حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

۴۱۶ مطلب با موضوع «بهشت و جهنم در منهاج فردوسیان .» ثبت شده است

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) ـ فِی قَولِهِ تَعالى: «وَ لَـهُم فِیهَا أَزْوَ جٌ مُّطَهَّرَةٌ» ـ: مِنَ الحَیضِ وَالغائِطِ وَ النُّخامَةِ وَالبُزاقِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): در مورد این آیه‌ی شریفه «و برای ایشان در آن [بهشت،] همسران پاک است» فرمودند: «[همسران بهشتی] از: حیض و مدفوع و اخلاط سر و سینه و آب دهان [پاک هستند]».

[دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 1، صفحه‌ی 97؛ تفسیر ابن کثیر، جلد 1، صفحه‌ی 92؛ تفسیر طبری، جلد 1، صفحه‌ی 175]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «تَبلُغُ حِلیةُ أَهلِ الجَنَّةِ مَبلَغَ الوَضُوءِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «زیور بهشتیان [در دست‌هایشان] تا جایگاه وضویشان (= آرنج) می‌رسد».

[صحیح ابن حبّان، جلد 3، صفحه‌ی 320؛ مسند ابی یعلی، جلد 5، صفحه‌ی 444؛ صحیح مسلم، جلد 1، صفحه‌ی 219؛ المصنف، ابن شیبة، جلد 1، صفحه‌ی 74؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 489]

عن أبی امامة قال: إِنَّ رَسُولَ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) حَدَّثَنا وَ ذَکر حُلِی أَهلِ الجَنَّةِ، فَقالَ: «مُسَوَّرُونَ بِالذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ، مُکلَّلَةٌ بِالدُّرِّ، وَعَلَیهِم أَکالِیلُ مِن دُرٍّ وَیاقُوتٍ مُتواصِلَةٍ، وَ عَلَیهِم تاجٌ کتاجِ المُلُوک، شَبابٌ، جُردٌ، مُردٌ، مُکحَّلُونَ»

ابوامامه می‌گوید: رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): برای ما سخن گفتند و از زیورهای بهشتیان یاد کردند و فرمودند: «دستبندهایشان از طلا و نقره است و مرواریدنشان می‌باشد. بر سرهایشان حلقه‌هایی از درّ و یاقوت به هم پیوسته و تاج‌هایی چون تاج شاهان است. جوانانی هستند با رخسارها و بدن‌هایی صاف و بی‌مو، و چشمانی سرمه کشیده».

[تفسیر ابن کثیر، جلد 6، صفحه‌ی 537؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 7، صفحه‌ی 26]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «لَو أَنَّ مَا یقِلُّ ظُفرٌ مِمّا فِی الجَنَّةِ بَدا لَتَزَخرَفَت لَهُ ما بَینَ خَوافِقِ السَّماواتِ وَالأَرضِ، وَلَو أَنَّ رَجُلاً مِن أَهلِ الجَنَّةِ اطَّلَعَ فَبَدا أَساوِرُهُ لَطَمَسَ ضَوءَ الشَّمسِ کما تَطمِسُ الشَّمسُ ضَوءَ النُّجُومِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «اگر به اندازه‌ی سر ناخنی از آنچه در بهشت است، [در دنیا] آشکار گردد، کران تا کران [یا شرق تا غربِ] آسمان‌ها و زمین از آن، مزین می‌شود و اگر مردی از بهشتیان [به دنیا] سَرَک بکشد و دستبندهایش نمایان گردد، [روشنایی درخشش آن،] نور خورشید را محـو می‌سازد، چنان که خورشید، نور ستارگان را محو می‌سازد».

[سنن ترمذی، جلد 4، صفحه‌ی 678؛ مسند ابن حنبل، جلد 1، صفحه‌ی 357؛ المعجم الاوسط، جلد 8، صفحه‌ی 363؛ الزهد ابن مبارک، صفحه‌ی 126؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 480]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) ـ فِی وَصفِ أَهلِ الجَنَّةِ ـ: إِنَّ عَلَیهِمُ التِّیجانَ، إِنَّ أَدنَى لُؤلُؤَةٍ مِنها لَتُضِیءُ ما بَینَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): درباره‌ی بهشتیان فرمودند: «بر سر آنان، تاج‌هایی است که [درخشش] پست‌ترین مروارید آن، از مشرق تا مغرب [عالم] را روشن می‌سازد».

[سنن ترمذی، جلد 4، صفحه‌ی 695؛ مسند ابن حنبل، جلد 4، صفحه‌ی 150؛ صحیح ابن حبّان، جلد 16، صفحه‌ی 410؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد 2، صفحه‌ی 462؛ مسند ابی یعلی، جلد 2، صفحه‌ی 133؛ تفسیر طبری، جلد 13، صفحه‌ی 176؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 478]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «السُّرُرُ المَرفُوعَةُ عَرضُها فَرسَخٌ فِی طُولِ مِیلٍ فِی السَّماءِ، عَلَیهِ سَبعُونَ فِراشا کقَدرِ سَبعِینَ غُرفَةً، بَعضُها فَوقَ بَعضٍ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): درباره‌ی معنی «فیها سُرُرٌ مَرْفُوعَة»  فرمودند: «تخت‌های بلند، عرضشان یک فرسخ است، با بلندای یک میل در آسمان و بر روی هر تختی، هفتاد بستر است [که هر بستر] به اندازه‌ی هفتاد اتاق [می‌باشد و] بعضی از آن‌‌ها بر روی بعض دیگر [قرار می‌گیرد]». 

