سلام علیکم
نظرتان در مورد عید بیعت با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) در روز نهم ربیع به عنوان آغاز امامت ایشان چیست؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
برای رسیدن به پاسخ منصفانه، تذکر چند نکته را لازم میدانم:
نکتهی اول: معرفی جایگزین به جای دعوت به ترک
یک اصل درست در امور تربیتی هست که میگوید به جای این که «دعوت به ترک» کنید، «دعوت به جایگزین» نمایید. به این معنی که هر گاه انسانی گرفتار شیء یا شخص نادرستی شد، به جای این که او را از آن شیء یا شخص برحذر داشته و بخواهید که ترک کند و رها سازد، شیء یا شخص مناسب و درست را پیشنهاد داده و از او بخواهید که به این جایگزین، مشغول شود.
مثلاً اگر کودک شما گرفتار خاک خوردن شده است، به جای این که مرتب بر پشت دست بچه بزنید و او را بترسانید و از خوردن خاک نهیاش کنید، خوراکیِ مناسبی مانند قطعهای نان یا برگهای بیسکویت به دستش دهید. این کار، موجب میشود نیازش به خوراکی، از مسیری سالم تأمین گردد. این روش، جز در موارد بسیار اندک که دچار مریضی خاصی است، جواب میدهد.
یا مثلاً اگر متوجه شدید فرزندتان دچار انحراف جنسی شده و خودارضائی میکند، به جای تهدید، تحقیر، نصیحت، ترساندن از جهنم و دلخوش کردن به حوریههای بهشتی، باید برایش به دنبال جایگزین سالم و شرعی یعنی ازدواج دائم یا موقت باشید. به جای این که مرتب از او بخواهید توبه کند، و او هم مرتب توبه بشکند!، به فکر همسر باشید و با ازدواج آسان، جایگزین مناسبی برای نیاز طبیعی فرزندتان ارائه دهید. این کار، جز در موارد بسیار اندک که دچار مریضی خاصی است، جواب میدهد.
یا مثلاً اگر نوجوانتان گرفتار موسیقی و ترانه شده است، نباید تلاش کنید او را ترک دهید که این کار، زحمت و هزینهی زیادی در پی دارد؛ بلکه راه آسان این است که او را با نرمی و خوشی به سمت آواها و نواهای شرعی و رشددهنده مثل تلاوتهای مجلسی قرآن یا حداقل غیر حرام مثل مداحیهای جوانپسند بکشانید. نوجوانی که نیازمند است گوشش را از صدایی پر کند، اگر با صداهای مشروع، تأمین نگردد، مجبور به روی آوردن به صداهای نامشروع خواهد شد. این کار، جز در موارد بسیار اندک که دچار مریضی خاصی است، جواب میدهد.
نکتهی دوم: مذاق هیئتیها و تفاوت آن با مذاق منهاجیها
هیئتیها، انسانهای برونگرایی هستند که انرژی خود را از جمع میگیرند. آنان هر چه در جمعهای بزرگتر باشند، احساس تشخّص و شأنیّت بیشتری میکنند. هر چه صدای طبلشان در عزاداریها، صدای کفزدنشان در جشنها، صدای سینهزدن و زنجیرزدنشان در سوگواریها، صدای گریه و تباکیشان در روضهها، صدای شعاردادنشان در تجمّعات و راهپیماییها و … بلندتر باشد، احساس بهتری پیدا میکنند و خود را مهمتر مییابند.
حتماً شنیدهاید که مداح میگوید: «هر چه ارادت داری بلندتر صلوات» یا میگوید: «صدای صلواتتون به کربلا برسه». این سخن، برای تأمین احساسی است که توضیح دادم. یعنی میخواهد مستمع هیئتیاش، پر هیجان و نشاط گردد.
بر عکس این جماعت، کسانی هستند که ارادهی خودسازی و سیر در منازل کمال و سعادت دارند. اینان انرژی خود را از آتش طلب خود میگیرند و بر عکس جماعت هیئتی، جمعیت زیاد را مخلّ تمرکز و خلاف تشخّص خود میشمارند. اینان سعی میکنند به تنهایی یا حداکثر در جمعهای سه چهار نفره از همفکران و همسیران خود حضور یابند. اینان به جای اهمیت دادن به «صدای بلند»، به «منطق قوی» اهمیت میدهند.
تجویز نسخهی واحد برای هیئتیها و منهاجیها، ستم بر هر دو گروه است. باید در مواقع نیاز، دو نسخه تجویز شود تا هر کسی به حق خودش برسد و با خیال آسوده، مسیری که برایش ترسیم شده را بپیماید.
