نام کتاب:
نام این کتاب، «الکافی» است.
مؤلف کتاب:
مؤلف این کتاب، ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی رازی (329 ق) مشهور به «ثقة الاسلام» و «شیخ المشایخ» است.
خلاصهی محتوای کتاب:
کافی مشتمل بر سه قسمتِ اصول و فروع و روضه است: اصول کافی به روایات اعتقادی، فروع آن به اخبار فقهی و روضهی کافی به تاریخ میپردازد.
بخش اصول کافی، شامل احادیث اعتقادی میشود و شامل ۸ کتاب است؛ کتاب العقل و الجهل، کتاب فضل العلم، کتاب التوحید، کتاب الحجة، کتاب الایمان و الکفر، کتاب الدعاء، کتاب فضل القرآن، کتاب العشرة.
بخش فروع کافی، روایات فقهی را در برمیگیرد و شامل ۲۶ کتاب است؛ کتاب الطهارة، کتاب الحیض، کتاب الجنائز، کتاب الصلاة، کتاب الزکاة والصدقه، کتاب الصیام، کتاب الحج، کتاب الجهاد، کتاب المعیشة، کتاب النکاح، کتاب العقیقه، کتاب الطلاق، کتاب العتق والتدبیر والمکاتبة، کتاب الصید، کتاب الذبائح، کتاب الاطعمة، کتاب الاشربة، کتاب الزی والتجمل والمروة، کتاب الدواجن، کتاب الوصایا، کتاب المواریث، کتاب الحدود، کتاب الدیات، کتاب الشهادات، کتاب القضا والاحکام، کتاب الایمان و النذور و الکفارات.
بخش روضهی کافی، شامل احادیث متفرقه است که بدون ترتیب خاصی، به موضوعات مختلف اشاره میکند. برخی از این موضوعات عبارتند از: تأویل و تفسیر برخی آیات قرآن مجید، توصیهها و اندرزهای ائمهی اطهار (علیهم السلام)، رؤیا و انواع آن، دردها و درمانها، کیفیت آفرینش جهان هستی و برخی از پدیدههای آن، تاریخ بعضی از انبیای الهی، فضیلت شیعه و وظایف آن، برخی مسائل تاریخ صدر اسلام و زمان خلافت امیرمؤمنان (علیهالسلام)، صفات امام زمان(عج) و اصحابشان و ویژگیهای زمان حضور، تاریخ زندگی برخی صحابه و اشخاص.
این کتاب به لحاظ نظم و ترتیب در دستهبندی روایات، تعداد روایات و تمامیت سلسله سند احادیث و به جهت جامعیت و کاملیت، در برگیرندهی موضوعات مختلفی نظیر اعتقادی، فقهی، اخلاقی، اجتماعی و ... منحصر به فرد است. مؤلف در این باره کوشیده است احادیث مفصلتر، صحیحتر و روشنتر را در ابتدای باب بیاورد و سپس احادیث مجمل و مبهم را ذکر کند.