[الفردوس، جلد 2، صفحه‌ی 344؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 651]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ أَهلَ الجَنَّةِ شُبّانٌ جُردٌ مُردٌ، لَیسَ لَـهُم شَعرٌ إِلاّ فِی الرَّأسِ وَالحاجِبَینِ وَأَهدابِ العَینَینِ، یعنِی لَیسَ لَـهُم شَعرُ عانَةٍ وَلا إِبطٍ، عَلى طُولِ آدَمَ، سِتُّونَ ذِراعاً، وَعَلى مَولِدِ عَیسَى بنِ مَریمَ ثَلاثَةً وَثَلاثِینَ سَنَةً، بِیضُ الأَلوانِ، خُضرُ الثِّیابِ، یضَعُ أَحَدُهُم مائِدَةً بَینَ یدَیهِ، فَیقبِلُ طائِرٌ، فَیقُولُ: یا وَلِی اللهِ، أَما إِنِّی قَد شَرِبتُ مِن عَینِ السَّلسَبِیلِ، وَرَعَیتُ مِن رِیاضِ الجَنَّةِ تَحتَ العَرشِ، وَأَکلتُ مِن ثِمارِ کذا، طَعمُ أَحَدِ الجانِبَینِ مَطبُوخٌ، وَطَعمُ الجانِبِ الآخَرِ مَشوِی، فَیأکلُ مِنها ما شاءَ الله. وَعَلَى الوَلِی سَبعُونَ حُلَّةً، لَیسَ فِیها حُلَّةٌ عَلى لَونِ آخَرَ، فِی أَصابِعِهِم عَشَرَةُ خَواتِیمَ، مَکتُوبٌ عَلَى الأَوَّلِ: «سَلامٌ عَلَیکمْ بِما صَبَرْتُم‏» ، وَمَکتُوبٌ فِی الثّانِی: «ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ» ، وَفِی الثّالِثِ: «وَتِلْک الجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ» ، وَفِی الرّابِعِ: رُفِعَت عَنکمُ الأَحزانُ وَالهُمُومُ، وَفِی الخامِسِ: أَلبَسناکمُ الحُلِی وَالحُلَلَ، وَفِی السّادِسِ: زَوَّجناکمُ الحُورَ العِینَ، وَفِی السّابِعِ: «وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الأَنفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْینُ وَأَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» ، وَفِی الثّامِنِ: رافَقتُمُ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ، وَفِی التّاسِعِ: صِرتُم شُبّانا لا تهرمون، وَفِی العاشِرِ: سَکنتُم فِی جِوارِ مَن لا یؤذِی الجِیرانَ».

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «بهشتیان، جوانانی هستند با بدن‌ها و صورت‌های بی‌مو؛ و تنها موی بدن آنها، موی سر و ابروها و مژه‌هاست یعنی در زهار و زیر بغل آن‌‌ها مویی نیست. به قامت آدمی شصت گز و به سن عیسی بن مریم [علیه السلام]، سی و سه ساله هستند. بـدن‌هـایی سپید و جامه‌هایی سبز دارند.
در برابر هر یک از آنها، سفره‌ای پهن می‌شود و پرنده‌ای می‌آید و می‌گوید: ای ولی خدا، [خوردن گوشت من بسیار لذت بخش است چون] من از چشمه‌ی سلسبیل نوشیده‌ام و در باغ‌های بهشتِ زیر عرش، دانه برچیده‌ام و از فلان میوه‌ها خورده‌ام. یک طرف [آن پرنده] طعم [گوشت] پخته دارد طرف دیگر، مزه‌ی بریانی [می‌دهد]. پس او از [گوشت] آن پرنده، آنچه می‌خواهد، تناول می‌کند [و فراوان، لذت می‌برد].
بر ولی [خدا] هفتاد جامه پوشانده شده که رنگ هر یک از آن‌‌ها متفاوت با دیگری است، و در انگشتانشان ده انگشتر است که بر [انگشتر] اولی نوشته شده است: «درود بر شما که شکیبایی کردید» و بر [انگشتر] دومی نوشته شده است: «با سلامت و ایمنی به آن جا در آیید» و بر [انگشتر] سومی [نوشته شده است]: این است آن بهشتی که با پاداش کارهایی که می‌کردید، میراث گرفتید» و بر [انگشتر] چهارمی [نوشته شده است]: «غم و اندوه‌ها از شما برداشته شده است» و بر [انگشتر] پنجمی [نوشته شده است]: «زیورها و جامه‌ها بر شما پوشاندیم» و بر [انگشتر] ششمی [نوشته شده است]: «سیه‌چشمان بهشتی را به همسری شما در آوردیم» و بر [انگشتر] هفتمی [نوشته شده است]: «و در آنجاست آنچه دل‌ها آن را بخواهد و چشم‌ها [از دیدنش]، لذت برند و شما در آن، جاودانید» و بر [انگشتر] هشتمی [نوشته شده است]: با پیامبران و صدیقان همنشین گشته‌اید. و بر [انگشتر] نهمی [نوشته شده است]: «جوانانی گشته‌اید که هرگز پیر نمی‌شوید» و بر [انگشتر] دهمی [نوشته شده است]: «در همسایگی کسی ساکن شده‌اید که همسایگان را نمی‌آزارد»

