جواب 2: کمک به مظلوم، مستحب است و حتی در شرایطی، واجب میشود و در هر دو صورت، اجر اخروی دارد. پس اگر تشخیص میدهید که حضور در راهپیمایی و مانند این امور، از مصادیق کمک به مظلوم است، میتوانید به امید کسب ثواب، شرکت کنید.
ثانیاً: هر شهر و منطقهی جغرافیایی، مزاجی دارد که باید غذاها و میوهها، با توجه به مزاج آن شهر و منطقه مصرف شود.
ثالثاً: هر فرد، طبع و مزاج مخصوص به خودش دارد که باید غذاها و میوهها را متناسب با طبع و مزاج خودش مصرف نماید.
رابعاً: شغل افراد، نسبت به یکدیگر فرق میکند. برخی افراد، مشاغل سنگین دارند و نیاز به غذاهای پرکالری دارند در حالی که برخی افراد، مشاغل سبک داشته و نیاز به غذاهای حجیم و کم کالری دارند.
خامساً: غذای انسان سالم با انسان مریض، فرق میکند که باید ملاحظه شود.
جواب 2: چنان که گذشت، احتیاط در برخی موارد، امکان ندارد و محتاط، ناچار از تقلید است.
جواب 3: محتاط در شرایط ناچاری، باید به فتوای یکی از مراجع تقلیدی که مشهور به اعلمیت هستند، عمل نماید. مثلاً در روزی که معلوم نیست سیام ماه رمضان است یا اول ماه شوال، اگر امکان مسافرت و افطار در سفر نداشته باشد، ناچار است به فتوای یکی از مراجع معتبر، عمل کند. یعنی یا باید آن روز را عید بداند و افطار کند یا ماه رمضان بداند و روزه بگیرد.
خطر اول: بیاعتقادی به دعا و استجابت. کسی که فرازهای مورد نظر برای رسیدن به حوائج خاص را بخواند و نتیجه نگیرد، در معرض این وسوسهی شیطان قرار میگیرد که دعا و استجابت، واقعیت ندارد. شک کردن نسبت دعا که مغز عبادت خوانده شده است، خطر بزرگی است. هر گاه مؤمن، بدون سلاح شود، به راحتی توسط شیطانهای انس و جن، تسخیر شده و به زانو در میآید.
جواب 2: کتاب حدیقة الشیعة، اثر محقق اردبیلی، از کتابهای دست اول حدیثی نیست و روایاتی از آن، مورد اعتماد و اعتناست که در منابع معتبر شیعی آمده باشد. لذا از روایاتی که در مورد مذمت صوفیه در این کتاب آمده، فقط روایاتی مورد قبول است که در منابع معتبر حدیثی آمده باشد.
جواب 4: این توقیع، علی رغم شهرتی که در نزد صوفیستیزان دارد، در منابع معتبر شیعه یافت نشد.
جواب 2: خوب است کسانی که توانایی و فرصت کافی دارند، یکصد رکعت نماز توصیه شده را در تمام شبهایی که احتمال شب قدر دارد، به امید ثواب بجا آورند. ولی اگر توانایی و فرصت ندارید، شب بیست و یکم و بالاخص شب بیست و سوم را از دست ندهید.
بسمه تعالی
جواب 2: آنان، حتماً گنهکارند و در نزد خدای تعالی، باید پاسخگو باشند ولی گنهکاری و مقصر بودن آنان، عذری برای شما در انجام ممنوعات نمیشود.
جواب 3: ترس شما از بدگویان و مسخرهکنندگان، عذر موجهی نیست و گناه شما، بر عهدهی خودتان است، هر چند آنان نیز در برابر گناهی که انجام میدهند، مسؤول هستند.
جواب 4: مسجد ضرار، آن مسجدی است که فقط برای ضربه زدن به اسلام ساخته شده باشد، نه مسجدی که برای اقامهی احکام الهی ساخته شده ولی به دست نااهلان و بیتقوایان افتاده است. پس مسجدی که بر اساس تقوا بنا نهاده شده باشد، هر چند مردمانی منافق در آن باشند و ادارهی امورش را به عهده بگیرند، مسجد ضرار نیست و اجازهی تخریبش را ندارید.
جواب 5: نماز خواندن در مسجد، مستحب است و فرقی بین مساجد شیعیان با مساجد سایر فرقههای اسلام نیست.