بررسیهای بیشتر:
کافی شریف، همواره مورد تأیید علمای پس از کلینی بوده است. شیخ مفید مینویسد: «الکافی هو من أجلّ کتب الشیعة و أکثرها فائدةً»[1]
شهید اول مینویسد: «کتاب الکافی فی الحدیث الذی لم یعمل الأصحاب مثله»[2]
شهید ثانی مینویسد: «الکتاب الکافی و المنهل العذب الصافی، و لعمری لم ینسج علی منواله، و منه یعلم قدر منزلته و جلالة حاله»[3]
همچنین در اجازهای که برای سید علی بن صائغ حسینی موسوی نوشته مینویسد: «عن الشیخ السعید الجلیل رئیس المذهب أبی جعفر محمّد بن یعقوب الکلینی، عن رجاله المتضمّنة لکتابه الکافی، الذی لا یوجد فی الدنیا مثله جمعاً للأحادیث و تهذیباً للأبواب، و ترتیباً، صنّفه فی عشرین سنة، شکر الله تعالی سعیه، و أجزل أجره»[4]
محقق کرکی در اجازهاش برای شیخ احمد بن ابوجامع مینویسد: «و أعظم الأشیاخ فی تلک الطبقة ـ یعنی الطبقة المتقدّمة علی الشیخ الصدوق ـ الشیخ الأجلّ جامع أحادیث أهل البیت علیهم السلام صاحب کتاب الکافی فی الحدیث، الذی لم یعمل الأصحاب مثله»[5]
وی همچنین در جایی دیگر مینویسد: «الکتاب الکبیر فی الحدیث، المسمی بالکافی الذی لم یعمل مثله»[6]
شیخ علی بن محمّد بن حسن بن شهید ثانی مینویسد: «الکتاب الکافی و المنهل العذب الصافی. و لعمری، لم ینسج ناسج علی منواله، و منه یعلم قدر منزلته و جلالة حاله»[7]
فیض کاشانی مینویسد: «الکافی أشرفها و أوثقها و أتمها و أجمعها لاشتماله علی الأصول من بینها و خلوّه من الفضول و شینها»[8]
علامه محمد تقی مجلسی مینویسد: «أضبط الأصول و أجمعها، و أحسن مؤلفات الفرقة الناجیة و أعظمها»[9]
والد شیخ بهایی مینویسد: «أمّا کتاب الکافی، فهو للشیخ أبی جعفر محمّد بن یعقوب الکلینی رحمه الله شیخ عصره فی وقته، و وجه العلماء و النبلاء، و کان أوثق الناس فی الحدیث، و أنقدهم له، و أعرفهم به، صنّف الکافی و هذّبه و بوّبه فی عشرین سنة، و هو یشتمل علی ثلاثین کتاباً یحتوی علی ما لا یحتوی غیره»[10]
ملا محمّد امین استرآبادی در «الفوائد المدنیة» مینویسد: «و قد سمعنا عن مشایخنا و علمائنا أنّه لم یصنّف فی الإسلام کتاب یوازیه أو یدانیه»[11]
سید حسن صدر مینویسد: «اعلم أنّ الکتاب الجامع للأحادیث، فی جمیع فنون العقائد، و الأخلاق، و الآداب، و الفقه ـ من أوّله إلی آخره ـ ممّا لم یوجد فی کتب أحادیث العامّة، و أنّی لهم بمثل الکافی، فی جمیع فنون الأحادیث، و قاطبة أقسام العلوم الإلهیة، الخارجة من بیت العصمة و دار الرحمة»[12]
از ویژگیهای این کتاب است:
1 ـ هم عصر بودن مؤلف آن با سفرای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دسترسی داشتن وی به آنهاست. خصوصاً که سفرای آن حضرت در شهر بغداد بودند و کلینی نیز در آن شهر بوده و سال وفات وی مصادف با سال وفات آخرین سفیر امام عصر (ارواحنا له الفداء) علی بن محمد سمری بوده است.
2 ـ مؤلف در این کتاب مقید به ذکر کل سند تا امام معصوم (علیهالسلام) است و این خود ارزش و اعتبار خاصی را به روایات کتاب میدهد.
3 ـ در این کتاب روایات به ترتیب اعتبار آورده شدهاند و روایات اول هر باب، از جهت سند و اعتبار، از درجهی بالاتری برخوردارند.
4 ـ این کتاب شامل تمام علوم و معارف اسلامی است که از اهل بیت (علیهم السلام) روایت شده و به دست مؤلف آن رسیده و شامل اکثر مباحث عقیدتی و فقهی است.
اشکال و جواب:
به ملّا خلیل قزوینی نسبت دادهاند که در انتساب کتاب «روضه» به کلینی، ابراز تردید نموده و آن را نگاشتهی ابن ادریس یا شهید ثانی میداند.