[تنبیه الغافلین، جلد 80، صفحه‌ی 68]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّک لَتَنظُرُ إِلى الطَّائِرِ فِی الجَنَّةِ فَتَشتَهِیهِ، فَیخِرُّ مَشوِیاً بَینَ یدَیک»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در بهشت پرنده‌ای را می‌بینی و هوس [خوردن از گوشت] آن می‌کنی؛ [بلافاصله] برشته شده در برابرت می‌افتد».

[الزهد ابن مبارک، صفحه‌ی 510؛ البعث و النشور، صفحه‌ی 206؛ مسند بزار، جلد 5، صفحه‌ی 401؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 7، صفحه‌ی 391]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ فِی الجَنَّةِ أَسواقاً، لا شِراءَ فِیها وَلا بَیعَ، یجتَمِعُونَ فِیها حَلَقاً حَلَقاً، یتَذاکرُونَ کیفَ کانَتِ الدُّنیا، وَ کیفَ کانَت عِبادَةُ الرَّبِّ، وَ کیفَ کانَ فُقَراءُ الدُّنیا وَ أَغنِیاؤُها، وَ کیفَ کانَ المَوتُ، وَ کیفَ صِرنا بَعدَ طُولِ البِلى إِلَى الجَنَّةِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در بهشت، بازارهایی است اما نه برای خرید و فروش؛ بلکه بهشتیان در آن‌‌ها گروه گروه گرد هم می‌نشینند و با یکدیگر سخن می‌گویند؛ از این که دنیا چگونه بود و چگونه پروردگار را عبادت می‌کردند و تهیدستان و توانگران دنیا چگونه بودند و مردن چگونه بود و چگونه بعد از آن که مدت‌ها بدنشان پوسیده شده بود، به بهشت آمدند [و از این بازگو کردن خاطرات دنیا، لذت می‌برند و بیشتر قدر بهشت را می‌شناسند]».

[تنبیه الغافلین، صفحه‌ی 83]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ فِی الجَنَّةِ لَسُوقا یأْتُونَها کلَّ جُمُعَةٍ، فَتهُبُّ رِیحُ الشِّمالِ، فَتَحْثُو فِی وُجُوهِهِمْ وَثِیابِهِمْ، فَیزْدادُونَ حُسْنا وَجَمالاً، فَیرْجِعُونَ إلى أَهْلیهِمْ وَقَدِ ازْدَادُوا حُسْنا وَجَمالاً، فَیقُولُ لَـهُم أَهْلُوهُمْ: وَاللهِ لَقَدِ ازْدَدْتُمْ بَعْدَنَا حُسْنا وَجَمالاً! فَیقُولُونَ: وَأَنْتُمْ وَاللهِ لَقَدِ ازْدَدْتُمْ بَعْدَنا حُسْنا وَجَمالاً»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در بهشت بازاری است که [بهشتیان در] هر جمعه به آنجا می‌روند؛ آن‌گاه باد شمال وزیدن می‌گیرد و به چهره‌ها و جامه‌های آنان می‌خورد و بر زیبایی و جمالشان افزوده می‌شود و چون زیباتر و قشنگ‌تر از گذشته به نزد خانواده‌های خویش باز می‌گردند، خانواده‌شان به آن‌‌ها می‌گویند: به خدا که بعد از رفتن از نزد ما، زیباتر و قشنگ‌تر شده‌اید. آن‌‌ها می‌گویند: به خدا که شما هم بعد از رفتن ما قشنگ‌تر و زیباتر شده‌اید».

[صحیح مسلم، جلد 4، صفحه‌ی 2178؛ مسند ابن حنبل، جلد 4، صفحه‌ی 567؛ تاریخ دمشق، ابن عساکر، جلد 41، صفحه‌ی 327؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 478]

سُئِلَ رَسُولُ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) عَنِ الفُرُشِ المَرفُوعَةِ فَقالَ: «لَو طُرِحَ فِراشٌ مِن أَعلاها لَهَوَى إِلى قَرارِها مِائَةَ خَرِیفٍ»

از رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): درباره‌ی معنی فرش‌های گسترده شده [که در قرآن آمده] پرسیده شد، فرمودند: «[گستردگی آن فرش‌ها به قدری است که] اگر یک فرش از سرِ آن انداخته شود، بعد از صد سال، به انتهای آن می‌رسد! [دیدن و قدم زدن بر چنین فرش‌هایی چقدر لذت‌بخش خواهد بود]».

