به تناسب بحث «تواتر»، شایسته است به طور جداگانه، به جایگاه «قاعدهی تسامح در ادلهی سنن» در منهاج فردوسیان پرداخته شود. نخست به تعریف این قاعده میپردازیم.
تعریف قاعدهی «تسامح در ادلهی سنن»:
تسامح در لغت، به معنای تساهل، آسانگیری و چشم پوشی کردن است. 1
«تسامح در ادلهی سنن» در اصطلاح فقهی و اصولی آن، به معنی آسانگیرى در مدارک روایاتى است که حکایتگر آداب و کارهاى مستحبى هستند. همانگونه که در مستند واجبها و حرامها، بایستى راویان، موثق باشند و گزارش، برابر شرایط درستِ خبر، انجام گیرد، در پذیرش روایاتى که احکام و آداب مستحبى را باز مىگویند، میباید تسامح و آسانگیرى شود و اگر روایت ضعیفى در این باره به ما رسید، میتوان برابر آن، فتوا به استحباب داد. بخش زیادى از روایات، از مستحبات سخن میگویند و شمارى از فقها به این دلیل که احکام مورد سخن در این روایات، احکام مستحبىاند، بحث از این که این روایتها از حیث سند و درایت، چه جایگاهى دارند و از چه پایگاهی برخوردارند را لازم نمىدانند و در پذیرش آنها آسانگیرى میکنند.
……………………………………………
1. صحاح تاج اللغة، اسماعیل بن حماد جوهری، جلد ۱، صفحهی ۳۷۶.