جواب: دلایل صحّتِ انتساب «روضه» به کلینی، با توجّه به دیدگاه محقّقان و کسانی که معتقد به تدوین روضه بر دست کلینی بودهاند، بدین شرح است:
۱. شهادت نجاشی و شیخ طوسی:
مهمترین دلیل بر صحّت انتساب «روضه» به کلینی، شهادت و گواهی نجاشی و شیخ طوسی، از رجالیون بزرگ و نزدیک به دوران کلینی است؛ زیرا نجاشی و شیخ طوسی، علی رغم اختلاف نظرشان در چینش و ترتیب برخی از کتابهای الکافی، در انتساب روضه به کلینی، نه تنها تردیدی ابراز نداشتهاند، بلکه تصریح کردهاند که «روضه»، آخرین جزء از کتاب الکافی است؛ آن چنان که نجاشی در شرح حال محمّد بن یعقوب کلینی میگوید: او کتاب بزرگش موسوم به الکافی را در طول بیست سال تدوین نموده که نام کتابهایش چنین است: کتاب العقل، کتاب فضل العلم، کتاب الوصایا، کتاب الفرائض،. .. کتاب الرّوضه.
شیخ طوسی هم در شرح حال کلینی و کتاب الکافی و بیان اجزای آن مینویسد: «... کتاب الدیات، کتاب الروضة که آخرین کتاب الکافی است».
۲. یکسانی طرق روایات روضه با اصول و فروع «الکافی»:
طرق روایات کتاب روضه، با کتاب اصول و فروع الکافی، یکسان است که حکایت از تألیف واحد آنها توسط یک شخص و آن هم کلینی دارد.
۳. یکسانی مشایخ روایات روضه با اصول و فروع «الکافی»:
مشایخ رواتی که در سلسله سندهای روایات روضه قرار دارند، از طبقهی هشتم یا نهم از طبقات روات هستند که کلینی، خود نیز در طبقهی نهم جای دارد؛ حال آن که ابن ادریس، در طبقهی پانزدهم جای دارد. با این وصف، چگونه میتوان روضه را از تألیفات ابن ادریس به حساب آورد؟
۴. شهادت خود کلینی در پایان کتاب فروع، بر کتاب روضه:
کلینی، خود نیز به انتساب روضه به خودش تصریح کرده است و اعتراف نموده که «روضه»، بخشی از کتاب الکافی است و این مطلب، از روش او در کتاب، به دست میآید؛ زیرا روش کلینی در تألیف الکافی، آن بوده است که در پایان هر کتاب، به تمام شدن آن کتاب و همچنین نام کتاب بعدی، اشاره میکند؛ مانند آن که در پایان کتاب توحید مینویسد: «تمّ کتاب العقل و العلم و التوحید من کتاب الکافی و یتلوه کتاب الحجّة فی الجزء الثانی». و در پایان کتاب الحجّة مینویسد: «کمل الجزء الثانی من کتاب الحجة (من کتاب الکافی) و یتلوه کتاب الایمان و الکفر و الحمد للّه ربّ العالمین و السلام علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین». در پایان کتاب الأیمان و النذور و الکفّارات نیز مینویسد: «و به تمّ کتاب الفروع من الکافی تألیف أبی جعفر محمّد بن یعقوب الرازی الکلینی رحمه اللّه و الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی سیدنا محمّد و آله الطاهرین و سلّم تسلیماً کثیراً و یتلوه کتاب الروضة من الکافی إن شاء اللّه ».
۵. نقل کامل سند و رعایت اولویت در ذکر روایات:
از جمله ویژگیهای الکافی نسبت به دیگر کتب روایی، آن است که سند روایت را غالباً به طور کامل نقل میکند و سعی دارد که روایات مهمتر را در آغاز هر باب نقل کند. این روش، در کتاب روضه نیز پیگیری شده است؛ گرچه در کتاب روضه، روایات، به صورت شماره آمده و دارای باب نیستند.
با استناد به ادلّهی یاد شده، میباید گفت که جای هیچ تردیدی در صحّت انتساب «روضه» به کلینی باقی نمیماند و به طور قطع، باید آن را جزئی از کتاب الکافی و از تألیفات شیخ بزرگوار کلینی دانست. بدین جهت است که صاحب ریاض العلماء ـ که تردید مذکور را از ملّا خلیل قزوینی نقل میکند ـ آن را «أغرب أقوال» او به حساب میآورد و با عبارت «و لکن لم یثبت»، به ضعف این قول اشاره میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری:
بنا بر آنچه گذشت، کتاب الکافی، از منابع استجماع تأسیسی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان است.
