرآن کریم نیست؟ زیرا بنا بر نظر خدای تعالی در قرآن کریم، هر انسانی در این دنیا، مهلت مشخصی دارد که نمی‌توان آن را جلو انداخت و نمی‌شود آن را عقب انداخت. خدای تعالی در قرآن کریم به صراحت می‌فرماید: «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ» [سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 34]
ترجمه: و براى هر امتى، اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد نه [می‌توانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پیش.
و نیز می‌فرماید: «وَ لَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاء أَجَلُهَا» [سوره‌ی منافقون، آیه‌ی 11]
ترجمه: و هر کس اجلش فرا رسد، هرگز خدا [آن را] به تأخیر نمی‌اندازد.

جواب: در آیه‌ی اول می‌فرماید: «براى هر امتى، مهلتى است پس چون مهلتشان فرا رسد نمی‌توانند آن را پس و پیش کنند». تصریح آیه بر این است که خود انسان نمی‌تواند عمرش را کم یا زیاد کند، ولی خدا می‌تواند این کار را انجام دهد. هر گاه خود انسان بخواهد با انجام اعمالی عمرش را کمتر یا بیشتر کند، چنین چیزی امکان ندارد اما اگر از خدا بخواهد که خداوند عمرش را زیاد کند، خداوند این قدرت را دارد که این کار را انجام دهد. پس با التماس دعا می‌توان عمر را زیاد کرد و اجل را به تأخیر انداخت؛ ولی خود انسان نمی‌تواند با ترفندی چنین کاری انجام دهد.
در آیه‌ی دوم می‌فرماید: «هر کس مهلتش فرا رسد، هرگز خدا آن مهلت را به تأخیر نمی‌اندازد». به عبارت دیگر، خداوند بر عمر کسی «نمی‌افزاید»؛ ولی نمی‌گوید خدا «نمی‌تواند» بر عمر کسی بیفزاید. پس اگر «می‌تواند» عمر کسی را بیشتر کند، «می‌توانیم» دعا کنیم و از او بخواهیم این کار را انجام دهد. پس باز هم نتیجه می‌گیریم که با التماس دعا می‌توان عمر را زیاد کرد و اجل را به تأخیر انداخت؛ ولی به صورت پیش‌فرض، خداوند بنا ندارد بعد از پایان مهلت، بر عمر کسی بیفزاید.
علاوه بر توضیحات فوق، در روایتی از امام باقر (علیه‌السلام) تصریح شده که «دعا» و به تبع آن «التماس دعا» می‌تواند مرگ را به تأخیر اندازد.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلّم): «فِی هَذِهِ الْحَبَّةِ السَّوْدَاءِ مِنْهَا شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ». فَقَالَ: «نَعَمْ» ثُمَّ قَالَ: «أَ لَا أُخْبِرُکَ بِمَا فِیهِ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ حَتَّى‏ السَّامِ‏» قُلْتُ: بَلَى. قَالَ: «الدُّعَاءُ». [فلاح السائل و نجاح المسائل، سید بن طاووس، صفحه‌ی 28]
ترجمه: راوی می‌گوید: به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم [آیا درست است که] پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرموده‌اند: در سیاه‌دانه شفای هر دردی غیر از مرگ است؟ فرمودند:‌ بله. سپس فرمودند: آیا تو را از چیزی آگاه کنم که دوای هر دردی، حتی مرگ است؟ عرض کردم: بله. فرمودند: دعا.

خدشه به اخلاص

سؤال: آیا پول گرفتن برای دعا کردن، اخلاص را کم نمی‌کند؟ در حالی که هر چه دعا خالص‌تر باشد، به اجابت نزدیک‌تر است.

جواب: حاج فردوسی برای هیچ‌کدام از انواع سه‌گانه‌ی ثبت التماس دعا (حضوری، پستی و اینترنتی)، پول نمی‌گیرند و تمام دعاهایشان رایگان و به قصد نیل به پاداش‌های عالی اخروی است.
این که در «روش اینترنتی ثبت التماس دعا» مبلغ اندکی دریافت می‌شود، برای اثبات جدّی بودن دعاست نه برای دعا کردن و این مبالغ، در امور خیر و کمک به فقرای آبرومند جامعه مصرف می‌شود تا دروازه‌ی دریافت استجابت را بهتر و بیشتر به روی ملتمس دعا بگشاید.