[المعجم الکبیر، جلد 8، صفحه‌ی 243؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 8، صفحه‌ی 15؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 2، صفحه‌ی 45]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «وَالَّذِی نَفسِی بِیدِهِ لا یقطَعُ رَجُلٌ ثَمَرَةً مِنَ الجَنَّةِ فَتَصِلَ إِلى فِیهِ حَتَّى یبَدِّلَ الله مَکانَها خَیراً مِنها»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «سوگند به آن که جانم در دست اوست، هر میوه‌ای که کسی از [درختان] بهشت می‌چیند، هنوز به دهان او نرسیده، خداوند، بهتر از آن را جایگزینش می‌سازد [و همیشه درختان بهشت، بهتر از بهتر، میوه می‌آورند]».

[تفسیر طبری، جلد 13، صفحه‌ی 149؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 7، صفحه‌ی 710]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) ـ فِی وَصفِ ثِمارِ الجَنَّةِ ـ: وَالَّذِی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیدِهِ! إِنَّ الحَبَّةَ ـ یعنِی الرُّمّانَ ـ فِی الجَنَّةِ لَتَسقُطُ فَتَستُرُ الخادِمَ مِن المَخدُومِ عظماً، وَالثِّمارُ کثَدی الأَبکارِ، أَلینُ مِنَ الزُّبدِ، وَأَحلَى مِنَ الشَّهدِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): در وصف میوه‌های بهشتی فرمودند: «سوگند به آن که جان محمد در دسـت اوست، دانه ـ یعنی انار ـ در بهشـت [از درخـت] می‌افتد و چندان درشت است که میان خدمتکار و آقایش حایل می‌گردد [یعنی چنان می‌شود که مؤمن بهشتی، خادمش را نمی‌بیند]. میوه‌هایش [یا شاید، دانـه‌های آن انار] به بزرگی پستان دخترکان باکره است و نرم‌تر از خامه [یا مَسکه] و شیرین‌تر از عسل می‌باشد».

[الفردوس، جلد 4، صفحه‌ی 363]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) ـ فِی وَصفِ سِدرَةِ المُنتَهى ـ: «یسِیرُ الرّاکبُ فِی الفَنَنِ مِنها مِائَةَ سَنَةٍ، یستَظِلُّ بِالفَنَنِ مِنها مِئَةُ راکبٍ، فِیها فِراشٌ مِن ذَهَبِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): در وصف سدرة المنتهی (= آخرین درخت سدر بهشت) فرمودند: «[در عظمت و شکوه این درخت، همین بس که یک نفر] سواره، صد سال در [سایه‌ی] شاخه‌ی آن راه می‌پیماید و صد سوار در سایه‌ی شاخه‌ی آن جای می‌گیرند و در آن، فرشی از طلاست»

[المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد 2، صفحه‌ی 510؛ سنن ترمذی، جلد 4، صفحه‌ی 2176؛ تفسیر طبری، جلد 13، صفحه‌ی 54؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 462]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «مَا مِنْکمْ مِنْ أَحَدٍ یدْخُلُ الجَنَّةَ إلاّ اُنْطُلِقَ بِهِ إِلَى طُوبى، فَتُفْتَحُ لَهُ أَکمامُهَا، فَیأْخُذُ مِنْ أَی ذلِک شَاءَ، إِنْ شَاءَ أَبْیضَ وَ إِنْ شَاءَ أَحْمَرَ وَ إِنْ شَاءَ أَصْفَرَ وَ إِنْ شَاءَ أَسْوَدَ، مِثْلَ شَقَائِقِ النُّعْمَانِ وَ أَرَقَّ وَ أَحْسَنَ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «هیچیک از شما نیست که وارد بهشت شود مگر این که او را به نزد [درخت] طوبا می‌برند و غلاف شکوفه‌های آن برایش باز می‌شوند و او از هر کدام آن‌‌ها که خواست، بر می‌گیرد؛ سفید بخواهد یا سرخ یا زرد یا سیاه، [آن غلاف شکوفه‌ها] ماننـد گل شقایق نعمان بلکه لطیف‌تر و زیباتر [از آن است]».

[تفسیر ابن کثیر، جلد 4، صفحه‌ی 378؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 4، صفحه‌ی 644]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ فِی الجَنَّةِ بَحرُ الماءِ، وَ بَحرُ العَسَلِ، وَ بَحرُ اللَّبَنِ، وَ بَحرُ الخَمرِ، ثُمَّ تَشَقَّقُ الأَنهارُ بَعدُ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در بهشت، دریای آب و دریای عسل و دریای شیر و دریای شراب [ناب بهشتی] هست. آنگاه [از این دریاهای چهارگانه] جویبارها جاری می‌گردند».