----------------------------
[1]. تصحیح الاعتقاد، شیخ مفید، صفحهی 27. ترجمه: کتاب کافی از بهترین کتابهای شیعه و پر فایدهترین آنهاست.
[2]. بحار الأنوار، ج 25، ص 67. ترجمه: کتاب کافی، کتاب روایتی است که تا کنون اصحاب و علمای شیعه مانند آن را ننگاشتهاند.
[3]. ترجمه: کتاب کافی آبی شیرین، زلال و گواراست و به جان خودم سوگند که همانند آن نگاشته نشده است و از ارزش کتاب میتوان به منزلت و جلال و بزرگی مؤلف آن نیز پی برد.
[4]. بحار الأنوار، مجلسی، جلد 105، صفحهی 141. ترجمه: از شیخ خوشبخت با جلالت، رئیس مذهب، ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی از محدثینی که در کتاب کافی آمده است، [کتابی] که مثل آن در دنیا یافت نمیشود از لحاظ جمعآوری احادیث و پیراستگی بابها و ترتیب [مطالب] که آن را در بیست سال جمعآوری کرده است. خدای تعالی تلاشش را شکر بگزارد و پاداشش را زیاد فرماید.
[5]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد 105، صفحهی 63. ترجمه: و بزرگترین شیخ در آن طبقه ـ یعنی طبقهی محدثین پیش از شیخ صدوق ـ شیخ بزرگوار، جمعکنندهی احادیث اهل بیت (علیهمالسلام)، صاحب کتاب کافی در حدیث میباشد، که مثل آن در اصحاب [ائمه و اصحاب حدیث] نوشته نشده است.
[6]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد 25، صفحهی 67. ترجمه: همان کتاب بزرگ در فنّ حدیث که کافی نام دارد و همتای آن نوشته نشده است.
[7]. الدّر المنظوم، نجل شهید ثانی، ورقهی 1 ب. ترجمه: کتاب کافی و مجرای گوارای صاف، به جان خودم هیچ بافندهای بر منوال آن نبافته و از آن کتاب، اندازهی جایگاه او (یعنی کلینی) و جلالت حالش دانسته میشود.
[8]. وافی، فیض کاشانی، جلد 1، صفحهی 6. ترجمه: کتاب کافی ارزشمندترین و معتبرترین و کاملترین و جامعترین کتاب از کتب اربعه است زیرا بر خلاف بقیه کتب اربعه، علاوه بر فروع دین و ابواب فقه، شامل اصول دین نیز میباشد و روایات غیر صحیح و ضعیف هم در آن وجود ندارد.
[9]. مرآة العقول، مجلسی اول، جلد 1، صفحهی 3. ترجمه: کتاب کافی با ضابطهترین و کاملترین کتاب روایی و بهترین و بزرگترین تألیف مذهب بر حق شیعه است.
[10]. وصول الأخیار إلی معرفة الأخبار، حسین بن عبد الصمد، صفحهی 85. ترجمه: اما کتاب کافی برای شیخ ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی (ره) شیخ زمانش و آبروی دانشمندان و اندیشمندان است. او مورد اعتمادترین فرد در حدیث و نکتهسنجترین و شناساترین مردم نسبت به روایات بود که کتاب کافی را جمعآوری و پیراسته نمود و آن را در طول بیست سال باببندی کرد و مشتمل بر سی کتاب است که محتوایی دارد که غیر آن ندارد.
[11]. مستدرک الوسائل، محدث نوری، جلد 3، صفحهی 532. ترجمه: از استادانمان و علمایمان شنیدیم که در اسلام، کتابی همسنگ یا نزدیک به آن، تصنیف نشده است.
[12]. نهایة الدرایة، صدر، صفحهی 218. ترجمه: بدان که کتاب [کافی] جامع برای احادیث در همهی فنونِ عقاید و اخلاق و آداب و فقه ـ از اول تا آخرش ـ که در کتابهای حدیثی عامه یافت نمیشود، و کجا میتوانند مثل کافی داشته باشند که در همهی فنون حدیث باشد و همهی اقسام علوم الهی از خانهی عصمت و رحمت خارج شده باشد؟!