نام کتاب:
نام این کتاب، «کِتابُ مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیهُ» است.
مؤلف کتاب:
مؤلف این کتاب، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (381 ق)، مشهور به «شیخ صدوق» است.
خلاصهی محتوای کتاب:
این کتاب یکی از ارزشمندترین منابع روایی و یکی از چهار کتاب معتبر حدیثی شیعه است و هر مجتهدی در اجتهاد و استنباط احکام شرعی باید به روایات آن توجه داشته باشد. کتاب من لایحضره الفقیه از زمان نگارش، مورد توجه و استقبال علمای شیعه قرار گرفته است و پیوسته در مجموعههای بزرگ و کوچک روایی بر آن استناد نموده و از آن روایت نقل کردهاند. شیخ صدوق میفرماید: «وَ لَمْ أَقْصِدْ فِیهِ قَصْدَ الْمُصَنِّفِینَ فِی إِیرَادِ جَمِیعِ مَا رَوَوْهُ بَلْ قَصَدْتُ إِلَی إِیرَادِ مَا أُفْتِی بِهِ وَ أَحْکُمُ بِصِحَّتِهِ وَ أَعْتَقِدُ فِیهِ أَنَّهُ حُجَّةٌ فِیمَا بَینِی وَ بَینَ رَبِّی تَقَدَّسَ ذِکرُهُ وَ تَعَالَتْ قُدْرَتُه»[1]
شیخ صدوق در این کتاب، فقط نام راوی اولی را که روایت را از امام (علیهالسلام) روایت کرده آورده و در آخر کتاب، یعنی در بخش «مشیخه»[2] سند خود را به آن راوی نقل میکند، تا روایات از حالت ارسال خارج شده و اصطلاحاً مسند شوند و استفاده از آن برای مراجعهکنندگان آسانتر گردد.
مؤلف در مقدمهی کتاب مینویسد: «وَ جَمِیعُ مَا فِیهِ مُسْتَخْرَجٌ مِنْ کُتُبٍ مَشْهُورَةٍ عَلَیهَا الْمُعَوَّلُ وَ إِلَیهَا الْمَرْجِعُ مِثْلُ کِتَابِ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ اللهِ السِّجِسْتَانِیِ وَ کِتَابِ عُبَیدِ اللهِ بْنِ عَلِی الْحَلَبِیِ وَ کُتُبِ عَلِیِ بْنِ مَهْزِیَارَ الْأَهْوَازِیِ وَ کُتُبِ الْحُسَینِ بْنِ سَعِیدٍ وَ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ کِتَابِ نَوَادِرِ الْحِکمَةِ تَصْنِیفِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِیِ وَ کِتَابِ الرَّحْمَةِ لِسَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ وَ جَامِعِ شَیخِنَا مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ وَ نَوَادِرِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیرٍ وَ کُتُبِ الْمَحَاسِنِ لِأَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللهِ الْبَرْقِیِ وَ رِسَالَةِ أَبِی رَضِیَ اللهُ عَنْهُ إِلَیَ وَ غَیرِهَا مِنَ الْأُصُولِ وَ الْمُصَنَّفَاتِ الَّتِی طُرُقِی إِلَیهَا مَعْرُوفَةٌ فِی فِهْرِسِ الْکُتُبِ الَّتِی رُوِّیتُهَا عَنْ مَشَایِخِی وَ أَسْلَافِی رَضِیَ اللهُ عَنْهُم»[3]
کتاب من لایحضره الفقیه، بزرگترین و مهمترین اثر شیخ صدوق به شمار میرود. سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیهی اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه (علیهمالسلام) اکتفا میکردند. در این کتاب حدود ۶۰۰۰ حدیث گردآوری شده و بر خلاف کتاب کافی، فقط مشتمل بر روایات فقهی است.
من لایحضر همواره مورد توجه فقهای شیعه بوده و شرحهای متعددی بر این کتاب نوشتهاند. مشهورترین شرح آن،کتاب روضة المتقین نوشته مجلسی اول است.
بررسیهای بیشتر:
شیخ صدوق در این کتاب، روایات فقهیای که از دیدگاه خود، صحیح و معتبر بوده جمعآوری نموده است. شیخ صدوق چهار ویژگی برای این کتاب در مقدمهاش یادآور شده که عبارتند از:
۱. آنچه در این کتاب است فتواهای اوست.
2. آنچه در این مجموعه است از نظر او صحیح است.
3. محتوای این کتاب، به اعتقاد او حجت میان او و پروردگارش است.
4. تمام آن چه در این کتاب است از کتابهای مرجع و مشهور و قابل اعتماد استخراج شده است.
برخی از مباحث فقهی این کتاب عبارتاند از: آبها و طهارت و نجاست آن؛ واجبات نماز و مقدمات آن؛ احکام اموات؛ احکام نماز؛ احکام قضاوت؛ مکاسب؛ احکام ازدواج؛ احکام ارث.
جمعبندی و نتیجهگیری:
بنا بر آنچه گذشت، کتاب من لایحضره الفقیه، از منابع استجماع تأسیسی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان است.
-----------------------------
[1]. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 1، صفحهی 3. ترجمه: من در این کتاب بنا ندارم تا هر چه روایت شده را نقل نمایم بلکه فقط آن روایاتی را نقل میکنم که آنها را صحیح و معتبر میدانم و به آن فتوا میدهم و عقیده دارم که میان من و خداوندی که یادش مقدس و قدرتش والاست، حجت است.
[2]. مَشِیخَه: در اصطلاح علم حدیث و رجال، برای احترام به محدّثین بزرگ، بدانها «شیخ» گفته میشده است. همچنین به راوی حدیث و یا کسی که از او حدیث فرا میگیرند (استاد روایت) نیز اطلاق میشود. پس مشیخه به معنای استادان روایت و کسانی که از ایشان، حدیث دریافت شده است، میباشد. وقتی گفته میشود «مشیخهی شیخ صدوق» یا «مشیخهی شیخ طوسی» یعنی مشایخی (استادانی) که شیخ صدوق یا شیخ طوسی از آنان، نقل روایت گرفتهاند.
[3]. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 1، صفحهی 2. ترجمه: و همهی این روایات را از کتابهای مشهوری که قابل اعتماد است و مرجع میباشد استخراج کردهام، مانند: کتاب حریز بن عبد الله سجستانی و کتاب عبید الله بن علی حلبی و کتابهای علی بن مهزیار اهوازی و کتابهای حسین بن سعید و نوادر احمد بن محمد بن عیسی و کتاب نوادر الحکمه، تصنیف محمد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری و کتاب الرحمه برای سعبد بن عبد الله و جامع شیخ ما محمد بن حسن بن ولید و نوارد محمد بن ابی عمیر و کتابهای محاسن از احمد بن ابوعبد الله برقی و نامهی پدرم به من و غیر آن از اصول و مصنفاتی که راههایش به سوی من معروف در فهرست کتابهایی است که از مشایخ و گذشتگانم روایت کردهام.