پس دعای حاج فردوسی (دامت برکاته) از روی اخلاص و به صورت رایگان است و مبلغی که جهت اثبات جدّی بودن در روش «اینترنتی» دریافت می‌شود، به نیازمندان آبرومند تقدیم می‌شود.

بر هم خوردن نظم جهان

سؤال: آیا این که برای هر کاری التماس دعا بدهیم، موجب بر هم خوردن نظم جهان و هندسه‌ی اجتماعی نمی‌شود؟ مثلاً اگر تمام مردم برای درمان بیماری‌هایشان التماس دعا بدهند، پزشکان و کادر درمان بیکار نخواهند شد؟

جواب: از میان انسان‌ها، افراد کمی هستند که به «دعا» اعتقاد دارند. از میان کسانی که اعتقادی به دعا دارند، تعداد کمتری «التماس دعا» را قبول دارند. از بین آنان که به «التماس دعا» معتقدند، تعداد بسیار کمتری حاضرند برای ثبت التماس دعا، هزینه پرداخت کنند و متحمل زحمت گردند. پس عملاً تعداد افرادی که برای رسیدن به خواسته‌هایشان از مسیر «التماس دعا» اقدام می‌کنند، بسیار بسیار اندک خواهد بود.
بنا بر این هیچ زمانی نخواهد آمد که تمام مردم جهان برای درمان بیماری‌هایشان به جای مراجعه به پزشک و مصرف دارو، رو به «التماس دعا» برای شفا بیاورند، تا ترسی از بر هم خوردن نظم جهان باشد.

از کیسه دین خوردن

سؤال: آیا پول گرفتن برای دعا کردن، استیکال به دین نیست که در روایات از آن نهی شده است؟

جواب حلّی (یعنی اشکال را می‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
برای نهی از استیکال به دین، یعنی خوردن مال مردم به واسطه‌ی دین، روایتی نیافتیم؛ ولی برای استیکال به اهل بیت (علیهم‌السلام)، دو روایت از منابع معتبر و برای استیکال به قرآن، یک روایت ضعیف یافت شد.
پس اصل این موضوع که از خوردن مال مردم به واسطه‌ی دین، نهی شده است، سندی در روایات ندارد.
اما روایاتی که به طور ضمنی از استیکال به ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) نهی نموده، به شرح زیر است:

روایت اول:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام): «الشِّیعَهُ ثَلَاثٌ مُحِبٌّ وَادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَیِّنٌ بِنَا وَ نَحْنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْکِلٌ بِنَا النَّاسَ وَ مَنِ اسْتَأْکَلَ بِنَا افْتَقَرَ» [روضه الواعظین و بصیره المتعظین، فتّال نیشابوری، جلد ۲، صفحه‌ی ۲۹۳]
ترجمه: شیعیان سه دسته می‌شوند؛ [۱] دوستدار پرمحبت که از ماست، [۲] کسی که خودش را با ما آراسته می‌دارد و ما زینت کسی هستیم که خودش را با ما بیاراید و [۳] کسی که [مال] مردم را به واسطه‌ی ما می‌خورد و هر کس، [مال] مردم را به واسطه‌ی ما بخورد، فقیر خواهد شد.

روایت دوم:
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) قَالَ: «الشِّیعَهُ ثَلَاثَهُ أَصْنَافٍ صِنْفٌ یَتَزَیَّنُونَ بِنَا وَ صِنْفٌ یَسْتَأْکِلُونَ بِنَا وَ صِنْفٌ مِنَّا وَ إِلَیْنَا» [مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار، طبرسی، صفحه‌ی ۶۳، الفصل الثانی فی ذکر علامات الشیعه]
ترجمه: شیعیان سه گروهند؛ [۱] گروهی خود را با ما می‌آرایند و [۲] گروهی با [سوء استفاده از] ما [مال مردم را] می‌خورند و [۳] گروهی از ما و به سوی ما هستند.