[سنن ترمذی، جلد 4، صفحه‌ی 699؛ مسند ابن حنبل، جلد 7، صفحه‌ی 242؛ سنن دارمی، جلد 2، صفحه‌ی 794؛ حلیة الاولیاء، جلد 6، صفحه‌ی 205؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 455]

أَقبَلَ أَعرابِی یوما فَقالَ: یا رَسُولَ اللهِ، لَقَد ذَکرَ الله فِی القُرآنِ شَجَرَةً مُؤذِیةً، وَما کنتُ أَرى أَنَّ فِی الجَنَّةِ شَجَرَةً تُؤذِی صاحِبَها.
فَقَالَ رَسولُ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): وَما هِی؟
قالَ: السِّدرُ، فَإِنَّ لَها شَوکا!
فَقَالَ رَسولُ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «فِى سِدْرٍ مَّخْضُودٍ» ؛ یخضِدُ الله‏ُ شَوکهُ، فَیجعَلُ مَکانَ کلِّ شَوکةٍ ثَمَرَةً، فَإِنَّها تُنبِتُ ثَمَراً تُفتَقُ الثَّمَرَةُ مَعَها عَن اثنَینِ وَسَبعِینَ لَوناً، ما مِنها لَونٌ یشبِهُ الآخَرَ»

روزی بادیه نشینی [به نزد رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): ] آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا، خداوند در قرآن از درختِ صدمه زننده‌ای یاد کرده است در حالی که من گمان نمی‌کنم که در بهشت، درختی باشد که به صاحبش آسیب برساند.
رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): پرسیدند: «چه درختی؟»
گفت: «درخت کنار (= سدر)، زیرا خاردار است.
حضرت فرمودند: [قرآن کریم، جواب این اشکال را داده است؛ آنجا که می‌فرماید:] «[بهشتیان] در [زیر] درختان کنار بی‌خار [می‌آرامند]». خدا خارهای آن را قطع می‌کند و به جای هر خاری، میوه‌ای می‌گذارد. این درخت، میوه‌ای می‌دهد با هفتاد و دو رنگ که هیچ رنگی از آن، شبیه دیگری نیست».

[المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد 2، صفحه‌ی 518؛ البعث و النشور، صفحه‌ی 187؛ الزهد لابن المبارک، صفحه‌ی 74؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 2، صفحه‌ی 45؛ المعجم الکبیر، جلد 17، صفحه‌ی 130]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «مَن سَبَّحَ اللهَ‏ تَسبِیحَةً، أَو هَلَّلَهُ تَهلِیلَةً، أَو کبَّرَهُ تَکبِیرَةً، أَو حَمَّدَهُ تَحمِیدَةً، غَرَسَ الله عز و جل لَهُ بِها شَجَرَةً فِی الجَنَّةِ؛ أَصلُها مِن ذَهَبٍ، وَ فَرعُها مِنَ اللُّؤلُؤِ، مُکلَّلَةً بِالیاقُوتِ، ثَمَرُها کثَدی الأَبکارِ، أَحلَى مِنَ الشَّهدِ، وَ أَلینُ مِنَ الزُّبدِ، کلَّما جُنِی مِنها شَیءٌ عادَ مَکانَهُ مِثلُهُ».

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «هر کس [خالصانه] برای خدا یک بار «سبحان الله» یا «لا اله الا الله» یا «الله اکبر» یا «الحمد لله» بگوید، خداوند عزّ و جلّ به ازای آن، یک درخت در بهشت برایش می‌کارد. [وصف آن درخت چنین است] که ریشه‌اش از طلا و تنه‌اش از مروارید و مزین به یاقوت است و [وصف] میوه‌اش [چنین است که] مانند پستان دخترکان باکره است و [وصف مزه‌اش چنین است که] از شهد، شیرین‌تر و از خامه [یا مسکه] نرم‌تر است. هر میوه‌ای که از آن چیده شود، به جایش میوه‌ای دیگر می‌روید».

[شرح الاخبار، جلد 1، صفحه‌ی 178؛ المعجم الکبیر، جلد 6، صفحه‌ی 266؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 1، صفحه‌ی 474]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «بَینَما أَنا أَسِیرُ فِی الجَنَّةِ إِذا أَنا بِنَهرٍ حافَتاهُ قِبابُ الدُّرِّ المُجَوَّفِ. قُلتُ: ما هَذا یا جِبرِیلُ؟ قالَ: هَذا الکوثَرُ الَّذِی أَعطاک رَبُّک. فَإِذا طِینُهُ ـ أَو طِیبُهُ ـ مِسک أَذفَرُ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: [در سفر معراج،] همچنان که در بهشـت می‌گشتم، به نهری رسیدم که بر دو کرانه‌اش، سراپرده‌هایی از درّ میان‌تهی بود. پرسیدم: این چیست ای جبرئیل؟
گفت: این همان «کوثر» است که پروردگارت به تو عطا فرموده است.
دیدم گِل آن (یا بوی آن)، مشک ناب است».