نکتهی سوم: رابطهی بدعت و سنت
«سنّت» به کارهایی گفته میشود که ریشه در وحی دارد و مورد توصیهی اولیای دین است. در مقابلِ «سنّت»، «بدعت» قرار دارد که برای جایگزینی با «سنّت» ایجاد میشود. اگر «سنّت» را سکّهی اصل بدانیم، «بدعت»، سکّهی تقلبیای خواهد بود که توسط رندان طرّار از روی سکّهی اصلی، ضرب شده است و برای فریب دادن مردم سادهلوح در امر تجارت استفاده میگردد.
البته در برخی موارد، عیّاران و طرّارانی پیدا میشوند که از روی «بدعتِ قدیمی»، «بدعتی جدید» میتراشند. در حق اینان میتوان گفت: «دزدی که بدزدد ز شهان: افسر شاهی، و ز شب: رنگ سیاهی، و ز یک ذره: دو قنطار، و ز یک حبّه: دو دینار، و ز گنجشک: پر مرغ! بود در خور تحسین!!».
در بحث پیادهروی جاماندگان که از تهران به سمت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ره) پیادهروی میکنند، نوشتیم که معمولاً «بدعت» از روی «سنت» الگوبرداری و شبیهسازی میشود و الگوبرداری «بدعت» از روی «بدعت»، پدیدهای نادر و عجیب است.
نکتهی چهارم: عید بیعت از دیدگاه نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان
از آنجا که در دین مبین اسلام و فرقهی ناجیهی شیعهی اثنی عشریه، چیزی به نام «عید بیعت» در روز نهم ربیع الاول وارد نشده است و هر عبادتی که آیه یا روایت معتبر نداشته باشد، بدعت است، «عید بیعت» از منظر «دکترین تربیتی منهاج فردوسیان»، «بدعت» است و حضور در چنین جشنهایی به قصد عبادت، خلاف مذاق منهاجی است.
البته این بدعت، از نادر بدعتهایی است که از روی «سنت» الگوبرداری نشده، بلکه از روی «بدعت» دیگری الگوگیری شده است. «جشن بیعت» از روی «جشن عمرکشون» الگوبرداری شده است.
در بحث نقد پیادهروی جاماندگان، شعری از شاعری نامعلوم آوردیم که گفته بود:
ز بُز دزدان بزی دزدید دزدی * خوش آن دزدی که از دزدی بدزدد!
معنی شعر در بحث ما چنین میشود: از بدعتِ «جشن عمرکشون» در روز نهم ربیع الاول، الگو گرفتند برای «جشن بیعت». خوش آن بدعتی که از روی بدعتی دیگر الگوبرداری شده باشد!
نکتهی پنجم: جشن بیعت از دیدگاه مدیریت هیئتیمذاقان
افراد کثیری، سالهای زیادی، تلاشهای فراوانی انجام دادند که ریشهی مراسم شوم و دشمنشادکن «عمرکشون» از میان شیعیان برکنده شود؛ ولی توفیق کاملی حاصل نکردند. بالاخره به این طرح رسیدند که نمیتوان هیئتیمذاقها را از جشن گرفتن در این روز بازداشت. پس بهترین کار، این است که جایگزینی شرعی برای آن بیاورند، لذا دست به بدعتی به نام «عید بیعت» زدند. این بدعت، در مقابل بدعت «عمرکشون» قرار دارد.
اگر قرار باشد عدهای از هیئتیمذاقان در روز نهم ربیع الاول جشن بگیرند، خیلی خیلی بهتر است به جای جشن منحوس عمرکشون، جشن بیعت با امام زمان (علیهالسلام) بگیرند. در جشن عمرکشون، تمرکز بر نکات منفی و مثالب اعدای دین خداست، ولی در جشن بیعت، تمرکز بر نکات مثبت و مناقب اولیای دین خداست. انتشار فیلم و صوت «جشن بیعت» موجب ریخته شدن خونهای بناحق نخواهد بود؛ در صورتی که انتشار فیلم و صوت «جشن عمرکشون» موجب جنگافروزیها و کینهها بین امّت سیدنا و نبیّنا محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میگردد.
نتیجهی کلام:
«جشن بیعت با امام زمان (علیهالسلام)» از منظر نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، «بدعت» است و اصحاب منهاج فردوسیان، چنین عیدی ندارند و چنین جشنی نمیگیرند و در چنین جشنی به قصد عبادت شرکت نمیکنند.
«جشن بیعت با امام زمان (علیهالسلام)» از منظر اجتماعی و سیاسی، چارهی در خور تقدیری برای مهار جماعت هیئتیمذاق است که با برگزاری این جشن، از برگزاری «مراسم عمرکشون» دست بکشند و زمینهساز خونریزی و فساد در زمین نگردند.
موفق باشید
حاج فردوسی