جواب 6: مطمئن باشید که هیچ بنایی بر اثر این که در آن، به حاج و منهاج ناسزا بگویند، خراب نمیشود. اگر مسجد، اگر مسجد، بر طبق اصول مهندسی و با سازههای مستحکم ساخته شده باشد، خطر آوار شدنش ضعیف است مگر در زلزلههای شدید. پس اگر مسجدی از مصالح خوب و منطبق با چیدمان مورد تأیید نظام مهندسی ساخته شده باشد، میتوانید در آن حضور یافته و به ادای نماز و سایر مستحبات دینی همانند تلاوت قرآن و فراگیری احکام بپردازید. اما اگر مسجد، قدیمی و در معرض خرابی باشد، از حضور در آن اجتناب نمایید.
جواب 7: اگر احتمال خطر، جدّی باشد یعنی در حدّ کشته شدن یا از دست دادن مال فراوان یا آبروریزی زیاد، تبلیغ و دفاع از منهاج فردوسیان را ترک کنید. اما به صِرف این که برخی جاهلان، مسخره کنند یا سخنان کنایهآمیز بزنند، دست از تبلیغ دین ناب خدای تعالی بر ندارید.
بسمه تعالی
به نام خدا
به نام خدا
به نام خدا
بسمه تعالی
موفق باشید خداحافظ
جواب 1: تشیعی که بر خرافات و شایعات بنا شده باشد، همان بهتر که تضعیف شود و از بین برود. تشیعی نورانی است و میتواند پیروانش را به مقاصد عالیهی دنیا و آخرت برساند که مستند باشد، یعنی برای هر دیدگاه یا دستور عملیاش، سند معتبر ارائه کند. پس، از این که به تشیع پر خرافات و شایعات بیاعتقاد شدهاید یا دیگرانی مثل شما، بیاعتقاد خواهند شد، نگران نباشید. این خراب کردن بنای پوشالی، مقدمهی ساختن بنایی محکم و نفوذناپذیر است. اگر شما به دین کوچه بازاری و بیسند خود مشکوک نمیشدید، عظمت نظام جامع منهاج فردوسیان را درک نمیکردید.
جواب 2: کسی که ناتوان از خواندن ایستاده است، میتواند نشسته و اگر از خواندن نشسته ناتوان شد، به صورت خوابیده بخواند.
جواب 3: فرق ندارد. هر دو عبارت، در روایات معتبر وارد شده است.
جواب 4: گفتن «و عجّل فرجهم» در ادامهی صلوات، به قصد ورود، صحیح است.
نتیجهی سخن: هدایت به معنی گرم کردن دل و روشن کردن چراغ هدایت در قلب، فقط از قدرت خدای تعالی بر میآید و هیچ بشری، قدرت چنین کاری ندارد. با برطرف کردن عواملی که به ارتداد منجر شده، امید میرود که مرتد از هلاکت ابدی، نجات یابد. اگر بعد از برطرف کردن شبهات و موانع، باز هم بر گمراهی خود، پافشاری نمود، بدانید که از معارین است. دعای خالصانه به درگاه خدای تعالی، یکی از بهترین وسیلههای هدایت است. پس، از دعا در حق این دوستتان دریغ نکنید.
نکتهی دوم: این حالت مشغولی و بازیگوشی دل، با مراعات دقیق و جدّی قوانین به همان ترتیبی که نوشته شده، آرام آرام برطرف میشود و جای نگرانی نیست. اگر جدول محاسبه را جدّی بگیرید، محبت دنیا و اهل دنیا، آهسته آهسته و بدون درد و رنج، از دل و جانتان بیرون خواهد رفت و روزی خواهد رسید که به این بردنها و باختنها به چشم حقارت نگاه کنید و برنده و بازنده را فریبخورده بدانید.
نکتهی آخر: ورزش غیرحرفهای، تا جایی که در نشاط جسمی و روحی، تأثیر مثبت دارد و بار مالی برای جامعه و بیتالمال مسلمین ایجاد نمیکند، مطلوب است و میتواند کمک خوبی در رسیدن به کمال و سعادت باشد.
جواب دوم: گفتن شهادت رابعه، اگر به قصد ورود باشد، بدون شک و به اجماع فقهاء عظام، بدعت و حرام است. ولی اگر بدون قصد ورود باشد، نشاندهندهی ابتلای گوینده به مرضی به نام «خودسری» است. خودسری، بیماریای است که مبتلایان به آن، خودسرانه، چیزهایی به دین خدا میافزایند، چنان که گویا مأمور تکمیل اسلام عزیز هستند. از جملهی مبتلایان به این مریضی خطرناک، میتوان از حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) و شاگرد مبرزشان آقای صمدی آملی نام برد.