روایت سوم:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم):‏ «حَمَلَهُ الْقُرْآنِ الْمَخْصُوصُونَ بِرَحْمَهِ اللَّهِ الْمُلْبَسُونَ نُورَ اللَّهِ الْمُعَلَّمُونَ کَلَامَ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ مِنَ اللَّهِ … ثُمَّ قَالَ: أَ تَدْرُونَ مَتَى یُوَفَّرُ عَلَى هَذَا الْمُسْتَمِعِ وَ هَذَا الْقَارِئِ هَذِهِ الْمَثُوبَاتُ الْعَظِیمَاتُ إِذَا … لَمْ یَسْتَأْکِلْ‏ بِهِ وَ لَمْ یُرَاءِ بِه‏» [تفسیر منسوب به امام عسکری، صفحه‌ی ۱۴]
ترجمه: حاملان قرآن، مخصوصان به رحمت خداوند و درپوشیدگان به نور خداوند و … هستند. سپس فرمودند: آیا می‌دانید چه زمانی این ثواب‌های عظیم بر قاری قرآن و شنونده‌ی آن کامل می‌شود، آن گاه که … به وسیله‌ی آن، [مال دیگران را] نخورد و ریا نکند.
در معنی استیکال به ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام)، چند احتمال وجود دارد:

احتمال اول: این که شخصی با جعل احادیث، موجب رونق بازار خود شود. مثلاً با جعل حدیثی در فضیلت خوردن پیاز، فروش پیاز خود را بیشتر کند. این درآمد، چون از راه دروغ بستن بر خدا و رسول و ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) است، حرام و مذموم بوده و به جای ثروت‌آفرینی، فقرآور است.

احتمال دوم: سید از مردم بخواهد به خاطر احترام و اعتبار اجدادش به او پول و مال بدهند، یا حتی اگر سید نیست، خود را سید معرفی کند و تقاضای مال نماید. این نحوه کسب درآمد، چون «اکل مال بباطل» است؛ حرام است. به عبارت ساده، چون سید بودن، کار نیست که بتوان در مقابلش مزد دریافت نمود، هر پولی که به صِرف سید بودن دریافت شود، حرام است. البته اگر سیدی فقیر باشد، باید سهم سادات به او بدهند و او هم باید قبول کند. یعنی دریافت سهم سادات برای سید فقیر، چون از ناحیه‌ی شارع مقدس، تشریع شده است، هیچ اشکالی ندارد. اما این که سیدی فقیر نباشد و بخواهد از سید بودنش کاسبی کند، حرام است.

احتمال سوم: با سعایت و جاسوسی از منزل و محفل ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) در نزد خلیفه‌ی زمان، درآمدی کسب کند. این نوع از استیکال، امروزه منتفی است و موضوعیت ندارد. این نوع کسب درآمد در زمان حیات آن بزرگواران مرسوم بوده است؛ به طوری که برخی، خود را شیعه و هوادار و جان‌فدا نشان می‌دادند تا اخبار سرّی را به دست آورند و به طاغوت زمان برسانند. امروزه این راه از استیکال (= کسب درآمد) از اهل بیت (علیهم‌السلام) وجود ندارد.
با این حساب، پول گرفتن برای دعا کردن، استیکال به دین یا به اهل بیت (علیهم‌السلام) یا به قرآن نیست.

جواب نقضی (یعنی اشکال را نمی‌پذیریم و به آن جواب می‌دهیم):
حاج فردوسی برای هیچ‌کدام از انواع سه‌گانه‌ی ثبت التماس دعا (حضوری، پستی و اینترنتی)، پول نمی‌گیرند و تمام دعاهایشان رایگان و به قصد نیل به پاداش‌های عالی اخروی است.
این که در «روش اینترنتی ثبت التماس دعا» مبلغ اندکی دریافت می‌شود، برای اثبات جدّی بودن دعاست نه برای دعا کردن و این مبالغ، در امور خیر و کمک به فقرای آبرومند جامعه مصرف می‌شود تا دروازه‌ی دریافت استجابت را بهتر و بیشتر به روی ملتمس دعا بگشاید.

این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است