[صحیح بخاری، جلد 5، صفحه‌ی 2406؛ مسند ابن حنبل، جلد 4، صفحه‌ی 382؛ سنن ترمذی، جلد 5، صفحه‌ی 449؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد 1، صفحه‌ی 152؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 425]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «الکوثَرُ نَهرٌ فِی الجَنَّةِ، حافَّتاهُ مِن ذَهَبٍ، وَ مَجراهُ عَلَى الدُّرِّ وَ الیاقُوتِ، تُربَتُهُ أَطیبُ مِنَ المِسک، وَ ماؤُهُ أَحلَى مِنَ العَسَلِ وَ أَبیضُ مِنَ الثَّلجِ».

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «کوثر، جویباری در بهشت است که دو کرانه‌ی آن از طلاست و بسترش درّ و یاقوت و خاکش خوشبوتر از مشک و آبش شیرین‌تر از عسل و سفیدتر از برف است».

[سنن ترمذی، جلد 5، صفحه‌ی 450؛ سنن ابن ماجه، جلد 2، صفحه‌ی 1450؛ سنن دارمی، جلد 2، صفحه‌ی 795؛ مسند ابن حنبل، جلد 2، صفحه‌ی 547؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 423]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً یقالُ لَهُ: رَجَبٌ، أَشَدُّ بَیاضاً مِنَ اللَّبَنِ وَ أَحلَى مِنَ العَسَلِ، مَن صامَ مِن رَجَبٍ یوماً سَقاهُ الله مِن ذَلِک النَّهرِ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در بهشت، نهری است که به آن رجب می‌گویند و [از خصوصیت‌های این جویبار بهشتی این است که] سفیدتر از شیر و شیرین‌تر از عسل است. هرکس یک روز از ماه رجب روزه بگیرد، خداوند از آن نهر به او می‌نوشاند».

[شعب الایمان، جلد 3، صفحه‌ی 367؛ جامع الصغیر، سیوطی، جلد 1، صفحه‌ی 355]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «لَعَلَّکم تَظُنُّونَ أَنَّ أَنهارَ الجَنَّةِ أُخدُودٌ فِی الأَرضِ، لا وَاللهِ إِنَّها لَسائِحَةٌ عَلَى وَجهِ الأَرضِ، حافَتاها خِیامُ اللُّؤلُؤِ، وَ طِینُها المِسک الأَذفَرُ. قُلتُ: یا رَسُولَ اللهِ، وَ ما الأَذفَرُ؟ قالَ: «الَّذِی لا خِلطَ مَعَهُ».

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: شاید شما خیال می‌کنید که جویبارهای بهشت، شکاف‌هایی در زمین هستند؟! نه، به خدا [قسم] آن‌‌ها بر روی زمین روانند. دو کرانه‌ی آن‌‌ها سراپرده‌های مرواریدند و گِل آن‌‌ها مشک اذفر است.
راوی می‌گوید عرض کردم: ای پیامبر خدا، اذفر چیست؟
فرمودند: «آنچه مخلوطی با آن نباشد [یعنی ناب و خالص]».

[حلیة الاولیاء، جلد 6، صفحه‌ی 205؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 1، صفحه‌ی 95؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 463]

قال علی (علیه‌السلام) فِی قَولِهِ تَعالى: «نَضْرَةَ النَّعِیمِ»  ـ: هِی عَینٌ فِی الجَنَّةِ، یتَوَضَّؤُونَ مِنها وَیغتَسِلُونَ، فَتَجرِی عَلَیهِم نَضرَةُ النَّعِیمِ».

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) درباره‌ی این سخن خدای بلند مرتبه «طراوت نعمت» می‌فرمایند: «آن، چشمه‌ای است در بهشت که [بهشتیان] از آن وضو می‌گیرند و [در آن] غسل می‌کنند، پس طراوت نعمت بر آنان جاری می‌شود».

[دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 8، صفحه‌ی 451؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 2، صفحه‌ی 548]

قَالَ رَسولُ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «فِی الجَنَّةِ خَیمَةٌ مِن لُؤلُؤَةٍ مُجَوَّفَةٍ، عَرضُها سِتُّونَ مِیلاً، فِی کلِّ زاوِیةٍ مِنها أَهلٌ، ما یرَونَ الآخَرِینَ، یطُوفُ عَلَیهِمُ المُؤمِنُ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در بهشت سراپرده‌ای از مروارید میان‌تهی است که پهنای آن شصت میل است و در هر گوشه‌ای از آن، کسانی [یعنی همسرانی در اختیار مؤمن] هستند که گروه دیگر [از همسران او] را نمی‌بینند و مؤمن بر گرداگرد آنان می‌چرخد. [یعنی با هر گروه، جداگانه آمیزش می‌کند]».

[صحیح مسلم، جلد 4، صفحه‌ی 2182؛ مسند ابن حنبل، جلد 7، صفحه‌ی 162؛ صحیح بخاری، جلد 4، صفحه‌ی 1849؛ سنن دارمی، جلد 2، صفحه‌ی 794؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 458]

قَالَ رَسولُ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ حائِطَ الجَنَّةِ لَبِنَةٌ مِن ذَهَبٍ وَ لَبِنَةٌ مِن فِضَّةٍ، وَقاعُ الجَنَّةِ ذَهَبٌ، وَ رُضاضُها اللُّؤلُّؤُ، وَطِینُها مِسک، وَتُرابُها الزَّعفَرانُ، وَ خلالُ ذَلِک سِدرٌ مَخضُودٌ، وَ طَلحٌ مَنضُودٌ، وَ ظِلٌّ مَمدُودٌ، وَماءٌ مَسکوبٌ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «دیوار بهشت، یک خشتش از طلاست و خشت دیگرش از نقره. دشت بهشت طلاست و خرده سنگ‌هایش مروارید است و گِل آن مشک و خاکش زعفران است و در آن، درختان کنار بی‌خار است و نیز درخت‌های موز و با میوه‌های خوشه خوشه‌ی بر هم چیده و سایـه‌ای گسترده و پایدار و آبی ریزان».

[دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 8، صفحه‌ی 13]

قَالَ رَسولُ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ اللهَ عز و جل أَحَاطَ حَائِطَ الجَنَّةِ لَبِنَةً مِنْ ذَهَبٍ وَلَبِنَةً مِنْ فِضَّةٍ، ثُمَّ شَقَّقَ فِیهَا الأَنْهَارَ، وَغَرَسَ فِیهَا الأَشْجَارَ، فَلَمَّا نَظَرَ المَلائِکةُ إِلَى حُسْنِهَا وزَهرِها قَالَتْ: طُوبَاک فی مَنَازِلِ المُلوک»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «خدای عز و جل دیوار بهشت را با خشتی از طلا و خشتی از نقره ساخت. سپس جویبارهایی را از دل آن درآورد و [با دست قدرت خود آن را] درختکاری کرد. چون فرشتگان، زیبایی و خرمی آن را دیدند، گفتند: خوشا به حالت [که] در میان منزلگاه‌های پادشاهان [هستی]».

[البعث و النشور، صفحه‌ی 181؛ الترغیب و الترهیب، جلد 4، صفحه‌ی 513؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 1، صفحه‌ی 92]

إِنَّ ابنَ صَیادٍ سَأَلَ النَّبِی (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) عَن تُربَةِ الجَنَّةِ؟ فَقالَ: «دَرمَکةٌ بَیضاءُ، مِسک خالِصٌ»

راوی از رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): درباره‌ی خاک بهشت پرسید. ایشان فرمودند: «خاکی نرم و سفید و مشکی ناب است».

[صحیح مسلم، جلد 4، صفحه‌ی 2243؛ مسند ابن حنبل، جلد 4، صفحه‌ی 86؛ المصنف لابن أبی شیبه، جلد 8، صفحه‌ی 67؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 460]

قَالَ رَسولُ اللهِ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ فِی الجَنَّةِ لَمَراغاً مِن مِسک، مِثلَ مَراغِ دَوابِّکم فِی الدُّنیا»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «در بهشت، بستری از مشک وجود دارد [که بهشتی در آن غلت می‌زند و تفریح می‌کند] همانند غلتگاه ستوران (= چهارپایان) شما در دنیا».

[تاریخ اصبهان، جلد 1، صفحه‌ی 152؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 455]

رُوِی فِی خَبَرٍ أَنَّ اللهَ تَعالى یَقُولُ لِمَلائِکتِهِ: أَطعِمُوا أَولِیائِی، فَیؤتى بِأَلوانِ الأَطِعِمَةِ، فَیجِدُونَ لِکلِّ لُقمَةٍ لَذَّةً غَیرَ ما یجِدُونَ لِلأُخرى، فَإِذا فَرَغُوا مِنَ الطَّعامِ، یقُولُ اللهِ تَعالى: اِسقُوا عِبادِی، فَیؤتى بِأَشرِبَةٍ، فَیجِدُونَ لِکلِّ شَربَةٍ لَذَّةً بِخِلافِ الأُخرى، فَإِذا فَرَغُوا یقُولُ اللهِ تَعالى لَهُم: أَنَا رَبُّکم، قَد صَدَقتُکم وَعدِی، فَاسأَلُونِی أُعطِکم، قالُوا: رَبَّنا نَسأَلُک رِضوانَک ـ مَرَّتَینِ أَو ثَلاثا ـ فَیقُولُ تَعالى: رَضِیتُ عَنکم، وَلَدَی المَزِیدُ. الیومَ أُکرِمُکم بِکرامَةٍ أَعظَمَ مِن ذَلِک کلِّهِ، فَیکشَفُ الحِجابُ، فَینظُرُونَ إِلَیهِ ما شاءَ الله، فَیخِرُّونَ لَهُ سُجَّدا، فَکانُوا فِی السُّجُودِ ما شاءَ الله‏ُ.
ثُمَّ یقُولُ لَهُم: اِرفَعُوا رُؤُوسَکم، لَیسَ هَذا مَوضِعَ عِبادَةٍ، فَینسَونَ کُلَّ نِعمَةٍ کانُوا فِیها، وَیکونُ النَّظَرُ إِلَیهِ أَحَبَّ إِلَیهِم مِن جَمِیعِ النِّعَمِ، ثُمَّ یرجِعُونَ، فَتَهِیجُ رِیحٌ مِن تَحتِ العَرشِ، عَلَى تَلٍّ مِن مِسک أَبیضَ، فَینثُرُ ذَلِک عَلَى رُؤُوسِهِم، وَنَواصِی خُیولِهِم، فَإِذا رَجَعُوا إِلى أَهلِیهِم تَراهم أَزواجُهُم فِی الحُسنِ وَالبَهاءِ أَفضَلَ مِمّا تَرَکوهُنَّ، فَیقُولُ لَـهُم أَزواجُهُم: إِنَّکم قَد رَجَعتُم عَلَى أَحسَنَ ما کُنتُم»

در روایتی آمده است که [وقتی بهشتیان به بهشت می‌آیند] خدای بلند مرتبه، به فرشتگانش می‌فرماید: «از دوستانم پذیرایی کنید» پس خوراکی‌های رنگارنگ آورده می‌شود و دوستان خدا از هر لقمه‌ای، لذتی متفاوت با لقمه‌ی دیگر می‌برند و چون از خوردن دست می‌کشند، خدای بلند مرتبه می‌فرماید: «به بندگانم بنوشانید».
پس نوشیدنی‌هایی آورده می‌شود و آنان از هر نوشیدنی، لذتی متفاوت با دیگری می‌برند و چون از نوشیدن، دست می‌کشند، خدای بلند مرتبه به ایشان می‌فرماید: «منم پروردگار شما. به وعده‌ام با شما عمل کردم. پس اینک از من بخواهید تا به شما عطا کنم».
دوستان خدا، دو یا سه بار می‌گوینـد: پروردگارا خشنـودی‌ات را از تو می‌خواهیم.
پس خدای بلند مرتبه می‌فرماید: «از شما خشنود شدم و افزون بر این هم دارم. امروز، شما را به کرامتی بزرگتر از همه‌ی اینها مفتخر می‌سازم».
آنگاه پرده کنار زده می‌شود و آنان تا وقتی که خدا بخواهد به [تجلّی ویژه‌ی] او می‌نگرند. سپس برایش به خاک می‌افتند و تا آنگاه که خدا بخواهد، همچنان در سجده خواهند بود.
سپس به آنان می‌فرماید: «سرهایتان را بلند کنید. اینجا جای عبادت نیست» پس هر نعمتی را که در آن به سر می‌بردند، از یاد می‌برند و تماشای [آن تجلّی ویژه‌ی] او، برایشان از همه‌ی نعمت‌ها خوش‌تر است. سپس بر می‌گردند و از زیر عرش، بادی بر تپه‌ای از مشک سفید، وزیدن می‌گیرد و آن [مشک] را بر سر آن‌‌ها و پیشانی اسبانشان می‌پاشد، و چون به نزد خانواده‌ی خویش باز گردند، همسرانشان آنان را زیباتر و نورانی‌تر از زمانی می‌بینند که ترکشان کرده بودند. پس همسرانشان [با شادی و تعجب] به آنان می‌گویند: [چقدر] زیباتر از آنچه بودید، بازگشته‌اید!»

[تنبیه الغافلین، صفحه‌ی 78]

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «أَرْضُ الجنَّةِ بَیضَاءُ، عَرْصَتُهَا صُخُورُ الکافُورِ، وَقَدْ أَحَاطَ بِهِ المِسْک مِثْلَ کسْبَانِ الرَّمْلِ أَنْهَارٌ مُطَّرِدَةٌ، فَیجْتَمِعُ فیهَا أَهْلُ الجَنَّةِ أَدْنَاهُمْ وَآخِرُهُمْ فَیتَعارَفُونَ، فَیبْعَثُ الله رِیحَ الرّحمَةِ فَتَهِیجُ عَلَیهِمْ رِیحُ المِسْک، فَیرْجِعُ الرَّجُلُ إِلَى زَوْجَتِهِ وَقَدِ ازْدَادَ حُسْنا وَطِیبا، فَتَقُولُ لَهُ: لَقَدْ خَرَجْتَ مِنْ عِنْدی وَأَنَا بِک مُعْجِبَةٌ وَأَنَا بِک الآنَ أَشَدُّ إعْجَاباً»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «زمین بهشت، سفید است و صحنش [از] صخره‌های کافور. مشک، مانند تپه‌های شن آن را در میان گرفته است و جویبارهای بسیار در آن روانند. بهشتیان از دور و نزدیک در آن جا گرد هم می‌آیند و با یکدیگر آشنا می‌شوند. سپس خداوند، باد رحمت را می‌وزاند و بوی مشک در آنان می‌پیچد.
آنگاه مرد [بهشتی] در حالی که بسی زیباتر و خوشبوتر شده است به نزد همسر خویش باز می‌گردد و همسرش به او می‌گوید: از نزد من که رفتی برایم خواستنی بودی و اکنون بسی خواستنی‌تر شده‌ای».

[الترغیب و الترهیب، جلد 4، صفحه‌ی 514؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد 1، صفحه‌ی 92]

این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است